29-09-2012، 15:19
تکناز : به گفته پزشکان او دچار نوعی بیماری کمیاب به نام فلج معده است. وی ۳۰ ساله است و دائم از گرسنگی رنج میبرد ، معده او میتواند تنها حجم غذایی به اندازه یک بیسکوییت را تحمل کند و در حال حاضر او روزانه ۴۰۰ کالری از طریق سرمهای خوراکی دریافت میکند که این مسئله باعث شده است وی به شدت کاهش وزن داشته باشد.
پزشکان ابتدا تصور میکردند بیماری او بی اشتهایی مفرط باشد اما از آنجایی که وی مدتها تحت نظر روانپزشک قرار گرفت و بی نتیجه بود دوباره نزد متخصص رفت و معلوم شد بیماری او یک بیماری ژنتیکی نادر است که در آن عصب معده فلج شده و معده قدر به هضم غذا نیست و آن را پس میزند او از دوسال و نیم پیش تا کنون از طریق سرمهای خوراکی و لوله گاواژ” تغذیه از راه بینی” تغذیه میشود غالبا حالت گرسنگی دارد. او به شدت ضعیف شده است و حالت ضعف و سرگیجه مدام باعث شده است از کار بیکار شده و دائما در حالت بی حالی روی تخت افتاده باشد.
او میگوید دلش برای طعم غذاهای مختلف تنگ شده است و میترسد تا آخر عمر قادر نباشد یک بار دیگر طعم غذاهای مورد علاقه اش را بچشد. او از اینکه دائما ضف دارد و نمیتواند به خوبی از بچه های خود مراقبت کند ناراحت است و میخواهد دوباره روزی مثل اولین روزهای ازدواجش باشد و از این حالت رنگ پریدگی و ضعف نجات یابد.او میگوید اینکه بچه هایش دائما از او سوال میکنند آیا او دارد میمیرد خیلی عذابش میدهد. وی تاکید میکند بخاطر همسرش و بچه هایش با این بیماری درحال مبارزه است و امیدوار است روزی دوباره سلامتی جسمی اش را به دست آورد.
پزشکان ابتدا تصور میکردند بیماری او بی اشتهایی مفرط باشد اما از آنجایی که وی مدتها تحت نظر روانپزشک قرار گرفت و بی نتیجه بود دوباره نزد متخصص رفت و معلوم شد بیماری او یک بیماری ژنتیکی نادر است که در آن عصب معده فلج شده و معده قدر به هضم غذا نیست و آن را پس میزند او از دوسال و نیم پیش تا کنون از طریق سرمهای خوراکی و لوله گاواژ” تغذیه از راه بینی” تغذیه میشود غالبا حالت گرسنگی دارد. او به شدت ضعیف شده است و حالت ضعف و سرگیجه مدام باعث شده است از کار بیکار شده و دائما در حالت بی حالی روی تخت افتاده باشد.
او میگوید دلش برای طعم غذاهای مختلف تنگ شده است و میترسد تا آخر عمر قادر نباشد یک بار دیگر طعم غذاهای مورد علاقه اش را بچشد. او از اینکه دائما ضف دارد و نمیتواند به خوبی از بچه های خود مراقبت کند ناراحت است و میخواهد دوباره روزی مثل اولین روزهای ازدواجش باشد و از این حالت رنگ پریدگی و ضعف نجات یابد.او میگوید اینکه بچه هایش دائما از او سوال میکنند آیا او دارد میمیرد خیلی عذابش میدهد. وی تاکید میکند بخاطر همسرش و بچه هایش با این بیماری درحال مبارزه است و امیدوار است روزی دوباره سلامتی جسمی اش را به دست آورد.