« گــفـتـگوی آزاد » نسخه 293

[Jack Daniel'ѕ]

Hamid say something plz :|

[Berserk]

هری پاتر ._.
کلا حس بچگی بم میده :| با مداد ورد جادویی میگفتم -_-

از چن سالگی میدیدی ؟
من یکم قیل ازینکه فلش عضو شم هری پاترو شروع کردم ..
اوایل 2012 .. یا شایدم اواخر 2011 نمیدونم دقیق !
خیلی دیره میدونم ._. ولی خب خوش گذشت !
من همه hp هارو بدون ترتیب دیدم مثلا سنگ جادو رو دیدم بعد رفتم زندانی ازکابان بعد برگشتم تالار اسرار یهو رفتم یادکاران مرگ D:

---

دیگه کره ای نبین
زندگیتو هدر نده :|

انصافا نه ! هدر ندادم ..
یه ساله دارم کره ای میبینم و واقعا لذت بردم .
کره ای خوب هم داریم زیاد هم داریم .
مثلا شماها توی فیلمای امریکایی پیشکسوتین و تحربه دارین .. من توی کره .
و میدونم فیلمای قشنگشون کدوما هستن و دیدم .
پشیمون نیستم . وقت برای امریکایی زیاد هست ولی کره یه دوره ی خاصی داره .. لااقل برای من .

خدا شاهده من فقط برا خودت میگم
میشی مث تینا :|

---

کسی اینجا vikings رو دیده ؟ قشنگه ؟
آه اینم توی دلم مونده بود بگم : نمیخوام نژادپرستی کنم ولی واقعا بازیگری که برای اما واتسون توی تاتر hp 8 انتخاب کردن ضایعس !
کلن همشون ضایعن ..
گند زدن به hp و هواداراش :\

دقیقااا !

باورت نمیشه نه ؟ :| ((:

راستش رو بخوای آره,  نمیشه :| ((((:

کلا درحالت ناباور ب سر میبری :| ((:

[Jack Daniel'ѕ]

چرا دق مرگ ؟
من قسمت 6 دق مرگم کرد .. مرگ دامبلدور >.< اون زمان نمیدونستم اسنیپ بی گناهه بعد چون اسنیپو خیلی دوس داشتم واقعا داشتم از درون نابود میشدم ..
البته من از دامبلدور متنفر بودما ولی چون هری بی یاور شد دلم سوخت ._.
یادگاران مرگ 2 منو که نابود کرد اصن .. مرگ اسنیپ ! فرد ! و پایان خوب و در عین حال غمگینش .. سکانس اخر که تکرار عینی سنگ جادو بود وقتی میرن هاگوارتز .. اصن انقدر گریه کردم

دامبلدور بهتر مرد از ریشاش خوشم نمیومد :|
یادگاران مرگ زمانی ک چوب خفنه افتاد دست تام ریدر فیلم تموم شد .. خماری کامل گذاشت منو ..
هابیت 2 هم همینطور بود .. اژدها به شهر حمله کرد فیلم تموم شد -_-

[Berserk]

از چن سالگی میدیدی ؟
من یکم قیل ازینکه فلش عضو شم هری پاترو شروع کردم ..
اوایل 2012 .. یا شایدم اواخر 2011 نمیدونم دقیق !
خیلی دیره میدونم ._. ولی خب خوش گذشت !
من همه hp هارو بدون ترتیب دیدم مثلا سنگ جادو رو دیدم بعد رفتم زندانی ازکابان بعد برگشتم تالار اسرار یهو رفتم یادکاران مرگ D:

من از 8 سالگی :|
فک کن همشون رو میخریدم -_-
ولی یادگاران مرگ پارت یک منو دق مرگ کرد :|

فقط هری و دوس داشتم :|
ازون دوتا خوشم نمیومد |:
مخصوصا هرمیون
دختره مسخره -_- :|

هرمیون و رون ؟
هرمیونو کاری ندارم ولی رون واقعا با مزه بود (:

بیشتر خنگ بود تا بامزه ..
خنگ ترسو :|
بخاطر همین بدم میومد ازش (: :|

[Apathetic]

هری پاتر ._.
کلا حس بچگی بم میده :| با مداد ورد جادویی میگفتم -_-

فقط هری و دوس داشتم :|
ازون دوتا خوشم نمیومد |:
مخصوصا هرمیون
دختره مسخره -_- :|

هرمیون که عشق بود !!
اوایلش یکم مغرور بازی در میاورد ولی بعد خیلی خوب شد ..
شخصیت هرمیونو توی کتاب بیشتر دوس دارم البته .
رون هم که عالی . خنگ و طنز و دیوونه ..
دعواهاشون منو فقط خسته میکرد بقیه چیزاشون خوب بود مخصوصا توی کتاب دم به دقیقه هری و رون قهر میکردن ، رون و هرمیون قهر میکردن :\

[Interstellar]

از چن سالگی میدیدی ؟
من یکم قیل ازینکه فلش عضو شم هری پاترو شروع کردم ..
اوایل 2012 .. یا شایدم اواخر 2011 نمیدونم دقیق !
خیلی دیره میدونم ._. ولی خب خوش گذشت !
من همه hp هارو بدون ترتیب دیدم مثلا سنگ جادو رو دیدم بعد رفتم زندانی ازکابان بعد برگشتم تالار اسرار یهو رفتم یادکاران مرگ D:

من از 8 سالگی :|
فک کن همشون رو میخریدم -_-
ولی یادگاران مرگ پارت یک منو دق مرگ کرد :|

فقط هری و دوس داشتم :|
ازون دوتا خوشم نمیومد |:
مخصوصا هرمیون
دختره مسخره -_- :|

هرمیون و رون ؟
هرمیونو کاری ندارم ولی رون واقعا با مزه بود (:

چرا دق مرگ ؟
من قسمت 6 دق مرگم کرد .. مرگ دامبلدور >.< اون زمان نمیدونستم اسنیپ بی گناهه بعد چون اسنیپو خیلی دوس داشتم واقعا داشتم از درون نابود میشدم ..
البته من از دامبلدور متنفر بودما ولی چون هری بی یاور شد دلم سوخت ._.
یادگاران مرگ 2 منو که نابود کرد اصن .. مرگ اسنیپ ! فرد ! و پایان خوب و در عین حال غمگینش .. سکانس اخر که تکرار عینی سنگ جادو بود وقتی میرن هاگوارتز .. اصن انقدر گریه کردم

هیچی بدتر از آخرش که بزرگیاشون رو نشون میداد با بچه هاشون دق مرگی نداشت

[Jack Daniel'ѕ]

بیشتر خنگ بود تا بامزه ..
خنگ ترسو :|
بخاطر همین بدم میومد ازش (: :|

دست پا چلفتی بود :/
قیافش خیلی باحال بود وقتی چیزی نمیفهمید:v هنوز خندم میگیره :v

[Berserk]

هری پاتر ._.
کلا حس بچگی بم میده :| با مداد ورد جادویی میگفتم -_-

فقط هری و دوس داشتم :|
ازون دوتا خوشم نمیومد |:
مخصوصا هرمیون
دختره مسخره -_- :|

هرمیون که عشق بود !!
اوایلش یکم مغرور بازی در میاورد ولی بعد خیلی خوب شد ..
شخصیت هرمیونو توی کتاب بیشتر دوس دارم البته .
رون هم که عالی . خنگ و طنز و دیوونه ..
دعواهاشون منو فقط خسته میکرد بقیه چیزاشون خوب بود مخصوصا توی کتاب دم به دقیقه هری و رون قهر میکردن ، رون و هرمیون قهر میکردن :\

نمیدونم چرا اصن دوسشون نداشتم :|
فقط هری :|
چش قشنگ -_-

[Interstellar]

از چن سالگی میدیدی ؟
من یکم قیل ازینکه فلش عضو شم هری پاترو شروع کردم ..
اوایل 2012 .. یا شایدم اواخر 2011 نمیدونم دقیق !
خیلی دیره میدونم ._. ولی خب خوش گذشت !
من همه hp هارو بدون ترتیب دیدم مثلا سنگ جادو رو دیدم بعد رفتم زندانی ازکابان بعد برگشتم تالار اسرار یهو رفتم یادکاران مرگ D:

من از 8 سالگی :|
فک کن همشون رو میخریدم -_-
ولی یادگاران مرگ پارت یک منو دق مرگ کرد :|

فقط هری و دوس داشتم :|
ازون دوتا خوشم نمیومد |:
مخصوصا هرمیون
دختره مسخره -_- :|

هرمیون و رون ؟
هرمیونو کاری ندارم ولی رون واقعا با مزه بود (:

بیشتر خنگ بود تا بامزه ..
خنگ ترسو :|
بخاطر همین بدم میومد ازش (: :|

من عاشق رونم/بودم

[Apathetic]

ملیکا :
من نمیدونم تینا چرا اینجوری شده ._. اصن درک نمیکنم !
من خب خودم قبل از کره امریکایی دیده بودم . مرلین ، گریم ، هیروز ، بریکینگ بد و ...
ولی حس تینا رو نداشتم موقع مقایسه کردنشون .
هم کره خوبه هم امریکا بنظرم . من هیچوقت از کره پشیمون نمیشم مطمئنم .

چرا دق مرگ ؟
من قسمت 6 دق مرگم کرد .. مرگ دامبلدور >.< اون زمان نمیدونستم اسنیپ بی گناهه بعد چون اسنیپو خیلی دوس داشتم واقعا داشتم از درون نابود میشدم ..
البته من از دامبلدور متنفر بودما ولی چون هری بی یاور شد دلم سوخت ._.
یادگاران مرگ 2 منو که نابود کرد اصن .. مرگ اسنیپ ! فرد ! و پایان خوب و در عین حال غمگینش .. سکانس اخر که تکرار عینی سنگ جادو بود وقتی میرن هاگوارتز .. اصن انقدر گریه کردم

دامبلدور بهتر مرد از ریشاش خوشم نمیومد :|
یادگاران مرگ زمانی ک چوب خفنه افتاد دست تام ریدر فیلم تموم شد .. خماری کامل گذاشت منو ..
هابیت 2 هم همینطور بود .. اژدها به شهر حمله کرد فیلم تموم شد -_-

آها ..
من سره اون صحنه حس خاصی نداشتم نمیدونم چرا !
ولی بعدها که دوباره دیدمش با اینکه پایانو میدونستم ولی نکران شدم .
ولدمورت هم انصاف نبود بمیره !
موقع مرگش اشک توی چشماش بود ._.