گفتگوی آزاد نسخه 319

[Đęąđ.ğïřł]

اره دیگه

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

شروع شد؟

[Đęąđ.ğïřł]

نه

---

سمت شما چی؟

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

هی قط میشه بعد یهوووویی میییاد میلرزونه:/

[Đęąđ.ğïřł]

الان مهمون داریم فعلا نیاد اینا برن

---

رویااااااا خوبی اجیییییییی ؟ فکر کنم تو باید بیایی اینجا

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

ما میخایم بریم مهمونی خخخ

[Đęąđ.ğïřł]

خبری نی برو خوش بگذره

[Đęąđ.ğïřł]

چه سکوتی

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

ببندم شال و می پوشم قدک را
بنازم گردش چرخ و فلک را
بگردم آب دریا ها سراسر
بشویم هر دو دست بی نمک را
(بابا طاهر)

[امیر‌حسین]

شقایق اینجا دارع باد گرم میزنه مقدمشه دیگه اون طرفم میاد حتما از پیش ما شروع شده:/

---

رویا ی خبر بگیر ببین ارومیه هم میخاد این تند باده بیاد یا ن آخه شما هم نیمه شمالی کشورین دیگه.میایم اونجا بعد همه با هم همدردیم وای فای هم دیگه نداریم ای داد بر من:/

اینجام باد گرم میاد ...
طوفااان!