امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان انگلیسی April in Moscow آوریل در مسکو ( حتما بخوانید! )

#1
Thumbs Up 
April Fox is a dancer . She works for the British Dance Company in Leeds . Her boss there is Maria Grant .


آوریل فاکس یک رقاص است . او برای کمپانی بریتانیایی رقص در لیدز ( شهری در شمال انگلستان ) کار می کند. رئیسش ماریا گرانت است .



One Monday morning , April arrives early . Shee sees Maria at the coffee machine . "I've got some good news," says Maria

یک صبح دوشنبه ، آوریل زود می رسد . او ماریا را در کنار ماشین قهوه می بیند . ماریا می گوید " من باید خبرهای خوشی بدهم"


There is an envelope in her hand . "Really? What is it ?"

بسته ای در دست او هست . واقعا ؟ آن چیست ؟

April asks . Maria smiles . "Wait and see,"she says.

آوریل می پرسد . ماریا لبخند می زند . منتظر می ماند و نگاه می کند ، " او می گوید

PAGE2
[IMG]


At ten o'clock the dancers are finishing their first class.
در ساعت 10 رقاص ها اولین کلاسشان را تمام می کنند.
Suddenly , Maria walks into the room. " Can I have a word with you all, please? "she says .
ناگهان ، ماریا داخل اتاق می شود . او (ماریا) می گوید من می توانم پیغامی به شما بدهم ؟
"What's this about? "asks April's friend , Laura.
لورا دوست آوریل می پرسد "درباره چیست ؟"
"I don't know , "April answers . The music stops.
آوریل جواب می دهد " من نمی دانم " . موزیک متوقف می شود.
"I have a letter here from Moscow, "says Maria.
ماریا می گوید " من یک نامه از مسکو دارم "
"The Russians want us to dance there next month."
روس ها از ما می خواهند ماه آینده در آنجا برقصیم.
ادامه دارد...

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان