18-05-2020، 6:16
شباهتهای موسیقی با خوشنویسی!
بهمن پناهی خوشنویس و پژوهشگر «موزیکالیگرافی» که به شباهتهای خوشنویسی با موسیقی اشاره دارد، گفت: به عقیده من خوشنویسی هنر تجسمی صرف نیست، بلکه یک هنر نمایشی است.
نشست تخصصی روششناسی تجزیه تحلیل آثار خوشنویسی معاصر با رویکرد «موزیکالیگرافی» با حضور بهمن پناهی خوشنویس و دانشآموخته دکتری دانشگاه هنر سوربن فرانسه، (عصر روز چهارشنبه ۱۲ دی) در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.
وی در این نشست به برخی اشتراکات خوشنویسی و موسیقی با ارائه تصاویر در قالب اسلاید اشاره کرد و گفت: بخشی از خوشنویسی خواندنی نیست، بلکه آوازی است. مثلاً در کتیبههای خوشنویسیشده قرآنی، ما با نگاه اول نمیتوانیم عبارت را بخوانیم اما چون یکی ـ دو کلمه از آن را میدانیم (مثل: قل هو الله) میتوانیم مابقی را هم بخوانیم.
پناهی با بیان اینکه موسیقی و خوشنویسی هر دو از جزء به کل میروند، ادامه داد: در موسیقی تا نُت کامل نشود، آن ملودی ساخته نمیشود. در خوشنویسی هم اگر اجزاء کامل نوشته نشوند، جمله ناقص و بیمعنی میماند.
این هنرمند با اشاره به وجود اصل معماری در موسیقی و خوشنویسی، به دیگر اشتراکات این دو هنر اشاره کرد و اظهار داشت: «تقسیمات» در موسیقی و خوشنویسی مشترک است، یعنی در موسیقی نتها تقسیماتی دارند، در خوشنویسی هم حروف با نقطه، نیمنقطه، صفر و نیمصفر سنجیده میشوند. متأسفانه برخی اصطلاحات مانند «یک مو» در خوشنویسی ما منسوخ شده است اما در ترکیه هنوز به کار برده میشود.
دانشآموخته سوربن فرانسه، ساختار خط حامل در موسیقی را با خط کرسی (مصدر) در خوشنویسی شبیه دانست و ادامه داد: تزئینات در موسیقی و خوشنویسی بخش جداییناپذیر این دو هنر است. مثلاً نتها با ویبراسیونهای مختلف اجرا میشوند تا باعث ارتقای موسیقی و زیباترشدن آن شوند، در خوشنویسی ـ به ویژه خطوط ثلث و نسخ ـ هم تزئینات اگر نباشند، خط عریانی خواهیم داشت که فاقد زیبایی است.
* خوشنویسی به حروف شخصیت میبخشد
وی افزود: ترکها از اعرابگذاری در خوشنویسی به «حرکت» تعبیر میکنند و اصطلاح درستی هست، چون آنها به جلوه هنری حرکت میدهند. خوشنویسی، حروف را از حالت دوبعدی (تیپوگرافی) خارج و آنها را سه بعدی میکند. در موسیقی هم حرکت (موومان) داریم.
پژوهشگر «موزیکالیگرافی» معتقد است: همانطور که در خوشنویسی، تصویرسازی و خیالانگیزی داریم (تصویر کردن اشکال و هیبت موجودات از طریق کلمات خوشنویسیشده)؛ در موسیقی هم از عناصر خیال بسیار استفاده میشود، به ویژه در موسیقی فولکلور.
پناهی با طرح این پرسش که جای خوشنویسی در بین هنرهای دینامیک (حرکتی) و تجسمی (ثابت) کجاست، تصریح کرد: به عقیده من خوشنویسی هنر تجسمی صرف نیست، بلکه یک هنر نمایشی است. در تمام رشتههای تجسمی، هنرجو به آموزشگاه میرود و نقاشی میکند، مجسمه میسازد و ... اما در مورد خوشنویسی، هنرجو نزد استاد میرود تا حرکات او را ببیند. یعنی خوشنویسی جنبه کارگاهی ندارد.
وی ادامه داد: حتی در شرق آسیا هنرجوها به صورت آیینی نزد استاد میروند و خوشنویسیکردن او را تماشا میکنند. به خاطر دارم مروم استاد فرادی وقتی یک «ب» کشیده مینوشت، حدود ۱۰ ثانیه طول میکشید و ما هنرجویانش در آن ۱۰ ثانیه حتی نفس هم نمیکشیدیم!
این خوشنویس در پایان خاطرنشان کرد: خوشنویسی بر خلاف آنچه تصور میشود، یک هنر دودستی است، یعنی یک دست قلم را نگه میدارد و دست دیگر مرکب و زیردستی را. در نوازندگی هم هر دو دست درگیر نواختن ساز میشوند.
بهمن پناهی خوشنویس و پژوهشگر «موزیکالیگرافی» که به شباهتهای خوشنویسی با موسیقی اشاره دارد، گفت: به عقیده من خوشنویسی هنر تجسمی صرف نیست، بلکه یک هنر نمایشی است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نشست تخصصی روششناسی تجزیه تحلیل آثار خوشنویسی معاصر با رویکرد «موزیکالیگرافی» با حضور بهمن پناهی خوشنویس و دانشآموخته دکتری دانشگاه هنر سوربن فرانسه، (عصر روز چهارشنبه ۱۲ دی) در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.
وی در این نشست به برخی اشتراکات خوشنویسی و موسیقی با ارائه تصاویر در قالب اسلاید اشاره کرد و گفت: بخشی از خوشنویسی خواندنی نیست، بلکه آوازی است. مثلاً در کتیبههای خوشنویسیشده قرآنی، ما با نگاه اول نمیتوانیم عبارت را بخوانیم اما چون یکی ـ دو کلمه از آن را میدانیم (مثل: قل هو الله) میتوانیم مابقی را هم بخوانیم.
پناهی با بیان اینکه موسیقی و خوشنویسی هر دو از جزء به کل میروند، ادامه داد: در موسیقی تا نُت کامل نشود، آن ملودی ساخته نمیشود. در خوشنویسی هم اگر اجزاء کامل نوشته نشوند، جمله ناقص و بیمعنی میماند.
این هنرمند با اشاره به وجود اصل معماری در موسیقی و خوشنویسی، به دیگر اشتراکات این دو هنر اشاره کرد و اظهار داشت: «تقسیمات» در موسیقی و خوشنویسی مشترک است، یعنی در موسیقی نتها تقسیماتی دارند، در خوشنویسی هم حروف با نقطه، نیمنقطه، صفر و نیمصفر سنجیده میشوند. متأسفانه برخی اصطلاحات مانند «یک مو» در خوشنویسی ما منسوخ شده است اما در ترکیه هنوز به کار برده میشود.
دانشآموخته سوربن فرانسه، ساختار خط حامل در موسیقی را با خط کرسی (مصدر) در خوشنویسی شبیه دانست و ادامه داد: تزئینات در موسیقی و خوشنویسی بخش جداییناپذیر این دو هنر است. مثلاً نتها با ویبراسیونهای مختلف اجرا میشوند تا باعث ارتقای موسیقی و زیباترشدن آن شوند، در خوشنویسی ـ به ویژه خطوط ثلث و نسخ ـ هم تزئینات اگر نباشند، خط عریانی خواهیم داشت که فاقد زیبایی است.
* خوشنویسی به حروف شخصیت میبخشد
وی افزود: ترکها از اعرابگذاری در خوشنویسی به «حرکت» تعبیر میکنند و اصطلاح درستی هست، چون آنها به جلوه هنری حرکت میدهند. خوشنویسی، حروف را از حالت دوبعدی (تیپوگرافی) خارج و آنها را سه بعدی میکند. در موسیقی هم حرکت (موومان) داریم.
پژوهشگر «موزیکالیگرافی» معتقد است: همانطور که در خوشنویسی، تصویرسازی و خیالانگیزی داریم (تصویر کردن اشکال و هیبت موجودات از طریق کلمات خوشنویسیشده)؛ در موسیقی هم از عناصر خیال بسیار استفاده میشود، به ویژه در موسیقی فولکلور.
پناهی با طرح این پرسش که جای خوشنویسی در بین هنرهای دینامیک (حرکتی) و تجسمی (ثابت) کجاست، تصریح کرد: به عقیده من خوشنویسی هنر تجسمی صرف نیست، بلکه یک هنر نمایشی است. در تمام رشتههای تجسمی، هنرجو به آموزشگاه میرود و نقاشی میکند، مجسمه میسازد و ... اما در مورد خوشنویسی، هنرجو نزد استاد میرود تا حرکات او را ببیند. یعنی خوشنویسی جنبه کارگاهی ندارد.
وی ادامه داد: حتی در شرق آسیا هنرجوها به صورت آیینی نزد استاد میروند و خوشنویسیکردن او را تماشا میکنند. به خاطر دارم مروم استاد فرادی وقتی یک «ب» کشیده مینوشت، حدود ۱۰ ثانیه طول میکشید و ما هنرجویانش در آن ۱۰ ثانیه حتی نفس هم نمیکشیدیم!
این خوشنویس در پایان خاطرنشان کرد: خوشنویسی بر خلاف آنچه تصور میشود، یک هنر دودستی است، یعنی یک دست قلم را نگه میدارد و دست دیگر مرکب و زیردستی را. در نوازندگی هم هر دو دست درگیر نواختن ساز میشوند.