بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم)

[امیر‌حسین]

دلم گرفته و می خواهمت
چه کار کنم؟!
که از خودم که تویی
تا کجا فرار کنم؟!

[امیر‌حسین]

شب قدر است...
بیایید قدر همدیگرا را بدانیم ((:

[Ɗєя_Mσηɗ]

وسطِ داد و بیداد یهو میگفتم : منم !
حواسش نبود اصلا بپرسه ینی چی؟!
مَنَم چی؟ فحشه!؟ بد و بیراهه؟؟
چیه این منم ؟!
یبار اما وقتی گفتم منم ، دیگه سکوت نکردم !
داد زدم ‼
منم !
منم !
منم !
اینی که داری باهاش میجنگی ، منم !
دشمن نیست ،غریبه نیست ،
رهگذر کوچه و خیابونم نیست ، منم !
نه شمشیر دستمه ، نه سنگر گرفتم جلوت ، نه قراره باهات بجنگم !
ببین ، دستام بالاست .. !
تسلیم‼
نه از ترس ، فقط به حرمت عشقی که طُ از یاد می بریش !
من حالیَم ، قرار نیست خراب کنم چیزیو ..
اگه بحثی هم هست ، برای بهتر شدنمونه ..!
یادم نمیره اینی که جلوم وایستاده تویی ، ولی انگار طُ یادت میره اینی که داری سرش داد میزنی .. منم !

[امیر‌حسین]

من هیچوقت پای کسی نموندم. به محض اینکه چیزی اذیتم کرده رفتم. اما دلم می‌خواد یه بار پای کسی بمونم. دلم می‌خواد یه بار هم که شده صبور باشم و تحملم رو امتحان کنم. شاید پشیمون شم اما سال‌ها بعد وقتی به عقب نگاه می‌کنم با خودم می‌گم من اینم امتحان کردم. من از اینم زنده اومدم بیرون.

-اگنس گري

[Ɗєя_Mσηɗ]

ازش پرسیدم : دوسِت داره ؟!
یه اهی کشید و گفت : نمیدونم !
گفتم : یعنی بعدِ این همه مدت نمیدونی دوسِت داره یا نه ؟!
بغض کرد ، اشک تو چشاش جمع شد و گفت : میدونی چیه ؟
-[ یه وقتایی اونقدر باهام خوب میشه حس میکنم عاشقمه ]
-[ یه وقتایی اونقدر باهام عادی رفتار میکنه مثل یک دوست]
-[یه وقتایی ام یه جوری رفتار میکنه انگار غریبه ام ]
حالا تو بگو !
[ به نظرت ، دوسم داره ؟! ]

حرفی نداشتم جز اینکه بگم : نمیدونم ‼
گفت : همش با خودم درگیرم که عشقشم ،رفیقشم یا یه غریبه ! ..

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

اون لحظه که دلتون برای کسی تنگ شده
نمیرین باهاش حرف نمیزنین ، خیلی نادونین ، خیلی !

[امیر‌حسین]

دستی که به دست من بپیوندد نیست
صبحی که به روی ظلمتم خندد نیست

زنجیر، فراوانِ فراوان امّا
چیزی که مرا به زندگی بندد نیست

 

[Ɗєя_Mσηɗ]

اونی که دوسمون داره رو پس میزنیم ،
قفلی میزنیم رو کسی که بهمون هیچ حسی نداره .. این چرخه کثیف همیشگیه .. !

[امیر‌حسین]

کل دنیارو هم بگردی آخرش برمیگردی پیش همونی که به امید فراموش کردنش کل دنیارو گشتی!

[Ɗєя_Mσηɗ]

دلبر .. ،
من این موها رو بلند کردم که طُ برام ببافیشون ،
حالا که قدِ بافتن شده گذاشتی رفتی !؟