امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کرامت امام رضادر حق دزد

#1
تو تبریز و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن پابوس امام رضا ، رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید 


که امام رضا فرمودند داری میای ابراهیم جیب بر رو هم باخودت بیار.



((ابراهیم جیب بر کی بود؟؟؟؟: از اسمش معلومه دزد مشهوری بود تو تبریز که حتی کسی جرئت نمی کرد 


لحظه ای باهاش همسفربشه چون سریع جیبشو خالی می کرد!!!))



حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با خودت بیارش مشهد،!!!



رئیس کاروان با خودش گفت خواب که معتبر نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو کاروان نمیمونه همه استعفا 


میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال!!!


اما این خواب 2 شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره دنبال ابراهیم


رفت سراغشو بگیره که کجاس، بهش گفتند تو محله دزدا داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی نشونت 


میده



بالاخره پیداش کرد ! گفت ابراهیم مییای بریم مشهد(ولی جریان خوابو بهش نگفت)ابراهیم گفت من که پول 


ندارم تازه همین 50 تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه پیرزن دزدیدم، ! رئیس گفت عیب نداره تو بیا 


من پولتم میدم


فقط به این شرط که حین سفر متعرض کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، آزادی!



ابراهیم با خودش گفت باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول کاسب 
شیم



کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن دزدای سر گردنه به اتوبوس حمله کردن و جیب همه و 


حتی ابراهیم که جلوی انوبوس نشسته بود رو خالی کردن وبعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن!


اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن ابراهیم یکی 


یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت از شما چقدر پول دزدیدن و بهشون میداد!!!!!



رئیس گفت ابراهیم تو اینهمه پول از کجا اوردی؟؟؟


ابراهیم خندید و گفت وقتی سر دسته دزدا داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو خالی کردم و 


اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد!!!!



همه خوشحال بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟؟



چون حضرت به من فرمودن،،،، حالا فهمیدم حکمت اومدن تو چی بوده؟؟



ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت یعنی حضرت هنوز به من توجه داره؟؟؟؟



از همونجا گریه کنان تا مشهد اومد و یه توبه نصوح کنار قبر حضرت کرد و بعدم با تلاش و کار حلال،، پولایی رو که 


قبلا دزدیده بود میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید و در اخر هم تو همین مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) 


به رحمت خدا رفت...



دلم لک زده...



مشهد...



نیمه های شب...



روبروی ایوان طلا...



روی فرشهای دوست داشتنی صحن...



خیره به گنبد طلا...



نسیم خنک ....



و اشک...اشک...اشک...



و یک آرزو...



خوش به حالت کبوتر...
تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط حسن CR7 ، AعطریناA ، ←F@t£m£h→
آگهی
#2
السلام علیک یا امام الرئوف!

سلام بر تو ای خورشید تابان خراسان که تمام انگورها،

مرثیه خوان واپسین لحظات توانَد.
سلام بر تو ای عصمت هشتم! کوچه های توس،
هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد و
آوای غریب ملایک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند.
تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم
پاسخ
#3
السلام عليك يا علي بن موسي الرضا
ممنون خيلي خوب بود
کرامت امام رضادر حق دزد 1
پاسخ
#4
(22-08-2015، 8:34)arman V9 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
تو اون دوره اتوبوس؟؟؟ماشین؟؟؟

مگه زمان قاجار بوده؟!!!!!!!!!!!!! Dodgy
تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط حسن CR7
#5
گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است؟!
گفت : آنقدر که بگویی...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
کرامت امام رضادر حق دزد 1
تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط AعطریناA
#6
خوش به حال رواق ها درها و دیوارهایی که از نفس مهمانانت پر می گیرند و به ضریح پاک تو می رسند .



دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کرامت امام رضادر حق دزد 1


خوش به حال مناره ها و کاش ها ! حال تو ای شمس و الشموس از راه دور به میدگاه عاشقی تو چشم دوخته ایم تا ازجام کرامتت جرعه ای بنوشم ما را بی نصیب مگردان.

کرامت امام رضادر حق دزد 1
مولای من تو را امام غریب می نماند می دانم بد میزبانی بودند و در مهمانوازی وفا نکردند.
و بعد از گذشت روزگار حال تو میزبان ما هستی:
تو میزبان گریه ها و نیازها :
غم ها و دلتنگی های ما هستی.
تو غربیی را احساس کرده ای!

حال غریبه ها به استان کرم تو چشم دوخته اند و به دستان پر مهرت توسل کرده اند.

کرامت امام رضادر حق دزد 1
مولای من ! می خواهم از زائری بگویم که جاده به جاده شهر به شهر گذشاه اند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند.

کرامت امام رضادر حق دزد 1
میخواهم از سنگفرش آستان مقدست بگویم که سجده گاه قدوم مهمانانت شده است.
از کبوتران عاشقی که گرداگرد حرم پاک تو میچرخند و تورا طواف میکنند.


کرامت امام رضادر حق دزد 1
از نسیم بگویم که بیرق گنبدت را بوسه باران میکند و عطر دلربای تو واشک تمنای زائرت را به اوج افلاک میبرد.
مولای من ! میخواهم از آسمان بگویم که هر روز نه هر ساعت نه هر لحظه و ثانیه ازتو جان میگیرد و در پیشگاه شکوه تو جان میدهد.
ای آفتاب مهربانی ! می خواهم از خورشید بگویم که هر طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو چنگ میزند و از ضریح تو نور میگیرد.
ای حجت خدا خوش به حال جاده که از قدوم زائرانت بغض تنهایی خود را می شکند وخاک پایشان را به سینه زخم آلود خود می زند که عمری است از طواف تو جا مانده است.
تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط حسن CR7


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان