امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

مثل راز پاییزی و من همانند زمستانم.



چگونه دل اسیرت شد؟قسم بر حق نمیدانم!

نمیدانم چه باید کرد با این روح آشفته.



به فریادم برس ای عشق.من پریشانم.

دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار.



و من تنها در این دنیای پر ز غصه مهمانم
cof cof
آگهی
نمـے دونـــم ؟ چــهِ رمـــــزیه





لامــــصب بعضـــ-ـــیا بــه ِ آدم ؛ مـــیگـטּ "عــزیــزم"





انگار فحــــــش دادن ؛





ولی بعــــــضیا هــــــستـטּ بــﮧ آدم مـــــیگـטּ :





"دیــــ√ـوونـﮧ " ،





انگار دنــیا رو بـه آدم دادن ...
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 211
 سپاس شده توسط Armina ، any body
قدر عشقم نبود.


عشقم و غرورم را به پایش گذاشتم نرسید...

خودم را زیر پایش گذاشتم نرسید...

ولی آخر سر روی قلبم آوار شد
cof cof
دیگر نمی خواهم عاشق شوم




دلم را در جعبه ای می گذارم





درش را محکم می بندم




و رویش می نویسم




این دل شکسته




دیگر شکستنی نیست...!
cof cof
زندگیم خیلی بهتر شده از وقتی که تنهات گذاشتم همه چی اروم شده دیگه نه دعوایی نه قهر کردنی نه ترسی از رفتنت نه دیوونه بازی نه لحظه های دلتنگی برای تو نه نفس کشیدن بدون تو نه ضربان اشفته ی قلبم
هیچی .....................
بهت گفته بودم اگه بری میمیرم غصه نخور مهربونم شبهای قبرستون بهم خوش میگذره بدون تو
بـــــهـ جــــــــا مـــــــــانده استـــــــــ ...
چیـــــــــــز ےِ  .. جــــایـــــــے .. کــــﮧ هیــــــــچ گاهــــــــ دیــــــگر ..
هیــــــــچ چیــــــــــــــز  ،
جــــــــــایش را  ُ پــــــــــر نخـــــــــــــــواهد کــــــــــــرد ...
بدترین حسرتی که در زندگی میخوریم
از کارهای خطایی که مرتکب شده ایم نیست …

بلکه از این است که…

چرا کارهای درست را

برای کسی که لیاقتش را نداشته انجام داده ایم …
cof cof
باران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم
بدون چتر
من بغض میکنم ، آسمان گریه .....
................................................................................​................................................................................​................................................................................​......................................
رفت و آمد ،
رفت و آمد ،
اینقدر رفت و آمد
که از یاد برد ، چیزی به نام ماندن هم وجود دارد!
 سپاس شده توسط AmItiSe
آخه چطور دلت اومد تنهانم بزاری و بری ؟


آخه مگه حرفی زدم زخم زبونی من زدم ؟

آره همش بهونه بود مسئله یار دیگه بود

دلت هوائی شده بود کارم از کار گذشته بود
cof cof
 سپاس شده توسط _VaMPiRe_ ، Armina
از روزیکه نامت ملکه ی ذهنمـــ شد،

احساســ می کنمــ جمجمه امـــ

با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ…
 سپاس شده توسط AmItiSe ، Armina
خودتــ را کـِ بزنے به آن راه


یـآدتــ مے رود کـِ روزے کسے بود ...


کـِ خنده ـهآیتـ را دوستــ داشتـ ! کـِ دوستـ نـداشت ...چشمآنتـ نمنـاکـ شـود !


کافے است خودتـ را به آن راه بزنے ... تــآ


همهـ ے این ـها را فراموش کنے !
cof cof
 سپاس شده توسط _VaMPiRe_ ، Magical Girl


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 24 مهمان