≈ گفتگوی آزاد نُسخــہ 379 ≈

[سهَ‌ند]

دله تنگم حضور تو را می طلبدD:

"Tιɳα"

ای جان*-*
قربون دل تنگت :*
چطوری؟؟

جوون دلبر اومدD:
فدای تو زیبا^^
کلی کار ریخته رو سرمD:
الانم برا مدرسه باید از غذا درس کردنم فیلم بگیرم/:
بعد ماسک بدوزم/:
بعد کار با ماکت/:
بعد لامپ و اینا/:
بعد امتحان/:
بعد درس/:
و بعد هایی دیگر/:

این دیگه چجور مدرسه ایه

مدرسه نیس جهنمه به مولاD:
کلیم جزوه دارم که باید بنویسم بعلاوه کلاس تقویتیا که دیگه نمی خوام دربارشون صحبت کنمD:
پنجشنبه صبح جا اینکه بخوابم باید پاشم گوش کنم ولی هیچی نفهمم /:
حداقل یه معلم بهتر میذاشتین/:

چندمی؟

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

ای جان*-*
قربون دل تنگت :*
چطوری؟؟

جوون دلبر اومدD:
فدای تو زیبا^^
کلی کار ریخته رو سرمD:
الانم برا مدرسه باید از غذا درس کردنم فیلم بگیرم/:
بعد ماسک بدوزم/:
بعد کار با ماکت/:
بعد لامپ و اینا/:
بعد امتحان/:
بعد درس/:
و بعد هایی دیگر/:

این دیگه چجور مدرسه ایه

مدرسه نیس جهنمه به مولاD:
کلیم جزوه دارم که باید بنویسم بعلاوه کلاس تقویتیا که دیگه نمی خوام دربارشون صحبت کنمD:
پنجشنبه صبح جا اینکه بخوابم باید پاشم گوش کنم ولی هیچی نفهمم /:
حداقل یه معلم بهتر میذاشتین/:

چندمی؟

۸/:

[*Aɴѕel*]

FfFf

[سهَ‌ند]

جوون دلبر اومدD:
فدای تو زیبا^^
کلی کار ریخته رو سرمD:
الانم برا مدرسه باید از غذا درس کردنم فیلم بگیرم/:
بعد ماسک بدوزم/:
بعد کار با ماکت/:
بعد لامپ و اینا/:
بعد امتحان/:
بعد درس/:
و بعد هایی دیگر/:

این دیگه چجور مدرسه ایه

مدرسه نیس جهنمه به مولاD:
کلیم جزوه دارم که باید بنویسم بعلاوه کلاس تقویتیا که دیگه نمی خوام دربارشون صحبت کنمD:
پنجشنبه صبح جا اینکه بخوابم باید پاشم گوش کنم ولی هیچی نفهمم /:
حداقل یه معلم بهتر میذاشتین/:

چندمی؟

۸/:

تو اون سن سخت ترین چالش درسیم این بود که در مثلث قائم الزاویه ، ضلع روبرو به زاویه ی ۳۰ درجه نصف وتر است :/

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

این دیگه چجور مدرسه ایه

مدرسه نیس جهنمه به مولاD:
کلیم جزوه دارم که باید بنویسم بعلاوه کلاس تقویتیا که دیگه نمی خوام دربارشون صحبت کنمD:
پنجشنبه صبح جا اینکه بخوابم باید پاشم گوش کنم ولی هیچی نفهمم /:
حداقل یه معلم بهتر میذاشتین/:

چندمی؟

۸/:

تو اون سن سخت ترین چالش درسیم این بود که در مثلث قائم الزاویه ، ضلع روبرو به زاویه ی ۳۰ درجه نصف وتر است :/

اینو فک کنم چهارم یا پنجم به ما یاد دادن/:
یادش بخیر دوران ابتدایی چقد مضخرف بود/:
سر کلاس ریاضی باید کلاس تزئین می کردیم که در نهایت شوهر معلممون بیاد مدرسه بگه وای چه کلاسه قشنگی|:

[سهَ‌ند]

مدرسه نیس جهنمه به مولاD:
کلیم جزوه دارم که باید بنویسم بعلاوه کلاس تقویتیا که دیگه نمی خوام دربارشون صحبت کنمD:
پنجشنبه صبح جا اینکه بخوابم باید پاشم گوش کنم ولی هیچی نفهمم /:
حداقل یه معلم بهتر میذاشتین/:

چندمی؟

۸/:

تو اون سن سخت ترین چالش درسیم این بود که در مثلث قائم الزاویه ، ضلع روبرو به زاویه ی ۳۰ درجه نصف وتر است :/

اینو فک کنم چهارم یا پنجم به ما یاد دادن/:
یادش بخیر دوران ابتدایی چقد مضخرف بود/:
سر کلاس ریاضی باید کلاس تزئین می کردیم که در نهایت شوهر معلممون بیاد مدرسه بگه وای چه کلاسه قشنگی|:

من هرجور دارم فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اونجا مدرسه نیست

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

چندمی؟

۸/:

تو اون سن سخت ترین چالش درسیم این بود که در مثلث قائم الزاویه ، ضلع روبرو به زاویه ی ۳۰ درجه نصف وتر است :/

اینو فک کنم چهارم یا پنجم به ما یاد دادن/:
یادش بخیر دوران ابتدایی چقد مضخرف بود/:
سر کلاس ریاضی باید کلاس تزئین می کردیم که در نهایت شوهر معلممون بیاد مدرسه بگه وای چه کلاسه قشنگی|:

من هرجور دارم فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اونجا مدرسه نیست

عذابه عذابه عذااابه/:
الانم که تو راهنمایی انتظار دارن بازیگر یا دوبلور یا سرآشپز باشیم/:
و صد البته دانشمند|=
من چرا باید قیمه بپزم وقتی تخم مرغ به زور میشکنم/:
جالبیش اینجاس معلمی که میگه اینکارارو بکنید خودش گفته بلد نیستم برنج بپزم|:

[سهَ‌ند]

۸/:

تو اون سن سخت ترین چالش درسیم این بود که در مثلث قائم الزاویه ، ضلع روبرو به زاویه ی ۳۰ درجه نصف وتر است :/

اینو فک کنم چهارم یا پنجم به ما یاد دادن/:
یادش بخیر دوران ابتدایی چقد مضخرف بود/:
سر کلاس ریاضی باید کلاس تزئین می کردیم که در نهایت شوهر معلممون بیاد مدرسه بگه وای چه کلاسه قشنگی|:

من هرجور دارم فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اونجا مدرسه نیست

عذابه عذابه عذااابه/:
الانم که تو راهنمایی انتظار دارن بازیگر یا دوبلور یا سرآشپز باشیم/:
و صد البته دانشمند|=
من چرا باید قیمه بپزم وقتی تخم مرغ به زور میشکنم/:
جالبیش اینجاس معلمی که میگه اینکارارو بکنید خودش گفته بلد نیستم برنج بپزم|:

من الان واقعا ذهنم درگیر شد
اگه اینکارایی که شما میکنید درسه ، اون کارایی که من تو اون ۱۲ سال انجام میدادم چی بود

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

تو اون سن سخت ترین چالش درسیم این بود که در مثلث قائم الزاویه ، ضلع روبرو به زاویه ی ۳۰ درجه نصف وتر است :/

اینو فک کنم چهارم یا پنجم به ما یاد دادن/:
یادش بخیر دوران ابتدایی چقد مضخرف بود/:
سر کلاس ریاضی باید کلاس تزئین می کردیم که در نهایت شوهر معلممون بیاد مدرسه بگه وای چه کلاسه قشنگی|:

من هرجور دارم فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اونجا مدرسه نیست

عذابه عذابه عذااابه/:
الانم که تو راهنمایی انتظار دارن بازیگر یا دوبلور یا سرآشپز باشیم/:
و صد البته دانشمند|=
من چرا باید قیمه بپزم وقتی تخم مرغ به زور میشکنم/:
جالبیش اینجاس معلمی که میگه اینکارارو بکنید خودش گفته بلد نیستم برنج بپزم|:

من الان واقعا ذهنم درگیر شد
اگه اینکارایی که شما میکنید درسه ، اون کارایی که من تو اون ۱۲ سال انجام میدادم چی بود

چه کنیم دگر/:
آره همشم برا یه درسه/:
۱۳ تای دیگر بماند|:
چبدانم/:
فک کنم امسال پسرا باید ربات درست کنن اونطوری که پسر عمم میگفت._. یه چیزی مث اون/:
سطح پایین تر._.

[Đęąđ.ğïřł]

@Đęąđ.ğïřł
چرا شقایقم نیس

اوخدااااا ببین کی اینجاسD:

---

@Đęąđ.ğïřł
دلبر ناب دلم
با چشای خوشگلِ مشکیت؛ یه کم
یه نگاه ریزِ زیر چشمی به من بنداز
که من دیوونه شم! ای وای من!