26-05-2020، 13:37
از درد های زندگی شکایت نکن
همیشه سخت ترین نقش ها
مال بهترین هنر پیشست.
همیشه سخت ترین نقش ها
مال بهترین هنر پیشست.
|
بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) |
||||||||||||||||||||||||||||||||
26-05-2020، 13:37
از درد های زندگی شکایت نکن
همیشه سخت ترین نقش ها مال بهترین هنر پیشست.
26-05-2020، 14:29
حتما که نبایدطناب دور گردنت باشد
یا اسلحه روی شقیقه ات گاهی یک می روم کافی ست تا بدانی فاصله ات تا مرگ یک قدم بیشتر نیست
26-05-2020، 15:01
اگر همانقد که
در ناراحت کردن آدم ها ماهرهستیم خندان شان را هم یادگرفته بودیم. حالا در یک دنیای عالی زندگی می کردیم.!
26-05-2020، 19:16
اشکال نداره اگه تورو نمیفهمن
همه که در حد سطح فکر تو نیستن...(:
26-05-2020، 19:57
مارا در کنج نفهمی هایت بفهم((:
رومینا
زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده، پاک و پاکیزه کرده رومینا خدای طبیعت و سرسبزی ... سر سبز! سَرِ سبز... در قدیم به مکان های سرسبز و حاصل خیز و پر بار رومینا می گفتند. و خدا را بابت رومینا ستایش میکردند. و حالا و امروز رومینا نامیست که بابت «دوستت دارم» بسترش سرخ میشود. آنقدر خبر را از صبح در سرم مرور کردم ، آنقدر از صدای لبه داس به پوستِ دختری که «دوستت دارم» را بلد بود به خود پیچیدم. آنقدر نفس حبس کردم و چشم بستم و صدای قلبم را در خود شنیدم که «آفتاب بیاید نیامد» خدا را شاهد میگیرم، سوگ ازاین غریبتر سراغ ندارم. تن بدهی به دریدنِ تنِ دختری (دخترت) که قلبش برای کسی تپیده بود و چنان ایستاد که قلبها تپیدند. بخوان براهنی را بخوان هزار بار و هزاران بار «اگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت خوابِ خسته و شیرین بچههای جهان را ولی، گریستن نتوانستم نه پیشِ دوست نه در حضور غریبه نه کنجِ خلوتِ خود گریستن نتوانستم که آفتاب بیاید نیامد» -صابر ابر 6 خرداد99
27-05-2020، 19:00
من از قبل “باخته” بودم
“مچ انداختن” بهانه ای بود؛ برای گرفتن دوباره ی “دست تو”
27-05-2020، 23:02
شازده کوچولو گفت :
بعضی کارا بعضی حرفا بدجور دل آدمو آشوب میکنه گل گفت مث چی ؟ شازده کوچولو گفت : مث وقتی که میدونی دلم برات بی قراره و کاری نمیکنی..
27-05-2020، 23:54
ننه : فقط یه هنر رُ باید یاد بگیری
اونم تحمله. مریم : تحملِ چی ننه؟ ننه : نگران اون نباش، موضوع کم نمیاری -خالد حسینی
28-05-2020، 16:39
(آخرین ویرایش در این ارسال: 28-05-2020، 16:41، توسط کــــــــــⓐرمَن.)
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا ! سهم ِ من از تــو همـین دلتنگـی ها ییست که بی دعوت می آینـد ![]()
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|