بغض قلم ❥ ..

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

‏کاش دنیا انقدر کوچیک بود که تو مجبور بودی بچسبی به من (:

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

کآش 
دنیارو
 بزرگ نمیدیم
 که اینقد دور شیم ....
#
فاصله

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

اون دُنـیآ کِـع دارَم میـرَم جَهَنَـم به خُدآ میَـگم قَـبـول... وَلی اون آرِزوهـآییـ رو کِع خَرآب شُدَن وآسَم فیلـمِشو پَخـش کُن میخوآم بِبـینَم اَگِع بِـش میـرِسیـدَم چِجـوری بـود (:

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

الن که نیست قبول میکنم دلتنگی رو با دعا
اما موقعی که نباش تو دنیام )):

جهنم #و قبول میکنم زیبا

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم
به پشت سرم نگاه کردم
جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو ردپا بود
و
جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود
به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟
گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛
تو را در سختی ها به دوش می کشیدم!!❤

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

کنارم هست خدایی بزرگ مرتبه
وگرنه تاب دوری  ات !نبود برمن شیرین *_*

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

‏یه نگاه به 5سال پیشت کن کدوم از اون دغدغه هات الان دغدغتن؟ اصلا یادت میاد چی بودن؟ زندگی یعنی همین، فراموشی و فراموشی و فراموشی...

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

یادم بچگی هام و وقتی به گریه ختم میشد میگفتم کااش یکی بود  تو خونه ای که بسازم براش بغلش گریه هام و بغض کنم
شبا موهاش و دست بکشم خوابم ببره
^_^ دوستتدارم

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

صورتت حک شده تو مردمکِ چشمام انقد به عکسات خیره شدم ..!

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

دیوانه گی هایم تمام ارزانی خنده بر چهره ات (: