امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

[ دُخترکـی کِنـار جـاده ]

#1
[ دُخترکـی کِنـار جـاده ] 1

ساعت حدود دو نیمه شب بود

و من که تازه از مهمانی دوستم آمده بودم،

مشغول رانندگی به سمت خانه بودم.

من در «بیگو» واقع در شمال جزیره «گوام» زندگی می کنم.

از آنجایی که به شدت خواب آلود بودم.

ضبط ماشین را روشن کردم تا احیانا خوابم نبرد.

سپس کمی به سرعت ماشین افزودم،

آن چنان که سرعتم از حد مجاز بالاتر رفت.

اواسط راه بودم که ناگهان دختربچه ای را کنار جاده دیدم.

سنگینی نگاه خیره اش را کاملا روی خود احساس می کردم.

در حالی که از سرعتم کاسته بودم،

از خود می پرسیدم که دختربچه ای به آن سن و سال در آن وقت شب کنار جاده چه می کند،

می خواستم دنده عقب بگیرم که ناگهان احساس کردم شخصی نزدیکم حضور دارد.

وقتی از آینه، نگاهی به عقب انداختم،

نزدیک بود از فرط وحشت قالب تهی کنم؛

چرا که همان دختربچه را دیدم که صورتش را به شیشه پشت ماشین چسبانده بود.

ابتدا تصور کردم که دچار توهم شده ام،

در نتیجه بعد از کلی کلنجار رفتن،

دوباره از آینه نگاهی به عقب انداختم،

ولی زمانی که چیزی راندیدم،

تا حدی خیالم راحت شد.

وقتی به کنار جاده نگاهی انداختم،

آنجا هم اثری از دخترک ندیدم.

آینه ماشین را رو به بالا قرار دام تا بار دیگر با آن صحنه های هولناک مواجه نشوم.

اگرچه، هنوز هم همان احساس عجیب همراهم بود،

احساس می کردم تنها نیستم.

با ناراحتی و تا حدی وحشت زده،

به سرعت به سمت منزل به راه افتادم و خدا خدا می کردم که

پلیس در این حین به علت رانندگی با سرعت غیر مجاز دستگیرم نکند.

طولی نکشید که آن احساس عجیب را از یاد بردم و

از این که به خانه خیلی نزدیک شده بودم،

تا حدی احساس آرامش می کردم ولی...

درست زمانی که مقابل راه ورودی خانه مان رسیدم،

همان احساس عجیب- که این مرتبه عجیب تر از قبل بود- به سرغم آمد.

وقتی به سمت پیاده رو نگاهی انداختم،

دخترک را آنجا دیدم؛ او کنارپیاده رو نشسته بود و به من لبخند می زد!


من که از فرط حیرت شوکه شده بودم،

ناگهان کنترل ماشین را از دست دادم و

با درخت مقابل خانه برخوردکردم.

و در حالی که بیخود و بی جهت نعره می زدم،

از پنجره ماشین به بیرون پرتاب شدم.

در اثر داد و فریادهایم، پدر و مادرم و همسایه ها از خواب پریدند

و دوان دوان به سراغم آمدند تا ببیند جریان از چه قرار است.

ابتدا پدر و مادرم به دلداریم پرداختند

ولی وقتی کل ما وقع را برایشان تعریف کردم،

پدرم به سرزنشم پرداخت که چرا آبروریزی به را ه اندخته ام،

همسایه ها را از خواب پرانده ام و ماشین را درب و داغان کرده ام.
 
ولی من حتم داشتم که روح دیده ام و دچار توهم نشده ام.

چند روز بعد به همان نقطه ای رفتم که دخترک را دیده بودم.

در آنجا زیر علف ها، یک صلیب کوچک را پیدا کردم.

ظاهرا در آن نقطه سالها قبل دخترک به همراه خانواده اش در اثر یک سانحه رانندگی کشته شده بود.

البته مطمئن نیستم، ولی تصور می کنم که آن شب،

او قصد داشت سوار ماشینم شود.

هرگز آن شب کذایی را از یاد نمی برم و از بعد از آن هر وقت که شب،

دیروقت به خانه بر می گردم،

شخصی را همراه خود می کنم تا تنها نباشم...!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ Gothic ]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[ ʙғғ#]

[ دُخترکـی کِنـار جـاده ] 1
پاسخ
 سپاس شده توسط melodi+ ، باران20 ، eɴιɢмαтιc ، **zeinab** ، Interstellar ، сяаzч ، ✘Nina✘ ، ~ aylin ~ ، آبی اسمونی ، ( DEYABLO )
آگهی
#2
cryingاه ديوونه ديشب خواب بد ديدم تازه داشت يادم ميرفت كه متن تو ديوونه رو خوندم

[ دُخترکـی کِنـار جـاده ] 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ϟ Gσтнıc ναмρıяє Gıяʟ ϟ
#3
ینی روح دخترهـ بوده ؟ :| .. اول نظر این بالایی رُ خوندمـ گفتمـ از اون ترسناکاس ! .. زیاد ترسناک نبود ._.

مرسی ^_^ .. بازم بزار ، ولی ترسناک تر !
پاسخ
 سپاس شده توسط ϟ Gσтнıc ναмρıяє Gıяʟ ϟ
#4
(28-08-2015، 15:47)×яɒнɒ× نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
ینی روح دخترهـ بوده ؟ :| .. اول نظر این بالایی رُ خوندمـ گفتمـ از اون ترسناکاس ! .. زیاد ترسناک نبود ._.

مرسی ^_^ .. بازم بزار ، ولی ترسناک تر !

روح دختری بوده که تو جاده تصادف کرده...

میدونم ترسناک نبود |:

باشه مرسی.. (:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ Gothic ]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[ ʙғғ#]

[ دُخترکـی کِنـار جـاده ] 1
پاسخ
#5
منتقل شد !
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ دُخترکـی کِنـار جـاده ] 1
پاسخ
#6
تکراری

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=230742
[ دُخترکـی کِنـار جـاده ] 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ϟ Gσтнıc ναмρıяє Gıяʟ ϟ
#7
اصلا ترسناک نبود ولی ممنونم =)))
پاسخ
 سپاس شده توسط ϟ Gσтнıc ναмρıяє Gıяʟ ϟ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان