امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

【 گــفـتـگوی آزاد نسخه « 298 】

خیلی ممنون ولی منم میترسم ک نامزد داشته باشم ولی خب چیکار کنم اینهم از دست بابام ک ی غصه داشتم دومیشو هم اضافه کرد
کاش بیایی و واس اولین بار بهت بگم...دوستت دارم خیلی زیاد...
آگهی
برادر داشتن ینی داشتن تکیه گاه مخصوصا واسه من که تنها حامیمه در نبود مادرم پناهم داداشمه

تقصیر خودته عزیزم درستو ادامه میدادی باید
رنگ خاموشـے در طرح لب است
بانگـے از دور مرا می خواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنه اے نیست در این تاریکـے
در و دیوار به هم پیوسته
سایه اے لغزد اگر روی زمین
نقش وهمـــے است ز بندے رسته
نفس آدم ها
سر بسر افسرده است
سہـراب سپهـرے
ای از دست شما ها من دارم حرف میزنم شما گوش میدین پس کی به حرف شما ها گوش بده بگذریم من از این به بعد سعی میکنم تو زندگیم غم و راه ندم

نمی خوام فضولی کنم ولی کنجکاویم گل کرده بخدا......مامانتون فوت شده
کاش بیایی و واس اولین بار بهت بگم...دوستت دارم خیلی زیاد...
من مریم ۱۵ساله اکنون دچااار تنهااایی شدمممم مامان نیست بابا تو حال خودشه عشقم نیست برم بمیرم بهتره....
(13-12-2016، 18:56)maryam.b نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
من مریم ۱۵ساله اکنون دچااار تنهااایی شدمممم مامان نیست بابا تو حال خودشه عشقم نیست برم بمیرم بهتره....

اخی:/
خوب برای ادامه دادن درسم باید نامزد میشدم ولی کاشکی من و نرگس میومدیم تنهایی بهتر بود ولی بابام راضی نشد همش میگفت دو تا دختر تنها تو یه شهر دور میخوان چیکار باید یه مردی همراهشون باشه منم بهش گفتم ک خودتون بیاین ولی برای اینکه شرکت تنها نشه نیومد و منم دیگ مجبور شدم حرفش رو قبول کنم

سلاممممم خانم مریم 15 ساله و میشه خودتون رو بهتر معرفی کنین به هردوتون میگما

مثل من و خانم نازنین...راستی نازنین جون اسم واقعیتون رو نگفتین
کاش بیایی و واس اولین بار بهت بگم...دوستت دارم خیلی زیاد...
(13-12-2016، 18:58)س و گ ل یعنی سوگلی نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
خوب برای ادامه دادن درسم باید نامزد میشدم ولی کاشکی من و نرگس میومدیم تنهایی بهتر بود ولی بابام راضی نشد همش میگفت دو تا دختر تنها تو یه شهر دور میخوان چیکار باید یه مردی همراهشون باشه منم بهش گفتم ک خودتون بیاین ولی برای اینکه شرکت تنها نشه نیومد و منم دیگ مجبور شدم حرفش رو قبول کنم


سلاممممم خانم مریم 15 ساله و میشه خودتون رو بهتر معرفی کنین به هردوتون میگما

ینی شما الا 18 سالته نامزد کردی:/

فک نمیکنی ممکنه با هم اختلاف نظر و عقیده داشته باشین؟:|

و بعدا براتون مشکل ساز شه؟!
(13-12-2016، 18:52)س و گ ل یعنی سوگلی نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
خیلی ممنون ولی منم میترسم ک نامزد داشته باشم ولی خب چیکار کنم اینهم از دست بابام ک ی غصه داشتم دومیشو هم اضافه کرد
عزیزمن ترس چرا
نامزدت اگه دوست داشته باشه بهترین تکیه گاهت میشه
خیلیارومیشناسم که بعدازنامزدی ازلحاظ درسی هم پیشرفت داشتن
[کاش‌میشُد بَعضیا‌رواَز‌‌مَجازی بیرون‌کِشید مُحکَم‌بَغَلِشون‌کَرد^^♡
ببخشید ولی باید تحمل کنید من زیادی فضول و کنجکاو و پرحرف هستم ولی میتونم کم کم ای عادتمو گم و گور کنم البته فکر کنم
کاش بیایی و واس اولین بار بهت بگم...دوستت دارم خیلی زیاد...
؟


!


.


،

)


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸
  « عکـس از " خـود " و " اتـاق شخـصی " خـود » نسخه 3
  هستی نیستی {نسخه 2}
  اسم نفر قبلی رو عوض کن(اگه دختره اسم پسر بذار اگه هم پسره اسم دختر بذار!) نسخه ۲
  تو پروفایل نفر قبلی چه چیزی نظرتو جلب کرده؟! || نسخه 10
  بازی پیشگویی (نفر بعدی...) || نسخه ۲
  داری یا نداری؟ || نسخه ۲
  سوال از تو جواب از نفر بعدی! {نسخه 5}
  فکر میکنی نفر قبلی چند درصد دوست داره؟ نسخه ۳
  آواتار نفر قبلیت چه چیزی رو نشون میده؟|| نسخه ۶

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان