29-05-2017، 15:01
«برادر کفنپوشم. سلام. حالت خوب است؟ قضیه تجاوز دو مامور رسمی عربستانی در رسمیترین مرکز دولتی عربستان، یعنی گیت بازرسی فرودگاه عربستان را شنیدی؟ رگ غیرتت باد نکرد؟». این متن را یکی از خوانندههای معروفی ایرانی نوشته است و تنها یکی از پیامها در واکنش به حادثه تعرض به دونوجوان ایرانی در فرودگاه جده بود که بارها در شبکههای مختلف منتشر شد. رگ غیرت ایرانیها اما پیش از خواندن این پیام باد کرده بود. شبکههای وایبری و مجازی حالا مملوء از پیامهایی برعلیه این اقدام است. اعتراضها اما در حد متنها و پیامها باقی نماندند. در همین یکی دو روز اخیر کمپینهای “تحریم حج عمره” و “مرگ بر عربستان” شکل گرفت و دیروز عدهای از تهرانیها در اعتراض به این اتفاق جلوی سفارت عربستان تجمع کردند.
مجله مراحم: در همه اعتراضها و متنهایی که این روزها در واکنش به اتفاق فرودگاه جده، دست به دست میشوند، رنگوبویی از تحقیر اعراب دیده میشود. این تحقیر اما موضوع جدیدی نیست. پیش از این نیز بارها و بارها موجهایی برعلیه عربها شکل میگرفت. عرب “سوسمار خور”، عرب “مارمولکخور” و… بخشی از واژههایی است که مردم برای اعراب به کار بردهاند و با همین اسامی کمپینها و گروههایی برای تحقیر اعراب ساختهاند. کافی است نگاهی به صفحات مجازی ساختهشده در فیسبوک بیاندازیم.
وقتی خبر به گوش همه رسید.
تعرض به دونوجوان ایرانی در فرودگاه جده، اتفاقی بود که در ابتدا در سکوت به سر برد. پس از مدتی و با اطلاع رسانههای رسمی، به مرور به گوش همه رسید که فاجعهای در فرودگاه جده رخ دادهاست. پس از انتشار روزافزون این خبر در همهجا، با اخبار رسمی و غیررسمی، همه از حادثه اطلاع پیدا کردند و واکنشها آغاز شد. مقامهای سیاسی، مقامهای مذهبی، هنرپیشهها و… همه در متنهای رسانهای یا غیررسانهای اعتراض خود را وارد کردند و بسیاری خواستار لغو سفر حج عمره شدند. این در حالی بود که حسین صادقی (سفیر ایران در ریاض) خبر از ملاقات با عالیرتبهترین مقام مسئول سعودی و پیگیری این موضوع توسط عربستان و ایران داده بود.
در همین راستا، رئیس سازمان حج و زیارت در نامهای به وزیر حج عربستان نوشت: «اگر دولت عربستان بخواهد در روند محاکمه مخاطیان و فرآیند قضایی این پرونده کوتاهی کند یعنی قادر به تامین امنیت زائران نیست و قطعا باید تصمیمات دیگری اتخاذ شود.»
همچنین صفحه اینستاگرام و فیسبوک محمدجواد ظریف از نوشتهها و درخواستهای مردم، در قالب گفتگو و بحثهای طولانی پر شده است. مردم از محمدجواد ظریف خواستهاند تا این مسئله را سریعا پیگیری کند.
مخاطبان فضای مجازی که رشته اصلی واکنشها را در این اتفاق به دست دارند، با استفاده از امکانات مجازی و تکنولوژیکی، گروههای وایبری ضداعراب و صفحاتی مجازی ساختهاند تا از این طریق صدای بیشتری را به گوش مسئولان ایرانی و عربستانی برسانند. جکهای وایبری، گروههای فیسبوکی، اعتراضهای شخصی وبلاگی، هماهنگی برای راهاندازی کمپین و تجمع بخشی از موج مردمی برخاسته ناشی از این اتفاق است.
آیا ما وطنپرستیم؟
در این میان اما، برخی از روشنفکران و روزنامهنگاران به این موج اعتراض کردهاند. عباس عبدی در انتقاد به توهین به فرهنگهای دیگر در روزنامه اعتماد نوشته است: «برای مقابله با شکلگیری و رسوب این فرهنگ و رفتار زننده، قانون متناسبی در نفی هرگونه تحقیر و توهین (غیرشخصی) تدوین و از آن مهمتر اینکه با قاطعیت اجرا شود… اگر هم خود را متمدن میدانیم باید بپذیریم که یک ارزش قطعی برای شناسایی یک جامعه متمدن از غیر آن، میزان مخالفت آنها با برتریهای نژادی و… است.»
اما ریشه این موج به راه افتاده، با رنگ و بوی تحقیر اعراب، و دلایل آن را در چه چیزی باید جستجو کنیم؟ آیا ما همچنان از نگاه برتری عجم بر عرب پیروی میکنیم؟ آیا این موج متاثر از رفتارها و تصمیمات حکومتی و سیاسی است؟ و یا ما با درجه بالایی از وطن پرستیروبروئیم؟
دکتر حسن شهرکی معتقد است: «حمله به اعراب در پی این اتفاق یک اشتباه و ناشی از ناسیونالیزمی ناقص در ایران است و اگر ادامه پیدا کند به نظام فرهنگی ما آسیب وارد خواهد کرد.»
وطنپرستی ایرانی بیمار است
این استاد دانشگاه گفت: در قرن ۱۸ هربر متفکر آلمانی موضعی ضد جریان روشنگری اتخاذ میکند و از هویتی ملی و قومی سخن میگوید که باید آن را در برابر نسبیگرایی محافظت کرد. این وجه از ناسیونالیسم و حفظ هویت ملیتی و قومیتی شباهتی به آنچه در ایران وجود دارد، ندارد. در ایران ما با وطندوستیِ بیمارگونهای روبرو هستیم. ریشه و محرک این وطندوستی امروزه بیش از هرجا در طنزها و جکهایی است که جوانان در محیطهای مجازی به راه میاندازند که یک کژراهه است.
شهرکی در ادامه و با انتقاد از این نوعِ وطندوستی یا ناسیونالیزم گفت: برای مثال میتوان به ناسیونالیزم دوران هیلتر اشاره کرد، که حفظ هویت با به راه انداختن خاک و خون بود. البته این مثال ارتباط نزدیکی با آنچه در ایران رخ میدهد ندارد، اما به همان اندازه که آن نوع از ناسیونالیزم محکوم و بیمار است، ناسیونالیزم ایرانی نیز بیمار است. چرا که این شکل از وطنپرستی تلاش میکند تا “هویتِ دیگری” را از بین ببرد و از میان بردن هویت دیگران در پی حفظ هویت خود یک اشتباه بزرگ است.
وی در ادامه و با ذکر مثالی گفت: در این روزها کاریکاتورهایی، حتی با نشانهایی مذهبی، برای تحقیر اعراب در فضاهای مجازی منتشر شدند که تاسفبارند. این دست از کارها شبیه به اقداماتی است که چندین ماه پیش در عرصه ورزشی و برعلیه یکی از بازیکنان آرژانتینی صورت گرفت.
تحقیر اعراب ریشهدار است
این پژوهشگر اجتماعی با ریشهدار خواندن موج اعتراض و تحقیر نسبت به اعراب اظهار کرد: میتوان موج اعتراض به اعراب را، ناشی از وقایع یمن و روابط سیاسی ایران و عربستان نیز دانست و آن را موثر خواند، اما میزان این اثرگذاری تا حدی نیست که بتوان این موج شدید را با آن توجیه کرد.
شهرکی همچنین گفت: میتوان تصور کرد که اگر این اتفاق بد بهجای فرودگاه جده در کشور دیگری رخ داده بود، میزان اعتراضات کمتر بود و تا به این حد افراد به تحقیرِ فرهنگ دیگری دست نمیزدند. بنابراین ریشه و دلیل این موج فراتر از این حرفها و به تاریخ روابط ایران و عربستان بازمیگردد.
وی تصریح کرد: متاسفانه به دلیل عرب ستیزی حاکم در ایران و وجود نداشتن پایههای محکم هویتی و وطندوستی در کشور ما، این دست از اتفاقات در سیستمهای اجتماعی، نتایجی حاد را پیش رو دارند.
حسن شهرکی با انتقاد از بیتوجهی مسئولین و متولیان فرهنگ، نسبت به این دست از اقدامات که فرهنگ دیگری را به هر دلیل تخریب میکند در ادامه گفت: بهدلیل عدم توجه به این دست از موجهای اجتماعی، بدون شک در آینده نیز ما شاهد چنین واکنشهای ناشی از ناسیونالیزم خواهیم بود. چون کسی مدیریتی بر روی این اتفاقات نداشته و ندارد، چرا که اگر مدیریتی بر روی آن بود، کار به اینجا نمیکشید. با این روند حتی میتوان شاهد موضعگیریهای خشنتری در برابر سایر فرهنگها که گمان میکنیم از ما فروتر هستند باشیم.
لطفا با این موج همراه نشوید!
وی همچنین با تاکید بر لزوم همراه نشدن بزرگان جامعه با این موج اظهار کرد: با توجه به اینکه حسین صادقی (سفیر ایران در ریاض) این حادثه را مورد پیگیری قرار داده، انتظار ما از بزرگان این است که در این موج نیفتند و با آن شریک نشوند. چرا که این تنها به ضرر خود ما خواهد بود. در همین راستا، یکی از دلایلی که باعث شده ما با کشورهای اطراف خلیج فارس رابطه پایداری نداشته باشیم، همین دست از مسائل فرهنگی است.
این استاد دانشگاه در انتها و با تاکید بر لزوم توجه به قومیتهای عرب داخل ایران گفت: براساس الگوی Agil که از طرف نظریهپرداز آمریکایی پارسونز مطرح شدهاست، هر نظام اجتماعی خردهنظامهایی دارد، که یکی از آنها خردهنظامهای فرهنگی است. اگر از این نظریه حرکت کنیم، این مسئله امروز بیش از هرچیز باری فرهنگی و البته منفی دارد. این دست از اتفاقات موجب مخدوششدن نظام اجتماعی میگردند. ما باید توجه کنیم که قومیتهای عرب در ایران ساکن هستند و این دست از موجها میتواند آنها را با حکومت مرکزی و دیگر قومیتها وارد تنش کند.
مجله مراحم: در همه اعتراضها و متنهایی که این روزها در واکنش به اتفاق فرودگاه جده، دست به دست میشوند، رنگوبویی از تحقیر اعراب دیده میشود. این تحقیر اما موضوع جدیدی نیست. پیش از این نیز بارها و بارها موجهایی برعلیه عربها شکل میگرفت. عرب “سوسمار خور”، عرب “مارمولکخور” و… بخشی از واژههایی است که مردم برای اعراب به کار بردهاند و با همین اسامی کمپینها و گروههایی برای تحقیر اعراب ساختهاند. کافی است نگاهی به صفحات مجازی ساختهشده در فیسبوک بیاندازیم.
وقتی خبر به گوش همه رسید.
تعرض به دونوجوان ایرانی در فرودگاه جده، اتفاقی بود که در ابتدا در سکوت به سر برد. پس از مدتی و با اطلاع رسانههای رسمی، به مرور به گوش همه رسید که فاجعهای در فرودگاه جده رخ دادهاست. پس از انتشار روزافزون این خبر در همهجا، با اخبار رسمی و غیررسمی، همه از حادثه اطلاع پیدا کردند و واکنشها آغاز شد. مقامهای سیاسی، مقامهای مذهبی، هنرپیشهها و… همه در متنهای رسانهای یا غیررسانهای اعتراض خود را وارد کردند و بسیاری خواستار لغو سفر حج عمره شدند. این در حالی بود که حسین صادقی (سفیر ایران در ریاض) خبر از ملاقات با عالیرتبهترین مقام مسئول سعودی و پیگیری این موضوع توسط عربستان و ایران داده بود.
در همین راستا، رئیس سازمان حج و زیارت در نامهای به وزیر حج عربستان نوشت: «اگر دولت عربستان بخواهد در روند محاکمه مخاطیان و فرآیند قضایی این پرونده کوتاهی کند یعنی قادر به تامین امنیت زائران نیست و قطعا باید تصمیمات دیگری اتخاذ شود.»
همچنین صفحه اینستاگرام و فیسبوک محمدجواد ظریف از نوشتهها و درخواستهای مردم، در قالب گفتگو و بحثهای طولانی پر شده است. مردم از محمدجواد ظریف خواستهاند تا این مسئله را سریعا پیگیری کند.
مخاطبان فضای مجازی که رشته اصلی واکنشها را در این اتفاق به دست دارند، با استفاده از امکانات مجازی و تکنولوژیکی، گروههای وایبری ضداعراب و صفحاتی مجازی ساختهاند تا از این طریق صدای بیشتری را به گوش مسئولان ایرانی و عربستانی برسانند. جکهای وایبری، گروههای فیسبوکی، اعتراضهای شخصی وبلاگی، هماهنگی برای راهاندازی کمپین و تجمع بخشی از موج مردمی برخاسته ناشی از این اتفاق است.
آیا ما وطنپرستیم؟
در این میان اما، برخی از روشنفکران و روزنامهنگاران به این موج اعتراض کردهاند. عباس عبدی در انتقاد به توهین به فرهنگهای دیگر در روزنامه اعتماد نوشته است: «برای مقابله با شکلگیری و رسوب این فرهنگ و رفتار زننده، قانون متناسبی در نفی هرگونه تحقیر و توهین (غیرشخصی) تدوین و از آن مهمتر اینکه با قاطعیت اجرا شود… اگر هم خود را متمدن میدانیم باید بپذیریم که یک ارزش قطعی برای شناسایی یک جامعه متمدن از غیر آن، میزان مخالفت آنها با برتریهای نژادی و… است.»
اما ریشه این موج به راه افتاده، با رنگ و بوی تحقیر اعراب، و دلایل آن را در چه چیزی باید جستجو کنیم؟ آیا ما همچنان از نگاه برتری عجم بر عرب پیروی میکنیم؟ آیا این موج متاثر از رفتارها و تصمیمات حکومتی و سیاسی است؟ و یا ما با درجه بالایی از وطن پرستیروبروئیم؟
دکتر حسن شهرکی معتقد است: «حمله به اعراب در پی این اتفاق یک اشتباه و ناشی از ناسیونالیزمی ناقص در ایران است و اگر ادامه پیدا کند به نظام فرهنگی ما آسیب وارد خواهد کرد.»
وطنپرستی ایرانی بیمار است
این استاد دانشگاه گفت: در قرن ۱۸ هربر متفکر آلمانی موضعی ضد جریان روشنگری اتخاذ میکند و از هویتی ملی و قومی سخن میگوید که باید آن را در برابر نسبیگرایی محافظت کرد. این وجه از ناسیونالیسم و حفظ هویت ملیتی و قومیتی شباهتی به آنچه در ایران وجود دارد، ندارد. در ایران ما با وطندوستیِ بیمارگونهای روبرو هستیم. ریشه و محرک این وطندوستی امروزه بیش از هرجا در طنزها و جکهایی است که جوانان در محیطهای مجازی به راه میاندازند که یک کژراهه است.
شهرکی در ادامه و با انتقاد از این نوعِ وطندوستی یا ناسیونالیزم گفت: برای مثال میتوان به ناسیونالیزم دوران هیلتر اشاره کرد، که حفظ هویت با به راه انداختن خاک و خون بود. البته این مثال ارتباط نزدیکی با آنچه در ایران رخ میدهد ندارد، اما به همان اندازه که آن نوع از ناسیونالیزم محکوم و بیمار است، ناسیونالیزم ایرانی نیز بیمار است. چرا که این شکل از وطنپرستی تلاش میکند تا “هویتِ دیگری” را از بین ببرد و از میان بردن هویت دیگران در پی حفظ هویت خود یک اشتباه بزرگ است.
وی در ادامه و با ذکر مثالی گفت: در این روزها کاریکاتورهایی، حتی با نشانهایی مذهبی، برای تحقیر اعراب در فضاهای مجازی منتشر شدند که تاسفبارند. این دست از کارها شبیه به اقداماتی است که چندین ماه پیش در عرصه ورزشی و برعلیه یکی از بازیکنان آرژانتینی صورت گرفت.
تحقیر اعراب ریشهدار است
این پژوهشگر اجتماعی با ریشهدار خواندن موج اعتراض و تحقیر نسبت به اعراب اظهار کرد: میتوان موج اعتراض به اعراب را، ناشی از وقایع یمن و روابط سیاسی ایران و عربستان نیز دانست و آن را موثر خواند، اما میزان این اثرگذاری تا حدی نیست که بتوان این موج شدید را با آن توجیه کرد.
شهرکی همچنین گفت: میتوان تصور کرد که اگر این اتفاق بد بهجای فرودگاه جده در کشور دیگری رخ داده بود، میزان اعتراضات کمتر بود و تا به این حد افراد به تحقیرِ فرهنگ دیگری دست نمیزدند. بنابراین ریشه و دلیل این موج فراتر از این حرفها و به تاریخ روابط ایران و عربستان بازمیگردد.
وی تصریح کرد: متاسفانه به دلیل عرب ستیزی حاکم در ایران و وجود نداشتن پایههای محکم هویتی و وطندوستی در کشور ما، این دست از اتفاقات در سیستمهای اجتماعی، نتایجی حاد را پیش رو دارند.
حسن شهرکی با انتقاد از بیتوجهی مسئولین و متولیان فرهنگ، نسبت به این دست از اقدامات که فرهنگ دیگری را به هر دلیل تخریب میکند در ادامه گفت: بهدلیل عدم توجه به این دست از موجهای اجتماعی، بدون شک در آینده نیز ما شاهد چنین واکنشهای ناشی از ناسیونالیزم خواهیم بود. چون کسی مدیریتی بر روی این اتفاقات نداشته و ندارد، چرا که اگر مدیریتی بر روی آن بود، کار به اینجا نمیکشید. با این روند حتی میتوان شاهد موضعگیریهای خشنتری در برابر سایر فرهنگها که گمان میکنیم از ما فروتر هستند باشیم.
لطفا با این موج همراه نشوید!
وی همچنین با تاکید بر لزوم همراه نشدن بزرگان جامعه با این موج اظهار کرد: با توجه به اینکه حسین صادقی (سفیر ایران در ریاض) این حادثه را مورد پیگیری قرار داده، انتظار ما از بزرگان این است که در این موج نیفتند و با آن شریک نشوند. چرا که این تنها به ضرر خود ما خواهد بود. در همین راستا، یکی از دلایلی که باعث شده ما با کشورهای اطراف خلیج فارس رابطه پایداری نداشته باشیم، همین دست از مسائل فرهنگی است.
این استاد دانشگاه در انتها و با تاکید بر لزوم توجه به قومیتهای عرب داخل ایران گفت: براساس الگوی Agil که از طرف نظریهپرداز آمریکایی پارسونز مطرح شدهاست، هر نظام اجتماعی خردهنظامهایی دارد، که یکی از آنها خردهنظامهای فرهنگی است. اگر از این نظریه حرکت کنیم، این مسئله امروز بیش از هرچیز باری فرهنگی و البته منفی دارد. این دست از اتفاقات موجب مخدوششدن نظام اجتماعی میگردند. ما باید توجه کنیم که قومیتهای عرب در ایران ساکن هستند و این دست از موجها میتواند آنها را با حکومت مرکزی و دیگر قومیتها وارد تنش کند.