گفتگوی آزاد نسخه 319

[Đęąđ.ğïřł]

مشهد چی شد

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

منتظریم یکی استارتو بزنه:/

[Đęąđ.ğïřł]

کار رویاست

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

اونم ک مرده:/
الان شوهرش میاد غیرتی میشه:/

[Đęąđ.ğïřł]

خدانکنه ابجی گلم چیزیش شه

---

♥️#ﺭﺿﺎ_ﮐﯿﺎﻧﯿﺎﻥ چه زیبا میگوید :

ﻗﺪﯾﻢﻫﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ
ﯾﮏ ﺁﺩﻡ *۳۰ ﺳﺎﻟﻪ* ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺮ ﺍﺳﺖ
ﻭﻗﺘﯽ *۳۰ ﺳﺎﻟﻪ* ﺷﺪﻡ
ﻓﮑﺮﻣﯽﮐﺮﺩﻡ *۴۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ* ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ *۵۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ* ﺗﺼﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ *۷۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ* ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ

ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ *۶۶ ﺳﺎﻟﻪ* ﺷﺪﻩﺍﻡ
ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺍﮔﺮ *۹۹ ﺳﺎﻟﮕﯽ* ﻫﻢ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﺟــوانمرگ ﺷـده ام ...!

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺑﻤﻮﻧﻪ...
ﺳﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻋـــدد ‌هـست ...
ﺍﻟـهي ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟــوانﺩﻝ ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ ...

[Đęąđ.ğïřł]

هعیییی

[sama00]

بچه ها بیخیال کارایی که باید میکردین یا نباید میکردین اینده رو دریابین و حال زندگی کنید یه روزی میشه میگین وای چرااین لحظات رو از دست دادم

قبول دارم حرفتو ولی متاسفانه یا خوشبختانه حالِ ما،اوضاعِ ما، افکارِ ما و خیلی چیزهای دیگه که در آینده قراره داشته باشیم؛ وابسته به امروزه و نمیشه گذشت ازشون...
نمیشه بهشون فکر نکرد یا بهشون بی توجهی کرد....خیلی از اتفاقات امروز زمینه ساز فرداست و حتما یه سری حالات، رفتار و خاطراتی هم بودن که اوضاعِ امروز ما رو تغییر دادن...
میدونم که میشه تلاش کرد تا اوضاعِ امروز، واسه فردا دردسر نشه اما همیشه اینجوری نمیشه...یه اتفاقاتی میفته که آینده و حتی گذشته ی ما رو در بر میگیره...

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

هعی زندگی همینه:/

[Đęąđ.ğïřł]

کوروش کجاست چند ساعته غیبش زده

---

خسته شدم یکاری کنین روحیه ی هممون عوض شه

[Đęąđ.ğïřł]

وبازهم سکوت

---

✍
اين پست انقدر قشنگ بود منم گذاشتم
نگاه همه به پرده سینما بود.
(جشنواره فیلم های 10دقیقه ای ...)
اکران فیلم شروع شد.
شروع فیلم: تصویر سقف یک اتاق بود...
دو دقیقه از فیلم گذشت
چهار ديقه ديگر هم گذشت
هشت دقیقه ی اول فیلم تنها تصویر سقف اتاق بود!
صدای همه درآمد.
اغلب حاضران سالن سینما را ترک کردند.
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین
و به یک كودك معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید..
جمله زیرنویس فیلم: این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید.
پس قدر زندگیتان را بدانید!

---

دعا کنیم هیچکس دلش نگیرد
اگر هم گرفت
خدا یک هم صحبت خوب
سر راهش بگذارد
دعا کنیم هیچکس
اشکی از چشمانش نیاید
اگر هم آمد
از خوشحالی و شوق باشد