≈ گفتگـو آزاد نسخـ ـه 350 ≈

[شـــقآیــق]

@ابراهیم هادی
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو             تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است


وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است 


با محتسبم عیب مگویید که او نیز


پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

به صحرا بنگرم صحرا تو بينم          به دريا بنگرم دريا تو بينم
از کجا کپی میکننکپی میکنین دیگه.خیلی زشته خیلی

[thug life]

مهران : ما یه مشت سربازیم جون بکف ازرائیل با اکیپ ما جور پس
جناب اخوی: نگهدار همیم با پول کم
مهران: یکم رپمو مزه کن شوره نه؟
ممد: چون ما شوووورشو دراوردیمو زدیم کلان اونوریا که به حرف ما گوش ندین

همه در نقش هیچکس

---

سَلام..

درود

[م‍حمّد]

اقا گفته باشم من همه خواهرو برادرامو و اخوی جان را تو گروه قرار دادم


تصویب شد

گروه؟

[thug life]

ابجی شقایق به تو هم تکس میدماااا

---

اقا گفته باشم من همه خواهرو برادرامو و اخوی جان را تو گروه قرار دادم


تصویب شد

گروه؟

اره چند تا پیام قبل بهت تو گروه تکس دادم
خوش امدیییی

[ابراهیم هادی]

@ابراهیم هادی
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو             تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است


وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است 


با محتسبم عیب مگویید که او نیز


پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

به صحرا بنگرم صحرا تو بينم                   به دريا بنگرم دريا تو بينم
از کجا کپی میکننکپی میکنین دیگه.خیلی زشته خیلی

به دنبال محمل چنان زار گریم


که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند


خلد گر به پا خاری، آسان برآرم

چه سازم به خاری که در دل نشیند؟

[[ SouL ]]

خوبین برو بچ؟

[م‍حمّد]

شقایق طایی :-\
این حجم از سخاوت {بعد از غزل البته} بی سابقه‌س!

[Ɗєя_Mσηɗ]

سَلام..

سلام ((:
خوبی؟

[thug life]

ادامه میدممممم

[شـــقآیــق]

@ابراهیم هادی
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو             تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است


وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است 


با محتسبم عیب مگویید که او نیز


پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

به صحرا بنگرم صحرا تو بينم                   به دريا بنگرم دريا تو بينم
از کجا کپی میکننکپی میکنین دیگه.خیلی زشته خیلی

به دنبال محمل چنان زار گریم


که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند


خلد گر به پا خاری، آسان برآرم

چه سازم به خاری که در دل نشیند؟

دوستان را به گاه سود و زیان
بتـــوان دیــــد و آزمــــود تــوان