- گفتگو آزاد نسخه 327

[Actinium]

مگه حافظ قران خون و مذهبی نبود؟پس چرا شراب میخورد مگه ادم معتقدی نبود؟

آدم مذهبی با آدم معتقد تفاوت میکنه. آدم مذهبی یعنی کسی که یک سیستم و تفکر را تمام و کمال قبول کرده و هرگز خارج از اون فکر نمی کنه. این آدم کاملا "پیرو و مقلد" است و هرگز نمی تونه چیزی تازه خلق کنه و فکر تازه بیافرینه. گاهی هم کسی ممکنه به یک سری ارزش ها و مفاهیم اعتقاد داشته باشه. حافط در دنیای خودش بی شک به یک سری از مفاهیم اسلامی باور داشت اما این باور به معنای این نبود که راه رو برای شک و تردید و نگاه هنری و شخصی با نگذاره. حافظ کلا هم درباره دیگران و هم درباره خودش متعصب نبوده. اگر به معاد باور داشت به خودش اجاره می داد که گاهی به تعریض بگه:

پیاله بر کفنم تا سحرگه حشر
به می ز دل ببرم حول روز رستاخیز

و به نوعی معاد رو ریشخند کنه. اما این به معنای این نبود که ضرورتا معاد رو رد می کنه. بلکه از اینکه درباب مسائل فکر بکنه و نظر خودش و دیگران رو جویا بشه لذت می برد. چون ذوق هنری داشت و پیرو نبود. 

پس حافظ "معتقد" بود در باب یک سری مسائل، اما "مذهبی" و اینکه پیرو یک مسلک باشه خیر. برای خودش یک سری ازش ها داشت اما تعصبی روی اون ها نداشت و  از طرفی خودش به اون رسیده بود و راه رو برای نقد اون ها همیشه باز می گذاشت. 

[Đęąđ.ğïřł]

مگه حافظ قران خون و مذهبی نبود؟پس چرا شراب میخورد مگه ادم معتقدی نبود؟

آدم مذهبی با آدم معتقد تفاوت میکنه. آدم مذهبی یعنی کسی که یک سیستم و تفکر را تمام و کمال قبول کرده و هرگز خارج از اون فکر نمی کنه. این آدم کاملا "پیرو و مقلد" است و هرگز نمی تونه چیزی تازه خلق کنه و فکر تازه بیافرینه. گاهی هم کسی ممکنه به یک سری ارزش ها و مفاهیم اعتقاد داشته باشه. حافط در دنیای خودش بی شک به یک سری از مفاهیم اسلامی باور داشت اما این باور به معنای این نبود که راه رو برای شک و تردید و نگاه هنری و شخصی با نگذاره. حافظ کلا هم درباره دیگران و هم درباره خودش متعصب نبوده. اگر به معاد باور داشت به خودش اجاره می داد که گاهی به تعریض بگه:

پیاله بر کفنم تا سحرگه حشر
به می ز دل ببرم حول روز رستاخیز

و به نوعی معاد رو ریشخند کنه. اما این به معنای این نبود که ضرورتا معاد رو رد می کنه. بلکه از اینکه درباب مسائل فکر بکنه و نظر خودش و دیگران رو جویا بشه لذت می برد. چون ذوق هنری داشت و پیرو نبود. 

پس حافظ "معتقد" بود در باب یک سری مسائل، اما "مذهبی" و اینکه پیرو یک مسلک باشه خیر. برای خودش یک سری ازش ها داشت اما تعصبی روی اون ها نداشت و  از طرفی خودش به اون رسیده بود و راه رو برای نقد اون ها همیشه باز می گذاشت. 

این نظر راجب حافظ زیادی عجیب نیست؟..انگار حافظ تو اذهان عمومی یه فرد معتقد نقش بسته...ولی شما بااین حرفتون اونو یک فردی نشون دادین که چندان معتقد به دین نیست و البته طبق اون بیت گاهی به سخره میگیره

[Actinium]

این نظر راجب حافظ زیادی عجیب نیست؟..انگار حافظ تو اذهان عمومی یه فرد معتقد نقش بسته...ولی شما بااین حرفتون اونو یک فردی نشون دادین که چندان معتقد به دین نیست و البته طبق اون بیت گاهی به سخره میگیره

آفرین. این سوال ها خیلی خوبه. چون حافظ رو بعدا مجبور بودند که اون طوری تعریف بکنند که مورد پذیرش دستگاه حکومت باشه. قدیم دستگاه مذهبی رسمی (علما) و شاهان در ارتباط نزدیک با هم بودند. اگر یکی ضعیف می شد آن دیگری هم دچار ضعف می شد. شاه از طرف روحانیون دینی از طرف خدا بر مردم حکومت می کرد و مشروعیتش رو از بالا گرفته بود. و از طرفی شاه هم خودش را حافظ دین و علمای اون می دونست. اگر دقت کنید القاب خیلی از امرا چیزهایی مثل "رکن الدین" یا "سیف الاسلام" و غیره بوده. چون اون ها با علما وارد یک نوع معامله شده بودند. 

پس طبعا آدم های باسواد عصر که تقریبا تمومشون در مدارس مذهبی و حوزه ها  ها تحصیل کرده بودند تنها ادم های باسواد عصر بودندو می بایست از تمام شخصیت محبوب تصویر یک آدم مذهبی رو می ساختند. روی منابر، یا هر جا بحثی می شد در کتاب ها طوری القا می کردند که خودشون دوست داشتند. و مردم هم که اکثرا از اون ها تاثیر می گرفتند این تلقی رو قبول می کردند. 

این حرف مثل همون پست اول در صفحه قبله. آدم ها صرفا بر اساس پیش فرض ها قضاوت می کردند. چون عده ای بهشون دیکته می کردند. کمتر کسی می رفت تموم دیوان حافظ رو بخونه ببینه دقیقا داره چی می گه. اما اگر کسی پیدا می شد که مستقل باشه. می تونست به ذات حافظ پی ببره. امروز چون تحصیل کرده ها دیگه محدود به حوزه های دینی نیست افراد مستقلا می تونن درباره حافظ قضاوت کنن. 

ولی یک سوال: آیا واقعا امروز هم کسی حافظ رو کامل می خونه؟ چند درضد از مردم ایران 50 فقط 50 تا غزل (یعنی ده درصد) از دیوان حافظ رو به طور دقیق مطالعه و برسی کرده؟ باور کن به یک درصد هم نمی رسه. مردم ما فقط به خاظر شهرتش حافظ رو می شناسن اما از روی تفکر و شعرش زیاد روش مسلط نیستتن. فقط یک سری ابیات پراکنده ازش خوندن. 

[Đęąđ.ğïřł]

این نظر راجب حافظ زیادی عجیب نیست؟..انگار حافظ تو اذهان عمومی یه فرد معتقد نقش بسته...ولی شما بااین حرفتون اونو یک فردی نشون دادین که چندان معتقد به دین نیست و البته طبق اون بیت گاهی به سخره میگیره

آفرین. این سوال ها خیلی خوبه. چون حافظ رو بعدا مجبور بودند که اون طوری تعریف بکنند که مورد پذیرش دستگاه حکومت باشه. قدیم دستگاه مذهبی رسمی (علما) و شاهان در ارتباط نزدیک با هم بودند. اگر یکی ضعیف می شد آن دیگری هم دچار ضعف می شد. شاه از طرف روحانیون دینی از طرف خدا بر مردم حکومت می کرد و مشروعیتش رو از بالا گرفته بود. و از طرفی شاه هم خودش را حافظ دین و علمای اون می دونست. اگر دقت کنید القاب خیلی از امرا چیزهایی مثل "رکن الدین" یا "سیف الاسلام" و غیره بوده. چون اون ها با علما وارد یک نوع معامله شده بودند. 

پس طبعا آدم های باسواد عصر که تقریبا تمومشون در مدارس مذهبی و حوزه ها  ها تحصیل کرده بودند تنها ادم های باسواد عصر بودندو می بایست از تمام شخصیت محبوب تصویر یک آدم مذهبی رو می ساختند. روی منابر، یا هر جا بحثی می شد در کتاب ها طوری القا می کردند که خودشون دوست داشتند. و مردم هم که اکثرا از اون ها تاثیر می گرفتند این تلقی رو قبول می کردند. 

این حرف مثل همون پست اول در صفحه قبله. آدم ها صرفا بر اساس پیش فرض ها قضاوت می کردند. چون عده ای بهشون دیکته می کردند. کمتر کسی می رفت تموم دیوان حافظ رو بخونه ببینه دقیقا داره چی می گه. اما اگر کسی پیدا می شد که مستقل باشه. می تونست به ذات حافظ پی ببره. امروز چون تحصیل کرده ها دیگه محدود به حوزه های دینی نیست افراد مستقلا می تونن درباره حافظ قضاوت کنن. 

ولی یک سوال: آیا واقعا امروز هم کسی حافظ رو کامل می خونه؟ چند درضد از مردم ایران 50 فقط 50 تا غزل (یعنی ده درصد) از دیوان حافظ رو به طور دقیق مطالعه و برسی کرده؟ باور کن به یک درصد هم نمی رسه. مردم ما فقط به خاظر شهرتش حافظ رو می شناسن اما از روی تفکر و شعرش زیاد روش مسلط نیستتن. فقط یک سری ابیات پراکنده ازش خوندن. 

عجیبه....اینکه توی اون دوره و زمونه که پایبندی مردم به دین و مذهب قوی بود چرا در رابطه با شعرهای حافظ که راجب می و شراب بود گارد نگرفتن؟چطور دستگاه های حکومتی اونو توجیح کردن؟این که حافظ چندان پایبند به دین نبود چرا قران و حفظ کرد؟

[Actinium]

حقیقتا اگر حافظ آدمی بود مذهبی در معنایی که عده ای در تاریخ اظهار کردن، تلوزیون امروز می بایست کاری می کرد که مردم حافظ و شعرش رو خیلی خوب بشناسن...

اما تا حالا فکر کردید چرا تلوزیون مذهبی ایران حتی یک برنامه هم در باب تفسیر شعر حافظ تا الان اجرا نکرده؟ 

حافظ رو امروز هر آدم باسوادی می فهمه که اون چیزی نیست که عده ای در تاریخ تعریفش کردن. متاسفانه حافظ رو همون کسایی که حافظ عمری رو در راه مبارزه با تفکرشون جنگید سعی کردند مصادره کنن اما خب امروز دیگه هر آدمی باسوادی خودش می تونه قضاوت کنه و همین باعث شده سعی کنن زیاد اشعار حافظ عمومی نشه در رسانه ها. 

[Đęąđ.ğïřł]

حقیقتا اگر حافظ آدمی بود مذهبی در معنایی که عده ای در تاریخ اظهار کردن، تلوزیون امروز می بایست کاری می کرد که مردم حافظ و شعرش رو خیلی خوب بشناسن...

اما تا حالا فکر کردید چرا تلوزیون مذهبی ایران حتی یک برنامه هم در باب تفسیر شعر حافظ تا الان اجرا نکرده؟ 

حافظ رو امروز هر آدم باسوادی می فهمه که اون چیزی نیست که عده ای در تاریخ تعریفش کردن. متاسفانه حافظ رو همون کسایی که حافظ عمری رو در راه مبارزه با تفکرشون جنگید سعی کردند مصادره کنن اما خب امروز دیگه هر آدمی باسوادی خودش می تونه قضاوت کنه و همین باعث شده سعی کنن زیاد اشعار حافظ عمومی نشه در رسانه ها. 

واقعا چرا؟؟
جالبه ....فقط این گاردها نسبت به حافظ هست یانه بزرگان دیگه ای هم هستند؟

[Actinium]

عجیبه....اینکه توی اون دوره و زمونه که پایبندی مردم به دین و مذهب قوی بود چرا در رابطه با شعرهای حافظ که راجب می و شراب بود گارد نگرفتن؟چطور دستگاه های حکومتی اونو توجیح کردن؟این که حافظ چندان پایبند به دین نبود چرا قران و حفظ کرد؟

حافظ تام وقتی که زنده بود مورد هجمه قرار می گرفت. اگر حافظ واقعا آدمی بود همفکر علمای رسمی نمی بایست دایم در اشعارش اون ها رو مسخره و ریشخند می کرد. حافظ همیشه در اشعارش داره از علمای دین رسمی انتقاد میکنه. 

حافظ بین عامه مردم  زیاد خونده نمی شد. در شهرها فقط میون اشراف حافظ خونی رواج داشت. و اون ها هم بخاطر زیباییش حافظ رو می خوندن. حافظ اونقدر زیبا و عمیق و هنرمندانه سروده که مقاومت در برابرش غیر ممکنه. اشعار عربی دوران قبل اسلام که بهش "معلقات سبعه" می گن هم بعد اسلام همچنان رواج داشت و تمام ادبا اون ها رو حفظ می کردند و حتی برای اینکه کسی مزاحم تدریس این اشعار نشه می گفتن که پیامبر هم از این اشعار و فصاحتش تمجید کرده.

اما این اشعار مذهبی نبود و کاملا مفاهیمی عصر جاهلی رو در خودش داشت. اما چرا همچنان در دوره اسلامی تدریس می شد؟ چون اونقدر زیبا بود که آدم های باسواد نمی تونستن جلوش مقاومت کنن. 

به عبارتی میخوام بگم حافظ خودش رو به هر عصری و هر آدمی تحمیل میکنه. مهم نیست تو چه اعتقادی داشته باشی. حافظ طوری لطیف و موذیانه و قشنگ حتی اصول رو تمسخر می کنه که آدم های معتقد هم لبخند می زنن. اما دیگه مساله رو باز نمی کنن و ازش می گذرن. هنر فرارتر از هر گونه دگم و عقیده تحمیلی حرکت میکنه و دل ها جذب خودش میکنه.
 

[Đęąđ.ğïřł]

عجیبه....اینکه توی اون دوره و زمونه که پایبندی مردم به دین و مذهب قوی بود چرا در رابطه با شعرهای حافظ که راجب می و شراب بود گارد نگرفتن؟چطور دستگاه های حکومتی اونو توجیح کردن؟این که حافظ چندان پایبند به دین نبود چرا قران و حفظ کرد؟

حافظ تام وقتی که زنده بود مورد هجمه قرار می گرفت. اگر حافظ واقعا آدمی بود همفکر علمای رسمی نمی بایست دایم در اشعارش اون ها رو مسخره و ریشخند می کرد. حافظ همیشه در اشعارش داره از علمای دین رسمی انتقاد میکنه. 

حافظ بین عامه مردم  زیاد خونده نمی شد. در شهرها فقط میون اشراف حافظ خونی رواج داشت. و اون ها هم بخاطر زیباییش حافظ رو می خوندن. حافظ اونقدر زیبا و عمیق و هنرمندانه سروده که مقاومت در برابرش غیر ممکنه. اشعار عربی دوران قبل اسلام که بهش "معلقات سبعه" می گن هم بعد اسلام همچنان رواج داشت و تمام ادبا اون ها رو حفظ می کردند و حتی برای اینکه کسی مزاحم تدریس این اشعار نشه می گفتن که پیامبر هم از این اشعار و فصاحتش تمجید کرده.

اما این اشعار مذهبی نبود و کاملا مفاهیمی عصر جاهلی رو در خودش داشت. اما چرا همچنان در دوره اسلامی تدریس می شد؟ چون اونقدر زیبا بود که آدم های باسواد نمی تونستن جلوش مقاومت کنن. 

به عبارتی میخوام بگم حافظ خودش رو به هر عصری و هر آدمی تحمیل میکنه. مهم نیست تو چه اعتقادی داشته باشی. حافظ طوری لطیف و موذیانه و قشنگ حتی اصول رو تمسخر می کنه که آدم های معتقد هم لبخند می زنن. اما دیگه مساله رو باز نمی کنن و ازش می گذرن. هنر فرارتر از هر گونه دگم و عقیده تحمیلی حرکت میکنه و دل ها جذب خودش میکنه.
 

جالبه....توی اون دوران افراد زیادی تسواد نداشتن وکسی که تحصیلات داشت حافظ میخونه پس چرا به عمق ماجرا پی برده نشد و شخصیت حافظ رو به کل تغییر دادن؟

---

عجیبه....اینکه توی اون دوره و زمونه که پایبندی مردم به دین و مذهب قوی بود چرا در رابطه با شعرهای حافظ که راجب می و شراب بود گارد نگرفتن؟چطور دستگاه های حکومتی اونو توجیح کردن؟این که حافظ چندان پایبند به دین نبود چرا قران و حفظ کرد؟

حافظ تام وقتی که زنده بود مورد هجمه قرار می گرفت. اگر حافظ واقعا آدمی بود همفکر علمای رسمی نمی بایست دایم در اشعارش اون ها رو مسخره و ریشخند می کرد. حافظ همیشه در اشعارش داره از علمای دین رسمی انتقاد میکنه. 

حافظ بین عامه مردم  زیاد خونده نمی شد. در شهرها فقط میون اشراف حافظ خونی رواج داشت. و اون ها هم بخاطر زیباییش حافظ رو می خوندن. حافظ اونقدر زیبا و عمیق و هنرمندانه سروده که مقاومت در برابرش غیر ممکنه. اشعار عربی دوران قبل اسلام که بهش "معلقات سبعه" می گن هم بعد اسلام همچنان رواج داشت و تمام ادبا اون ها رو حفظ می کردند و حتی برای اینکه کسی مزاحم تدریس این اشعار نشه می گفتن که پیامبر هم از این اشعار و فصاحتش تمجید کرده.

اما این اشعار مذهبی نبود و کاملا مفاهیمی عصر جاهلی رو در خودش داشت. اما چرا همچنان در دوره اسلامی تدریس می شد؟ چون اونقدر زیبا بود که آدم های باسواد نمی تونستن جلوش مقاومت کنن. 

به عبارتی میخوام بگم حافظ خودش رو به هر عصری و هر آدمی تحمیل میکنه. مهم نیست تو چه اعتقادی داشته باشی. حافظ طوری لطیف و موذیانه و قشنگ حتی اصول رو تمسخر می کنه که آدم های معتقد هم لبخند می زنن. اما دیگه مساله رو باز نمی کنن و ازش می گذرن. هنر فرارتر از هر گونه دگم و عقیده تحمیلی حرکت میکنه و دل ها جذب خودش میکنه.
 

جالبه....توی اون دوران افراد زیادی تسواد نداشتن وکسی که تحصیلات داشت حافظ میخونه پس چرا به عمق ماجرا پی برده نشد و شخصیت حافظ رو به کل تغییر دادن؟

[Actinium]

واقعا چرا؟؟
جالبه ....فقط این گاردها نسبت به حافظ هست یانه بزرگان دیگه ای هم هستند؟

کلا در باب فرهنگ کشور ما جز اونچه که به فرهنگ حوزوی و مذهبی ربط داره چیزی زیادی در کشور گفته نمی شه. اگر هم کسی می خواد چیزی بنویسه صرفا توی دانشگااه برای کسب کرسی و مقام و منصب می نویسه. توی غرب افراد زیادی فلسفه و ادبیات رو برای عامه مردم  به طرزی عمومی بیان می کنن اما توی ایران اساسا خیلی ها که اطلاعی و ذوقی دارن این رو کسر شان خودشون می دونن. رسانه ها کسایی رو دعوت می کنن که اکثرا توی دانشگاه هستند و حرف تازه ندارن و کلیشه ها رو تکرار میکنن. واقعا چند از این آدم هایی که توی تلوزیون هستند حرف تازه می زنن؟ هیچکدوم. 

یک سری تلوزیون ماهواره ای هست که اکثرا توش پرت و پلا می کن و فقط انتقاد های احمقانه می کنن و توهین می کنن. 

این مورد هم احساس می کنن که ناشی از پیش فرض ها هست. اکثر محققان ما اسیر پیش فرض ها هستن. تصور می کنن حافظ رو مثلا فقط باد توی مدیون تاریخی بررسی کرد. شاید برای همینه که آدمی مثل من عجیب به نظر می رسه. واقعا در تاریخ سابقه داشته کسی خوانندهای پاپ رو با حافظ مقایسه کنه؟

هم عالم به ادبیات کهن باشه هم به موسیقی عصر جدید؟ 

---

عجیبه....اینکه توی اون دوره و زمونه که پایبندی مردم به دین و مذهب قوی بود چرا در رابطه با شعرهای حافظ که راجب می و شراب بود گارد نگرفتن؟چطور دستگاه های حکومتی اونو توجیح کردن؟این که حافظ چندان پایبند به دین نبود چرا قران و حفظ کرد؟

حافظ تام وقتی که زنده بود مورد هجمه قرار می گرفت. اگر حافظ واقعا آدمی بود همفکر علمای رسمی نمی بایست دایم در اشعارش اون ها رو مسخره و ریشخند می کرد. حافظ همیشه در اشعارش داره از علمای دین رسمی انتقاد میکنه. 

حافظ بین عامه مردم  زیاد خونده نمی شد. در شهرها فقط میون اشراف حافظ خونی رواج داشت. و اون ها هم بخاطر زیباییش حافظ رو می خوندن. حافظ اونقدر زیبا و عمیق و هنرمندانه سروده که مقاومت در برابرش غیر ممکنه. اشعار عربی دوران قبل اسلام که بهش "معلقات سبعه" می گن هم بعد اسلام همچنان رواج داشت و تمام ادبا اون ها رو حفظ می کردند و حتی برای اینکه کسی مزاحم تدریس این اشعار نشه می گفتن که پیامبر هم از این اشعار و فصاحتش تمجید کرده.

اما این اشعار مذهبی نبود و کاملا مفاهیمی عصر جاهلی رو در خودش داشت. اما چرا همچنان در دوره اسلامی تدریس می شد؟ چون اونقدر زیبا بود که آدم های باسواد نمی تونستن جلوش مقاومت کنن. 

به عبارتی میخوام بگم حافظ خودش رو به هر عصری و هر آدمی تحمیل میکنه. مهم نیست تو چه اعتقادی داشته باشی. حافظ طوری لطیف و موذیانه و قشنگ حتی اصول رو تمسخر می کنه که آدم های معتقد هم لبخند می زنن. اما دیگه مساله رو باز نمی کنن و ازش می گذرن. هنر فرارتر از هر گونه دگم و عقیده تحمیلی حرکت میکنه و دل ها جذب خودش میکنه.
 

جالبه....توی اون دوران افراد زیادی تسواد نداشتن وکسی که تحصیلات داشت حافظ میخونه پس چرا به عمق ماجرا پی برده نشد و شخصیت حافظ رو به کل تغییر دادن؟

---

عجیبه....اینکه توی اون دوره و زمونه که پایبندی مردم به دین و مذهب قوی بود چرا در رابطه با شعرهای حافظ که راجب می و شراب بود گارد نگرفتن؟چطور دستگاه های حکومتی اونو توجیح کردن؟این که حافظ چندان پایبند به دین نبود چرا قران و حفظ کرد؟

حافظ تام وقتی که زنده بود مورد هجمه قرار می گرفت. اگر حافظ واقعا آدمی بود همفکر علمای رسمی نمی بایست دایم در اشعارش اون ها رو مسخره و ریشخند می کرد. حافظ همیشه در اشعارش داره از علمای دین رسمی انتقاد میکنه. 

حافظ بین عامه مردم  زیاد خونده نمی شد. در شهرها فقط میون اشراف حافظ خونی رواج داشت. و اون ها هم بخاطر زیباییش حافظ رو می خوندن. حافظ اونقدر زیبا و عمیق و هنرمندانه سروده که مقاومت در برابرش غیر ممکنه. اشعار عربی دوران قبل اسلام که بهش "معلقات سبعه" می گن هم بعد اسلام همچنان رواج داشت و تمام ادبا اون ها رو حفظ می کردند و حتی برای اینکه کسی مزاحم تدریس این اشعار نشه می گفتن که پیامبر هم از این اشعار و فصاحتش تمجید کرده.

اما این اشعار مذهبی نبود و کاملا مفاهیمی عصر جاهلی رو در خودش داشت. اما چرا همچنان در دوره اسلامی تدریس می شد؟ چون اونقدر زیبا بود که آدم های باسواد نمی تونستن جلوش مقاومت کنن. 

به عبارتی میخوام بگم حافظ خودش رو به هر عصری و هر آدمی تحمیل میکنه. مهم نیست تو چه اعتقادی داشته باشی. حافظ طوری لطیف و موذیانه و قشنگ حتی اصول رو تمسخر می کنه که آدم های معتقد هم لبخند می زنن. اما دیگه مساله رو باز نمی کنن و ازش می گذرن. هنر فرارتر از هر گونه دگم و عقیده تحمیلی حرکت میکنه و دل ها جذب خودش میکنه.
 

جالبه....توی اون دوران افراد زیادی تسواد نداشتن وکسی که تحصیلات داشت حافظ میخونه پس چرا به عمق ماجرا پی برده نشد و شخصیت حافظ رو به کل تغییر دادن؟

[Đęąđ.ğïřł]

واقعا چرا؟؟
جالبه ....فقط این گاردها نسبت به حافظ هست یانه بزرگان دیگه ای هم هستند؟

کلا در باب فرهنگ کشور ما جز اونچه که به فرهنگ حوزوی و مذهبی ربط داره چیزی زیادی در کشور گفته نمی شه. اگر هم کسی می خواد چیزی بنویسه صرفا توی دانشگااه برای کسب کرسی و مقام و منصب می نویسه. توی غرب افراد زیادی فلسفه و ادبیات رو برای عامه مردم  به طرزی عمومی بیان می کنن اما توی ایران اساسا خیلی ها که اطلاعی و ذوقی دارن این رو کسر شان خودشون می دونن. رسانه ها کسایی رو دعوت می کنن که اکثرا توی دانشگاه هستند و حرف تازه ندارن و کلیشه ها رو تکرار میکنن. واقعا چند از این آدم هایی که توی تلوزیون هستند حرف تازه می زنن؟ هیچکدوم. 

یک سری تلوزیون ماهواره ای هست که اکثرا توش پرت و پلا می کن و فقط انتقاد های احمقانه می کنن و توهین می کنن. 

این مورد هم احساس می کنن که ناشی از پیش فرض ها هست. اکثر محققان ما اسیر پیش فرض ها هستن. تصور می کنن حافظ رو مثلا فقط باد توی مدیون تاریخی بررسی کرد. شاید برای همینه که آدمی مثل من عجیب به نظر می رسه. واقعا در تاریخ سابقه داشته کسی خوانندهای پاپ رو با حافظ مقایسه کنه؟

هم عالم به ادبیات کهن باشه هم به موسیقی عصر جدید؟ 

خب شاید این یک سیاسته کشور داریه...شاید میترسن اگه شخصیت واقعیه حافظ مشخص بشه طرفدارای زیادی پیدا کنه و حافظ رو یک مرجع و نمادی برای کارهاشون قرار بدن ....اون ها اومدن مخفی کردن و هیچ تلاشی هم برای اشکار کردنش نکردن شاید ترسیدن حافظ مثله کوروش بشه ...همین کع کوروش رو ازکل کتاب ها حذف کردن تشون از ترس داره شایدهم هویت حافظ به هم دلیل مخفی مونده