27-08-2015، 19:28
موجودی خیالی از افسانههای فولکلور ژرمنی است.
الفها در اصل موجودات ریزاندامی خوشصورتی بودند که
در جنگلها و غارها و کنار چشمهها زندگی میکردند.
اما در گذر زمان انواع دیگری هم در نظر گرفته شد.
در منابعی همچون سری وارکرفت الف ها موجوداتی بلند قامت و لاغر اندام
با پوستی ظریف و صورتی رنگ تمثیل شده اند که عمری طولانی دارند ولی میرا هستند.
الفها یکی از نژادهای افسانهای ساکن زمین یا سرزمین میانه هستند
و در گذشتهای دور بوجود آمدهاند. الفها در داستانهای هابیت و ارباب حلقهها ظاهر شدند
اما تاریخ پیچیدهتر آنها به طور کامل در سیلماریلیون شرح داده میشود.
تالکین در باره الفها قبل از اینکه هابیت را منتشر کند نیز نوشته بود.
الفها حدود یک سال بعد از به وجود آمدن به دنیا میآیند.
روز تولد آنها جشن گرفته میشود، اما تولد واقعی آنها نیست.
ذهن آنها سریعتر از بدنشان رشد میکند؛
در سال اول زندگیشان میتوانند صحبت کنند، راه بروند و حتی برقصند.
شروعِ سریعتر بلوغ ذهنی آنها باعث جوان به نظر رسیدن الفها میشود
و نسبت به انسانها، بزرگتر از آناند که هستند.
بلوغ فیزیکی آنها حدود پنجاهمین سال زندگی آنها است
(در پنجاه سال اول زندگی آنها به بلندترین حالت قد خود میرسند)
و توسط اولین صد سال زندگی خود خارج از رحم مادر به طور کامل رشد میکنند.
پیری فیزیکی الفها در نهایت متوقف میشود، درحالی که بدن انسانها اینگونه نیست.
خودشان را با چیزهای مختلف نظیر فلزکاری، مجسمهسازی،
موسیقی و بقیه هنرها و البته خوردن مشغول میکنند.
تقریباً مردها و زنها میتوانند هرچیزی را به طور یکسان انجام دهند،
اما به هر حال، زنها اغلب در هنر درمان کردن ماهرند
در حالی که مردها به جنگ میروند.
برای اینکه آنها بر این باور اند که زنده ماندن مستلزم گرفتن زندگی است.
سرانجام، اگر آنها در جنگ یا از برخی علتهای دیگر نمیرند،
الفهای سرزمین میانی از این سرزمین خسته میشوند
و میل رفتن به والینور را پیدا میکنند،
جایی که والار در آغاز به گروههای آنان پناه دادند.
آنهایی که آرزوی ترک سرزمین میانه را برای سرزمینهای فناناپذیر دارند (آمان)،
اغلب با قایقهایی که در بندرگاه خاکستری (لیندون)
آماده شدهاند میروند،
جایی که گیردان کشتی ساز با مردمش زندگی میکند.