11-02-2020، 11:39
داستان دربارهٔ نوجوانی کوچک به نام یانکی اروین (به انگلیسی: Yankee Irving) که عاشق ورزش بیسبال است و پدرش نگهبان شیفت شب یک ورزشگاه بزرگ است؛ در این ورزشگاه چوب بیسبال ستاره تیم به سرقت میرود و پدرش اخراج میشود؛ یانکی هم به دنبال دزد چوب در کل کشور آمریکا سفر میکند آنهم به تنهایی. او در یک قطار دزد را پیدا میکند و چوب را از او میگیرد. دزد به دنبال او می افتد اما نمیتواند چوب را از او بگیرد. و سپس یانکی چوب را به دارلین میدهد و دارلین هم به خاطر این کار به او اجازهٔ بازی کردند در یک بازی حساس رامیدهد. پدر و مادر یانکی هم که به دنبال او می رفتند از حرف گویندهٔ رادیو فهمیدند که او دارد در این مسابقه حساس بازی میکند. او نتوانست دو توپ اول را با چوبش دفع کند ولی توپ سوم را دفع کرد، دور زمین را زد و تیمش را قهرمان کرد.