مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

[red_Queen]

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو

[Medusa]

دل بود از تو خسته جان بود از تو رسته

جان نیز گشت خسته از تو کجا گریزم ؟

[red_Queen]

من آن مولای رومی ام که ازنطقم شکرریزد

ولیکن درسخن گفتن غلام شیخ عطارم

[Medusa]

من بندهٔ آن دو لعل سیراب توام

عالم همه زانست به خونم تشنه ..

[red_Queen]

هفت شهرعشق را عطارگشت

ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

[ρυяρℓє_ѕку]

من ازآن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

[Medusa]

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد، وقتست که باز آیی ..

[ρυяρℓє_ѕку]

یار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره ی بیچارپان
قافله شد بی کسی ما ببین
ای کس ما بی کسب ما ببین

[Medusa]

نگویم قامتت زیباست یا چشم
همه لطفی و سرتاسر جمالی ..

[ρυяρℓє_ѕку]

یارب این آتش که در جان من است
سرد کن زآنسان که کردی بر خلیل