21-02-2019، 11:28
مهرنوش قربانعلی میگوید: شعر در سرزمین ما با اندکی تسامح میتواند معادل فرهنگ قرار گیرد.
به گزارش ایسنا، این شاعر و منتقد در چهارمین نشست تخصصی «شیرازه شعر» که به همت دفتر شعر جوان برگزار شد و به بررسی کارنامه شعری او اختصاص داشت ضمن معرفی برخی از دفترهای شعر خود و خواندن شعرهایی از آنها، درباره تجربههای نوشتن خود گفت: شروع آشنایی من با شعر از طریق ترانههای فولکلور و داستانها و شعرهایی بود که در کودکی میشنیدم و آغاز نوشتن من در دوران نوجوانی بود، هنگامی که معلمهای ادبیات خوشذوق و اهل ادبیات داشتم.او افزود: در ابتدای سالهای نوجوانی، پدرم کتابهای شاهنامه فردوسی، کشکول شیخ بهایی، کلیات سعدی و دیوان پروین اعتصامی را برایم میخرید. در این میان، کلیات سعدی را بیشتر و بهتر درک میکردم و به مرور، لایههای شعری او برایم آشکار میشد. پس از آن، با راهنمایی معلمهایی که داشتم، با شاعران معاصر آشنا شدم و شعرهای شاملو به دلیل نگاه انسانی و اجتماعی قدرتمند، بسیار بر من تاثیر گذاشتند. از شاعران معاصر، به فروغ فرخزاد و سیاوش کسرایی نیز علاقهمند بودم.
قربانعلی اظهار کرد: به نظر من، شعر در سرزمین ما با اندکی تسامح میتواند معادل فرهنگ قرار گیرد زیرا همه اجزایی را که در تعریف فرهنگ میبینیم شعر نیز برعهده گرفته است؛ نقشهایی مانند بازتاب وقایع تاریخی، بیان اسطورهها، آرمانها و شرح دادجویی و دادخواهیها و شعر همواره در یک برابری با فرهنگ قرار داشته است.
او در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: کتاب «در ناتمامی خود» که در سال ۷۷ چاپ شد، شامل شعرهایی از دوران نوجوانی و جوانی من است که رویکردی روانشناختی داشت یعنی با مراجعه به شعر سعی میکردم خودم را بهتر بشناسم. در آن زمان با گروهی از دوستان شاعر آشنا شدم که در شعر پیشرو و آوانگارد بودند و تلاش میکردند شعر را از نظر فرم و زبان متحول کنند. کمکم به این رویکرد و گرایش شعری علاقهمند شدم و یاد گرفتم که غیر از علاقه به شعر، میتوان به آن کمک کرد که به چیزی بیش از آنچه بوده، برسد و به میراثی افزونتر دست یابد. از کتاب «در ناتمامی خود» سعی کردم مسیر شعرم را به این سمت متمایل کنم و به این ترتیب، در کارهای بعدی به این جریان نزدیکتر شدم.
این شاعر در ادامه گفت: این کتاب از سوی شاعران و منتقدان آن زمان مورد استقبال قرار گرفت و نقدهای زیادی بر آن نوشته شد و در عین حال که اغلب منتقدان نگاه مثبتی به آن داشتند اما با توجه به جریان جاری شعر، این کتاب را دارای ظرفیت بالاتری میدانستند که به آن پرداخته نشده و معتقد بودند که میتوانست بهتر از آن باشد.
قربانعلی افزود: در کتاب «راه به حافظه جهان»، علاوه بر رویکردهای روانشناختی، اولین نشانههای تمایل من به فرمهای تازهتر بروز پیدا کرده است. در این کتاب سعی کردم تلفیقی از نگرش خود و توجه به آنچه در دنیای شعر آن روزگار اتفاق میافتاد، ارائه دهم. کتاب «به وقت البرز» کتاب خوشاقبالی بود و بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت و حدود ۳۰ نقد بر آن نوشته شد. در کتاب «کوک تهران» نیز شعرهابه ترانههای قدیمی ارجاع دارند که در خاطره همه ما جایگاه ویژهای دارند.
این شاعر ادامه داد: هنگامی که کتاب «بر دریا قدم میزنم» چاپ شد، تحت تاثیر متون قدیم از جمله «تذکره الاولیا»ی عطار بودم و مدت زمانی طولانی آثار او را مطالعه میکردم. فضاهای این کتاب حسیتر هستند و برخلاف شعرهای گذشتهام، عواطف بیشتری را در شعرها بازتاب دادهام.
او اظهار کرد: امروز دوباره به فضای آکادمیک دانشگاه برگشتهام. آنچه نظرم را بسیار جلب کرده این است که استادهای بسیاری هستند که از جان و دل برای حفظ زبان و ادبیات زحمت میکشند اما آنگونه که باید نامی از آنها برده نمیشود و و اگر فرصتی دست میداد دوست داشتم به دنبال این چهرههای ادبی بروم و آنها را معرفی کنم.
از مهرنوش قربانعلی تاکنون این آثار منتشر شده است: «درناتمامی خود» (نشر توکا/ ۱۳۷۷)، «راه به حافظه جهان» (نشر نگاه سبز/ ۱۳۸۰؛ چاپ دوم نشر الکترونیکی صحنهها در سوئد/ ۱۳۸۷)، «تبصره» (نشر آرویج/ ۱۳۸۳)، «به وقت البرز» (نشر آهنگ دیگر/ ۱۳۸۶)، «کوک تهران» (نشر آهنگ دیگر/ ۱۳۸۸)، «شهروند افتخاری جهان» (نشرنصیرا/ ۱۳۹۲، چاپ دوم نشر آنیما/ ۱۳۹۵)، «بر دریا قدم میزنم» (نشر بوتیمار/ ۱۳۹۵)، «چشمانداز شعر معاصرایران ۱۳۸۰-۱۳۰۱» (نشر بازتاب نگار/ ۱۳۸۳)، گفتوگو با منتقدان و صاحب نظران شعر امروز (گفتوگوهای مهرنوش قربانعلی با منوچهر آتشی، م. آزاد، مسعوداحمدی، علی باباچاهی، عبدالعلی دستغیب، محمدعلی سپانلو، عنایت سمیعی، سیدعلی صالحی، کامیارعابدی، مهرداد فلاح، محمودفلکی، شمس لنگرودی، محمود معتقدی و محمود نیکبخت).