مشاعره (نسخه دوم)

[بهار1396]

مارا زخیال توچه پروای شراب است
خم گوسرخودگیرکه خمخانه خراب است

[_._hnw_._]

تا شنیدم قصه هایی از دیار کوی دوست

بی محابا پرکشیدم در لقای روی دوست

[بهار1396]

تاتونگاه میکنی کارمن آه کردن است
ای به فدای چشم تواین چه نگاه کردن است

[_._hnw_._]

تویی دریا منم ماهی چنان دارم که می‌خواهی

بکن رحمت بکن شاهی که از تو مانده‌ام تنها

[بهار1396]

افسوس که شد دلبر ودردیده ی گریان
تحریرخیال خط اونقش بر آب است

[_._hnw_._]

تا هستم ای رفیق، ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آیی، که نیستم

پیداست از گلاب سرشکم، که من چو گل

یک روز خنده کردم و عمری گریستم

[بهار1396]

محرم رازدل شیدای خود
کس نمیبینم زخاص وعام را

[_._hnw_._]

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند

[بهار1396]

دوش وقت سحرازغصه نجاتم دادند
واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[_._hnw_._]

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت

عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت