خب در این تاپیک همان طور کاز عنوانش پیداست اشعار انگلیسی را همراه با ترجمۀ آن قرار می دهیم.
نوع ترجمه از آزاد گرفته یا تحت الفظی تفاوتی نمی کند.
فقط بدون ترجمه و متنِ اصلی نباشد.
![اشعار انگلیسی همراه با ترجمه 1](http://s9.picofile.com/file/8294920826/Poetry.jpg)
نوع ترجمه از آزاد گرفته یا تحت الفظی تفاوتی نمی کند.
فقط بدون ترجمه و متنِ اصلی نباشد.
![اشعار انگلیسی همراه با ترجمه 1](http://s9.picofile.com/file/8294920826/Poetry.jpg)
از بادهای میچشم که هرگز در خمّی نجوشیده است-
بادهای در پیمانهها و جامهایی از مروارید-
بادهای که تمام انگورها و تاکهای فرانکفورت نیز،
چون آن بار نمی تواند داد.
مست ِ هوایم
و هرزهگرد و بادهگُسار خمخانههای شبنم-
و در دل روزهای بیپایان تابستان،
در میخانههای آبی آتشین آفتاب گیج میزنم.
آنهنگام که صاحبان باغ،
زنبورهای مست را از از آستانه رزها و اطلسیها میرانند؛
و پروانگان از جرعهنوشیهای خویش دست میکشند،
من اما همچنان بیش از پیش نوش میکنم.
تا آنجا برای دیدن این بادهنوش بیمقدار،
که بر شانههای خورشید تکیه کرده است،
قُدسیان آسمان کلاههای برفی خویش را بچرخانند،
و قِدیسان رو به سوی دریچهها هجوم آورند!
امیلی دیکنسون
I taste a liquor never brewed
I taste a liquor never brewed –
From Tankards scooped in Pearl –
Not all the Frankfort Berries
Yield such an Alcohol!
Inebriate of air – am I –
And Debauchee of Dew –
Reeling – thro’ endless summer days –
From inns of molten Blue –
When “Landlords” turn the drunken Bee
Out of the Foxglove’s door –
When Butterflies – renounce their “drams” –
I shall but drink the more!
Till Seraphs swing their snowy Hats –
And Saints – to windows run –
To see the little Tippler
Leaning against the – Sun!
بادهای در پیمانهها و جامهایی از مروارید-
بادهای که تمام انگورها و تاکهای فرانکفورت نیز،
چون آن بار نمی تواند داد.
مست ِ هوایم
و هرزهگرد و بادهگُسار خمخانههای شبنم-
و در دل روزهای بیپایان تابستان،
در میخانههای آبی آتشین آفتاب گیج میزنم.
آنهنگام که صاحبان باغ،
زنبورهای مست را از از آستانه رزها و اطلسیها میرانند؛
و پروانگان از جرعهنوشیهای خویش دست میکشند،
من اما همچنان بیش از پیش نوش میکنم.
تا آنجا برای دیدن این بادهنوش بیمقدار،
که بر شانههای خورشید تکیه کرده است،
قُدسیان آسمان کلاههای برفی خویش را بچرخانند،
و قِدیسان رو به سوی دریچهها هجوم آورند!
امیلی دیکنسون
I taste a liquor never brewed
I taste a liquor never brewed –
From Tankards scooped in Pearl –
Not all the Frankfort Berries
Yield such an Alcohol!
Inebriate of air – am I –
And Debauchee of Dew –
Reeling – thro’ endless summer days –
From inns of molten Blue –
When “Landlords” turn the drunken Bee
Out of the Foxglove’s door –
When Butterflies – renounce their “drams” –
I shall but drink the more!
Till Seraphs swing their snowy Hats –
And Saints – to windows run –
To see the little Tippler
Leaning against the – Sun!
Emily Dickinson