بغض قلم ❥ ..

[❤nila❤]

عزیز من.. وقتی من کنارت نیستم،
آن جانمِ‌ دلچسبت را از واژه نامه‌ات حذف کن!
آن زُل زدن‌هایِ قشنگت هم بی زحمت تا اطلاع ثانوی تعطیل!
تا من پیشت نیامدم لطفا مهربانیِ بی‌جا ممنوع!
می‌دانی عزیزدلم...
این‌ها همه، یک جورهایی "داشتنِ تو" محسوب می‌شوند!
و تمامشان باید شانسی باشد که تنها من دارمش...
گاهی عشق توقع‌های شیرینی می‌آورد،مثل همین چیزها که من از تو می‌خواهم (: ❤

[امیر‌حسین]

وجودمون مثل استوری های اینستا شده بیست و چهار ساعت بعد فراموش میشیم
پس زیاد جدی نگیرید ..

[Đęąđ.ğïřł]

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی …
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی …
شاکی بشی ولی شکایت نکنی …
گریه کنی اما نزاری اشکات پیدا بشن …
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری …
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی …
مثل الان من......................
#مخاطب دار

---

همه میتونن اسمت رو صدا کنن اما....



کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو صدا میزنن لذت میبری

و با تمام وجود دوس داری در جوابشون بگی:



جاااانم...!

---

سلامتی پسری که تو بدترین دعوا باعشقش دلش نیومد بلاکش کن(:
واقعا به سلامتیش

[امیر‌حسین]

ای کاش...
مرکز اهدای جوانی هم بود

آنگاه تمام جوانی ام را اهدا میکردم
به آن زنی که تمام جوانی اش
را پای من گذاشت
عاشقانه دوستم داشت .. شرمنده ام.
#مادر

[Đęąđ.ğïřł]

گاهی سکوت می کنی چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرف بزنی
گاهی سکوت میکنی چون واقعا حرفی برای گفتن نداری
سکوت گاهی یک اعتراضه و گاهی هم انتظار اما بیشتر وقتها سکوت برای اینه که هیچ کلمه ای نمیتونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه
و این یعنی همون حس تنهایی…
“خسرو شکیبایی”

[امیر‌حسین]

تا کی بترسم از رفتنت ؟
تا کی بترسم از روزهای نداشتنت ؟
و هر شب کابوس از دست دادنت را ببینم!
تا کی خودم را گول بزنم که
تو هم عاشقی ؟
می دانی …
آدم از یک جایی به بعد می ایستد و به تمام ترس هایش "نه " می گوید
و دیگر هیچ نبودنی نگرانش نمی کند
قلبش از احساس خالی می شود و با منطق به دنیا نگاه می کند
عاقل میشود، و عشقش را ارزان به کسی
نمی دهد …
از یک جایی به بعد … نمیدانم کجاست!
اما فکر نکن تا ابد همینطور دوست داشتنی می مانی …
من اگر جای تو باشم تا دیر نشده
قدر دلی که برایم می تپد را می دانم …!!

[❤nila❤]

هر چه میخواهی ببر، اما مرا از یاد نه...! ❤

[Đęąđ.ğïřł]

می دانی انقدر برایم باارزش بودی که پارو اعتقاداتم گذاشتم و برای داشتننت جنگیدم..حالاکه سیلی رفتنت را به صورتم زدی میگذارم بروی حالا منمو دو غمگینی یکی نداشتنت دومی اعتقادم

[امیر‌حسین]

خدا لعنتتان کند ، کمتر از رخ زیبای یار و خال مه رویان حرف بزنید ..
شاید کسی در این حوالی در حسرت دیدار یکباره یار مرده باشد ..

[Đęąđ.ğïřł]

کاش می فهمیدی وقتی می گویم تنــــــــــهایم، یعنی فقط “تــــــو” را کم دارم !