امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معنای تلخ زندگی....

#1
احساس کردم ...

نخستین بار زیرقطره های باران ...

درپهنای دل غمناک آسمان ...

ودرآن هوای سوزناک

در کنار برگ های زردوباران خورده ی درختان

با تمام یاس و ناامیدی ام

تورا احساس کردم...

احساس کردم با آغوش گرم وآرامت

وبا بوسه های آتشین و پرمهرت

و نفس های عطرآگین و وسوسه انگیزت...

احساس کردم...

عشق را...

بودن را...

و...

معنای تلخ زندگی را...!!
در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1 ، love 2012 ، بر پشت شیر،خورشید اثر ، L.A.78 ، ICe Angele ، Apathetic ، Shawty Girl ، -Edgar
آگهی
#2
خیلی ببخشید ولی ارزش نظر دادن نداره.بازم سپاس دادم چون موضوع های دیگت عالی هستن .
معنای تلخ زندگی.... 1  
زنــב گــے مـثـلـــ پـــیــــانــــو اســتــــ
ב کــمــ ﮧ هـــا ے ســیــاهـــ بــرا ے غــمــ هــا
و ב کــمــ ﮧ هــا ے ســفـیــב بــرا ے شــا ב یـهــا
 امــا زمــانـــے مـیـتــوا טּ اهـنـگــے زیـبــا نـواخـتـــ
 کـ ﮧ ב کـمــ ﮧ هـا ے سـیــاهـــ وسـفـیـــב را بــاهـمــ فـشــار ב هـیــمـــ

معنای تلخ زندگی.... 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ghazal.k
#3
اخم می کنم

تا ببینی جدی شدم.

چرا اینگونه سراغم می آیی؟

من به تمنای گریه ات نیست،

که تا سال ها،

تا قرن ها،

تا پایان تلخی،

زیر این خاک سرد،

قصد خفتن کرده ام.

معرفتی مانده اگر

یا سر سوزن قلقلکی از بهار گذشته،

برای من،

لبخند بزن ،لبخند !!
در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است
پاسخ
 سپاس شده توسط علی جوکر1 ، بر پشت شیر،خورشید اثر ، L.A.78
#4
عازم یک سفــــــــــــــرم

سفری دور به جایی نزدیـــــــــــــک

سفری از خود من به خــــــــــــــــــــــــــــودم

مدتی است نگاهم به تماشای خداســـــــــــــــــــــت

و امیـــــــــــــــــدم به خداوندی اوســــــــــــــــــــــــــــت…
در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است
پاسخ
 سپاس شده توسط بر پشت شیر،خورشید اثر ، L.A.78
#5
جدا هرچه گشتم بی وفا تر و ناسازگار تر و آدم فروش تر از روزگار پیدا نکردم.
اما همین گذر زمان هم خیلی چیزا رو از بین میبره : دوستی ها عشق ها کینه ها
در این خاك زرخیز ایران زمین ، نبودند جز مردمی پاك دین / همه دینشان مردی و داد بود ، وز آن کشور آزاد و آباد بود
پدر در پدر آریایی نژاد ، ز پشت فریدون نیکو نهاد / بزرگی به مردی و فرهنگ بود ، گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما ، که شد مهر میهن فراموش ما / که انداخت آتش در این بوستان ، کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟ ، خرد را فکندیم این سان زکار / نبود این چنین کشور و دین ما ، کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که گر ما خرد داشتیم ، کجا این سر انجام بد داشتیم / بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم ، برون سر از این بار ننگ آوریم
(حکیم فردوسی توسی)
پاسخ
 سپاس شده توسط ghazal.k
#6
دوست داشتنی ترین رابطه ها،رابطه هایی که دو طرفه اند . . .!

یعنی . . .

هر دو میکوشند برای ادامه دارشدنش . . .!

هر دو خطر می کنن . . .!

هر دو وقت میذارن . . .!

هر دو هزینه می کنن . . .!

هر دو برای یک لحظه بیشتر ، درکنار هم بودن . . .

با زمان هم می جنگن . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

هرچه گشتیم دراین شهر نبود اهل دلی

که بداند غم این دلتنگی و تنهایی . . .


در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است
پاسخ
 سپاس شده توسط L.A.78
#7
shere shoma midooni sher chiye?
در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
#8
به تو عادت کرده بودم
اي به من نزديک تر از من
اي حضورم از تو تازه
اي نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگي به شبنم
مثل عاشقي به غربت
مثل مجروحي به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه هاي من بي تو
تجربه کردن مرگه
زندگي کردن بي تو
من که در گريزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گريه شب
به تو حجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبريز سکوته
خونه از خاطره خالي
من پر از ميل زوالم
عشق من تو در چه حالي
در آتش رهایم ، خدا شاهد است !
به غم مبتلایم ، خدا شاهد است !
شب است و دل و بیکسی ، وای من !
به درد آشنایم ، خدا شاهد است
پاسخ
 سپاس شده توسط نانا☀2012 ، Apathetic
#9
غرورمــــ را از سر رآه نیاوردمــ کهـ آن را راحتـــ بشکنے!

بدآن اگر غرورمـ بشکند ، با خرده هآے آن

شآهرگـ زندگےِِ

تـــو را نیز خوآهَــمـــ زَد....
معنای تلخ زندگی.... 1
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
#10
لحظه ای که فکرش را نمیکنی ،

کسی در دوردستها خاطره ی خوبیهایت را ورق میزند .
معنای تلخ زندگی.... 1
پاسخ
 سپاس شده توسط نانا☀2012 ، Apathetic


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان