01-12-2018، 16:36
وسوسههاییکه باعث میگردد، انسان مرتکب گناه شود، بر دو قسم است:
1- گاهی وسوسۀ مستقیم شیطان است؛ که گناه را آنچنان شیرین برای انسان جلوه میدهد، که او را به انجام دادن گناهانی نظیر غیبت، تهمت، شایعه پراکنی، چشمچرانی، دزدی و آزار و اذیت دیگران، و… وادار میسازد.
2- گاهی وسوسۀ خنّاس است؛ یعنی شیطان، انسان را به انجام معصیتی امر میکند، ولی در عینحال، توجیه خود را ضمیمۀ آن گناه نیز میکند. که تکاتی در این زمینه قابل تامل است:
الف: خطر بیشتر
خطر این قسم دوم از وسوسه، بهدلیل وجود توجیه، بسیار بیشتر از قسم اول است. زیرا انسان توجیهگر، خود را گناهکار نمیبیند که به فکر توبه بیفتد و تصمیم به جبران گناهان خویش بگیرد. و لذا چنان در سراشیبی سقوط، قرار میگیرد تا به هلاکت برسد.
ب: گناه را به نیت ثواب انجام دادن
گاهی اوقات، خطر توجیه گناه، تا حدیاستکه باعث میگردد انسان، آن عمل، را حتی به نیت ثواب و قرب به خدا، هم انجام دهد. قرآن کریم اینگونه افراد را ورشکستهترین افراد میداند:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالاً، الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً»،[کهف 104-103]؛ «بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟ آنان كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند.»
در جریان کربلا، افراد بیبصیرتیکه در رکاب یزید شمشیر زدند، کسانی بودند که با توجیه خروج حسین بن علی علیه السلام بر خلیفه وقت، در مقابل امام صف کشیدند. و آن جنایت عظیم را با قصد قربت، رقم زدند. امام باقر عليه السلام مىفرمايد:«سى هزار نفر در كربلا جمع شده بودند براى كشتن پسر پيغمبر «وَ كُلٌ يَتَقَرَّبونَ الَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ» و همه آنها به قصد قربت آمده بودند؛ به حسين بن على شمشير مىزدند براى اينكه به بهشت بروند.»[1]
ج: راحت انجام دادن گناه
توجیه گناه که یک بیماری و بلای عمومی است، باعث میگردد، انسان بهراحتى و بدون هیچ ترس اخروی، مرتکب معصیت شود که متاسفانه در جامعه شاهد چنین توجیهاتی هستیم.
مثلا برخی از افراد، گناهانی مانند رشوه را با توجیه هدیه، تهمت را با عنوان همه میگویند، شرکت در مجلس حرام را، با توجیه یک شب که هزار شب نمیشود، ربا را با عنوان، همه میخورند، گوش دادن به موسیقی حرام را با عنوان آرامش اعصاب و رقص را به بهانه اینکه یک نوع ورزش است، و … را بهراحتی و بدون هیچ دغدغهای انجام میدهند.
امام صادق علیه السلام در رابطه با توجیه گناه میفرمایند: «بِمِثْلِ هَذَا التَّأْوِيلِ الْقَبِيحِ الْمُسْتَنْكَرِ يَضِلُّونَ وَ يُضِلُّون»،[2]؛ « بهمانند اينگونه توجيههای زشت و ناپسند، مردم را گمراه میكنند و خود گمراه میشوند.»
د: ریخته شدن قبح گناه
با توجه به اینکه رفتارهای فردی و اجتماعي انسان، تابع ارزشها و نظام ارزشي اوست، توجیه گناه مفسده دیگری نیز در پی دارد. و آن اینستکه باعث میگردد قبح گناه، بهدلیل عادی شدن آن در جامعه، ریخته شود. و نتیجه چنین حالتی، عمومی شدن و شیوع گناه در جامعه، و تغییر سبک زندگی در جامعه میباشد.
ه: شیوع گناه
یکی از آفات توجیه گناه، شیوع معصیت است. و در صورتیكه گناه در جامعهای بسيار شايع گردد خداوند بر مردمان آن ملت عذاب نازل میكند و اين عذاب میتواند جنبههای مختلفی همچون؛ از بين رفتن بركت، شيوع بيماری، قحطی و … داشته باشد.
«إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»،[نور،19]؛ «آنانكه دوست مىدارند كه در ميان اهل ايمان كار منكرى اشاعه و شهرت يابد آنها را در دنيا و آخرت عذابى دردناك خواهد بود. و خدا (فتنهگرى و دروغشان را) مىداند و شما نمىدانيد»
بنابراین باید از کمین این خطریکه هر انسانی را تهدید میکند بر حذر بود. که با وجود توجیه گناه، انسان هیچگاه در صدد اصلاح خویش بر نمیآید.
……………………………………………………
پینوشت:
[1]. مجموعه آثار شهید مطهری،ج17،ص422.
[2]. وسائل الشیعه، ج9، ص468.