تقویم تاریخ - 6فروردین
76م:«کردار نيک، پندار نيک، و گفتار نيک» را ندا داد و ترويج کرد تا پیروان آموزش های او بویژه ايرانيان با اين منش پرورش يابند و بارآيند. زرتشت هيچگاه نگفت كه از جانب خدا (اهورامزدا) مامور هدايت بشر شده است. زرتشت خود را يك آموزگار خوبي ها و برحذرداشتن بشر از گراييدن به بدي ها مي ناميد و مي گفت كه گريز از بدي ها و پليدي هاست كه در بشر ايجاد احساس شادي و نيكبختي مي كند و اين احساس تا ابديت در او باقي مي ماند.
تا وفات زرتشت، تقریبا همه ایرانیان که غالبا میترائیست بودند به مکتب او گرویدند و آيين زرتشت در زمان ساسانيان دين رسمی ايران اعلام شد و روحانيون زرتشتي در دستگاه حکومتي داراي منزلت ویژه شدند. آرین ها و ازجمله ایرانیان تنها مردم جهان باستان بودند که بت پرست نبودند.
اوستا - کتاب زرتشت - در عين حال از قديمي ترين نوشته هاي جهان و سند تمدن پيشرفته ايرانيان عهد باستان است. قطعات اوستا که در دوران هخامنشیان در کتابخانه های کاخهای سلطنتی نگهداری می شد به دست نظامیان اسکندر مقدونی نابود شدند. از آن پس این مطالب ـ از شعر و نثر در ذهن موبدان، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد. بلاش یکم شاه اشکانی ایران در نوروز 76 میلادی ازموبدان که به دیدار او رفته بودند با تاکید خواست که تا سال بعد (سال 77 میلادی)، ششم فروردین ـ زادروز زرتشت ـ اوستا باید جمع آوری، تکمیل و به او داده شود زیرا که پیر شده و عمری ازو باقی نمانده و می خواهد که این کار در دوران او انجام شده باشد. بلاش یکم ازسال 51 تا سال 78 میلادی سلطنت کرد. وی قبلا دستور جمع آوری آموزشهای زرتشت را در یک مجموعه داده بود. موبدان تا ششم فروردین سال 77 میلادی آنچه را که جمع آوری کرده بودند به صورت مکتوب به بلاش دادند و گفتند که کار تکمیل مجموعه ادامه خواهد داشت. اوستا نزدیک به دو قرن بعد در دوران اردشیر پاپکان و به همت «تنسر Tansar -Tonsar» روحانی ارشد وقت (موبد موبدان) تکمیل شد شامل348 فصل (بیش از میلیون کلمه) در 21 کتاب. در دوران شاپور دوم (ذولاکتاف) چند قطعه گمشده قبلی بر آن اضافه شد و چون به پارسی باستان (زبان اوستایی) بود بعدا بر آن تفسیر و راهنمایی نوشته شد که زند (زند اوستا) نامیده می شود. با هدف تسهیل رجوع به مطالب، خلاصه اوستا تحت عنوان «خرده اوستا» تدوین شده است. شرح این تحولات (تاریخچه اوستا) در کتاب «دین کرد» آورده شده است. زرتشت در عین حال یک شاعر و فیلسوف بزرگ بود.
زادروز زرتشت از دوران ساسانيان يک روز ملّي اعلام شد و بر ايام رسمي نوروز اضافه گرديد. 9 دهه پیش (سال 1922) شوراي عالي معارف (شوراي عالي فرهنگ) به رياست دهخدا، زادروز زرتشت را بر تعطيلات مدارس ايران افزود كه بعدا دولت هم تعطيلات نوروزي ادارات را از سه روز به هفت روز افزايش داد زيرا كه روز هفتم فروردين ماه، از عهد باستان روزي خوش يمن و ويژه امضاي قراردادها، رسيدن به توافق ها و سازش و تحكيم همبستگي ها بوده است.
بسیاری از اندیشمندان و شرقشناسان معاصر، آموزشهای اخلاقی زرتشت را راه حل مسائل بشر امروز به دست داده اند زیرا که همه این مسائل به علت زوال و انحطاط اخلاقیات بوجود آمده است. آموزش های زرتشت از قرن هفدهم میلادی مورد توجه خاص و تفسیر مورخان، فلاسفه و جامعه شناسان بویژه اندیشمندان آلمانی بوده است که با افتخار از او یادکرده اند. طبق آمارهای منتشره، توجه به آموزش های زرتشت از نیمه دوم قرن 20 در گوشه و کنار جهان رو به افزایش بوده است.
1925م:برپايه مطالب چهار تاليف مهم «فرانسيس گالتونFrancis Galton» پژوهشگر انسانشناسي قرون نوزدهم و بيستم و فرضيه هاي او، گردهمايي آنتروپولوژيست ها (انسانشناسان)، يوجنيسيست ها (نژاد و تبار شناسانEugenicists) و روانشناسان اروپايي درمارس 1925 بر فرضيه «رجعت به اصل» صحه گذارد.
دكتر گالتون انگليسي (متولد منطقه بيرمنگام در 16 فوريه 1822 و متوفي در 17 ژانويه 1911) نخستين پژوهشگري بوده است كه فرضيه «رگرشن تورد ظ مينRegression Toward the mean» را به دست آورده است.
دكتر گالتون كه در پزشكي و شناخت روان و خصلت ها (منش) تحصيل و سپس به اكناف جهان مسافرت و درباره جغرافياي انساني، جوامع بشري و نيز وضعيت اقليمي (آب و هوا) وسيعا مطالعه كرده بود، نخست تفاوت اثر انگشت انسان ها را به دست داد كه به پدر «انگشت نگاري» معروف شده است. وي سپس روش مطالعه در توارث خصلت ها از جمله به ارث بردن هوش، تعقل و انضباط را تنظيم كرد و قواعد آن را نوشت و تاكيد كرد كه روانشناسي افراد تا حدي زياد به ذات و تبارشان ارتباط دارد و اين قسمت از يافت هاي خود را در سال 1869 در كتاب «توارث نبوغHereditary Genius» منتشر ساخت كه از همان زمان، گفته مي شود كه فرزندان نوابغ از نبوغ والدين و نياكان خود برخوردار مي شوند.
انتشار اين كتاب و تفسير فرضيه هاي گالتون درباره توارث نبوغ، سبب شد كه تا دهها سال، در جريان همسرگزيني توجه به وضعيت دماغي و هوش و منش هاي تباري و نژادي دو طرف مورد توجه خاص قرارگيرد كه در دو سه دهه اخير و به ويژه در تلقيح مصنوعي بارديگر به آن توجه مي شود و نطفه نوابغ و افراد باهوش و با استعداد خريدار بيشتري دارد و گرانتر است (حتي از افراد داراي اندام و قيافه زيبا).
گالتون كه با چارلز داروين نسبت خانوادگي دارد پس از يك بررسي دقيق، همه جانبه و طولاني پيرامون دانشمندان و انديشمندان انگلستان، در سال 1874 كتاب «نيچر و نورچرTheir nature & Nurture (طبيعت = ذات، و پرورش)» را منتشر ساخت و در آن ثابت كرد: هنگامي توارث نبوغ و منش مي تواند ثمر دهد كه فرد از پرورش متناسب و كامل برخورد شود. به عبارت ديگر؛ نبوغ ذاتي نياز به شكوفا شدن دارد و اين شكوفايي جز از طريق پرورش و آموزش (پرورش مقدم بر آموزش است) تقريبا ميسر نخواهد بود و اگر پرورش، نادرست باشد، فردي كه از تبار خوبان است، نبوغ خود را در راههاي ناصواب بكار خود برد و «نابغه انجام كار بد» خواهد شد.
فرانسيس گالتون به تحقيقات خود ادامه داد و در سال 1883 كتاب «Inquiries into Human Faculty & its Developmentتفحص در زمينه دانش انسان و چگونگي تكامل آن» را منتشر ساخت و رسانه هاي گروهي (كتاب، نشريات، تريبونها، تصوير و ...) را لازمه و ابزار اين تكامل بيان داشت و تاكيد بر سلامت آنها كرد، و سپس در سال 1888 كتاب «اندازه گيري دانش و توان انديشيدن و هوش افراد» را به دست داد.
تاليفات دكتر گالتون منحصر به همين چهار كتاب نبوده است؛ وي جمعا 340 رساله، مقاله و كتاب نوشته است. وي فرضيه هايش را در ميان آرين هاي آسيا (هند و ايراني ها) و اروپا (آلماني ها و ...) تجربه كرده است. او در مورد دسته اي از آرين هاي هندي، معروف به «مارات هيMarat - hi» كه عمدتا ساكن «مهاراشترا» هستند گفته است كه اين قوم خصال نياكان خود در طول هزاران سال را ازدست نداده و همچنان دلاور، وفادار به يكديگر، خودكفا، منضبط، داراي تفكر نظامي، سپاهيگر، مقاوم و نترس، بي ريا و در قبال دوستان و بستگان «خوش نيت و مددكار» هستند. وي مثال هاي ديگري از ايندو ـ سي تي ان (هند و سيستاني = تاجيكها و پارسيان خاوري شامل كشميري ها، افغانها، ايراني تبارهاي آسياي ميانه و بلوچها)، پارسيان جنوبي و غربي (ساكنان ايران امروز، ايران كوچك شده) و ژرمن ها دارد.
پس از گالتون، دانشمندان ديگر و از جمله كارل پيرسون Carl Pearsonمطالعات و تحقيقات وي را دنبال كرده اند.
فرضيه هاي گالتون وسيعا تفسير و تعبير شده اند و گفته شده است كه هيتلر از آنها استفاده فراوان برده بود، مخصوصا در امر اصلاح نسل. طبق تفاسير فرضيه هاي گالتون در زمينه توارث نبوغ و منش، پارسيان (آرين هاي ايراني از جمله تاجيك ها و بلوچ ها) ذاتا مردماني باهوش، مستعد، مهربان، وفادار، خويشتندار، ميهندوست، داراي وجدان بيدار، علاقه مند به يكديگر و بستگان (فاميلدوست)، خوش نيت و اقتباسگر و پيشرو (ترقيخواه) هستند. سلطه مغولها در قرون وسطي در منش پارسيان، موثر واقع شد و آنان را بردبار، فرمانبر، مطيع سرنوشت، خوشامدگو و آرامش خواه كرد كه به تدريج كه «علت» ناپديد شد دارند به خصلت نياكان بازگشت مي كنند (فرضيه گالتون)، و اين بازگشت هنگامي شتاب بيشتري به خود خواهد گرفت كه پرورش متناسب داشته باشند (فرضيه ديگر گالتون).
××× شنيده شده است كه قول و قرارهاي دهه 1970 كه به ايرانيان داده شد (رسيدن به تمدن بزرگ) براي تامين همين هدف بود كه پس از تبليغ هدف، برخي از قدرت هاي وقت نگران شده، و وجود يك ايران نيرومند را با مردمي كه از منش و استعداد عالي برخوردار باشند مغاير سياست ها و منافع خود در منطقه پنداشته بودند. طبق همين شنيده ها، «تصور» اين قدرت ها براين پايه قرار داشت كه چنين ايراني مي تواند منطقا قطعات جدا شده ايرانزمين را به هم پيوند دهد، قدرت شود و حامي ملل منطقه كه بسياري از آنها كوچك و ناتوان هستند قرارگيرد و ....
2007م:گردهمايي دو روزه روزنامه نگاران پارسي نويس سراسر جهان در شهر دوشنبه، 13 مارس 2007 با اتخاذ يك تصميم مهم پايان يافت. اين گردهمايي تصميم گرفت كه يك انجمن جهاني روزنامه نگاران پارسي زبان ايجاد شود تا سخنگاهي براي آنان باشد. عكس بالا تني چند از شركت كنندگان در اين گردهمايي را نشان مي دهد. در عكس زير صفحه اول يك روزنامه فارسي كه يكصد سال پيش برغم مخالفت امپراتوري روسيه در بخارا انتشار مي يافت نشان داده مي شود. دولت تاجيكستان با وجود قلت بودجه، در سالهاي اخير با هدف معرفي و تقويت زبان پارسي و تمدن پارسيان و تحكيم دوستي ملل ايراني تبار دست به تلاش فراوان زده است.
2007م:نيمه مارس 2007، خبرگزاري ها با مخابره اين عكس از شهر «نواكشوط» گزارش كرده بودند كه موريتانيا (جمهوري اسلامي موريتاني واقع در شمال غربي آفريقا، ميان صحرا و اقيانوس اطلس) هم دمكراسي شده و اين زنان به اين صورت صف كشيده اند تا آراء خود را به صندوق انتخابات بياندازند. موريتانيا (مستعمره سابق فرانسه) يك ميليون كيلومتر مريع وسعت و تنها نزديك به 4 ميليون جمعيت دارد و سرزميني «بربر» نشين و عميقا قبيله اي است. به تازگي هم در آنجا نفت يافت شده و آن را صادر مي كند.
اصحاب نظر در تفسير اين خبر به روزنامه هاي اروپايي گفته بودند: در كشوري كه از زمان استقلال (سال 1960) تاكنون دمكراسي نداشته، دو كودتاي نظامي را پشت سر گذارده و سه دهه، مختار اولدده به تنهايي بر آن حكومت كرده كه او را هم فرانسه تعيين كرده بود؛ چگونه مي تواند «يكشبه!» داراي دمكراسي كامل شود. دمكراسي شدن؛ به سواد، آگاهي از جزئيات آن و سه چهار دهه تمرين نياز دارد. شمار باسوادهاي موريتانيا از چهل درصد تجاوز نمي كند و ....
اين اصحاب نظر سپس با بازخواني فرضيه هاي دمكراسي گفته اند: يك سرزمين قبيله اي همانند موريتانيا، افغانستان و ...، آخرين مناطقي در روي كره زمين خواهند بود كه داراي دمكراسي واقعي خواهند شد، زيرا كه تا دهها سال ديگر، نگاه راي دهندگان به دهان سران قبايل است و بس.
1388ش:سوم نوروز 1388 هجري خورشيدي (23 مارس 2009) كمپاني خودروسازي هند وابسته به گروه صنعتي ـ تكنولوژيك تاتا متعلق به پارسيان هند به مديريت «راتان تاتا Ratan Tata» خودرو توده ها به نام "Nano نانو" را وارد بازار كرد. «نانو» 73 سال پس از ورود فولكس واگن (اتومبيل مردم) وارد بازار شده است. هيتلر در سال 1936 از مهندس «پورشه» خواسته بود كه اتومبيلي بسازد كه مردم معمولي استطاعت خريد و نگهداري آن را داشته باشند و او بسال 1936 چنين اتومبيلي را ساخت كه هيتلر در مراسم به تماشا گذاردن آن حضور داشت و بر آن نام فولكس واگن (خودرو مردم) گذارد. با افزودن دستگاههاي لوكس متعدد بر فولكس واگن، از دهه هفتم قرن بيستم بهای آن بمانند سایر اتومبیلهای شخصی افزایش یافته و از استطاعت و دسترس مردم معمولي خارج شده است. آزمندي كارخانه داران باعث افزوده شدن اين دستگاههاي لوكس و تا حدي غير ضروري بر خودروها شده است كه يك وسيله رفت و آمد برای کار و زندگی روزمره هستند. مردمدوستان كه در جستجوي تسهيل وسائل زندگاني بشر و تعمیم این تسهیلات هستند بارها گفته اند كه براي خودروهاي ويژه رفت و آمد در شهر نياز به اين همه وسائل لوكس نيست كه بر بهاي آن مي افزايد و افراد را بدهكار مي كند كه مجبور مي شوند از خوراك خود بزنند تا اين قرض را بدهند و يا اينكه برای پرداخت اقساط بهای خودرو از خواب خود بزنند و ساعات بيشتري كار كنند، سلامت خودرا به مخاطره افكنند و عمري كوتاه داشته باشند.
«خودروسازي تاتا» كه انواع كاميون، اتوبوس، خودرو نظامي، قطار و ده گونه اتومبيل سواري توليد مي كند با توجه به نياز مردم معمولي به خودرو و گراني روزافزون بنزين كه به تدريج و به علت پايان يافتن ذخایر نفت خام ناياب خواهد شد تصميم گرفت كه برای حل مسئله، علاوه بر تولید اتومبيل برقي نوعي اتومبيل ارزان، كم مصرف، زيبا و در عين حال چهاردر بسازد و عرضه بدارد. با اينكه محصول كار از چندماه پيش آماده شده بود؛ عرضه اين خودرو به نوروز پارسيان موكول شد و سوم فروردين 1388 خورشيدي ـ سومين روز از ايام هفتگانه نوروزي آن را در شهر بمبي (مومباي) وارد بازار کرد. بهاي هر دستگاه «نانو» در هند معادل دو هزار و پنجاه دلار آمريكا (برابر با دو ميليون تومان) است.
ورورد «نانو» به بازار و در زماني كه كارخانه هاي اتومبيلسازي آمريكا در لبه پرتگاه ورشكستگي قراردارند و بازار جهاني اتومبيل سواري از سال 2007 به دلايل متعدد از جمله افزايش بها، گراني بنزين و بالارفتن هزينه تعميرات و كمبود و بالا رفتن هزينه پارك در شهرهاي بزرگ راكد شده است خبر بزرگ رسانه ها در بيست و سوم مارس 2009 و حتي يك روز پيش از آن بود و شبكه هاي تلويزيوني آمريكا آن را درصدر اخباز خود قرارداده بودند. بيشتر اين رسانه ضمن انتشار خبر ورود اتومبيل چهاردر و دو هزار دلاري نانو به بازار؛ اشاره به سابقه گروه تاتا، موسسان آن و مديران كنوني اش كرده و گفته بودند كه پارسي و زرتشتي هستند و بنيادگذار آن جمشيد انوشيروان تاتا که شهر جمشیدآباد هند به نام اوست 9 دهه پيش مي خواست كه شعبه اصلي اين گروه عظيم را در كشور نياكان ـ ايران ـ تاسيس كند كه مقامات وقت [احتمالا به اشاره لندن] نظر چندان موافقي نشان ندادند و تنها به تاسيس مدرسه انوشيروان دادگر و دریافت چند كمك فرهنگي او بسنده كردند، ولي جمهوري اسلامي به جلب همكاري اين گروه صنعتي ـ تكنولوژيك دست زده است.
توزيع نانو در اروپا و آمريكا پس از گشايش نمايشگاه آن در ژنو آغاز شده است. تقاضا براي خريد اين اتومبيل دهها بار بيش از ظرفيت توليد است. بهاي هر دستگاه نانو در اروپا و آمريكا دو هزار و پانصد دلار تعيين شده بود. «تاتا موتورز» قبلا با دايملر بنز آلمان مشاركت داشت كه كمپاني بنز با شريكي ديگر اتومبيل بسیار كوچك دو دره «سمارت» را با بهايي بيش از ده هزار دلار آمريكايي به بازار عرضه داشت كه به دليل زیبا نبودن ظاهر، كمی گنجايش و گراني بها و کاهش دوباره بهاي بنزين استقبالي كه انتظار مي رفت از آن نشد. «تاتا موتورز» كه رقيب جنرال موتورز آمريكا و تويوتاي ژاپن شده است با مشاركت رنو فرانسه و نيسان ژاپن در صدد ساخت اتومبيل تازه اي است كه مکانیسم و طرحي نوين دارد. تاتا موتورز چندي پيش كارخانه جگوار روور انگلستان را خريداري كرد.
نانو قرن 21 ـ خودرو مردم ـ داراي يك انجين دو سيلندر با ظرفيت 623 سي سي است كه مصرف بنزين آن در هر صد كيلومتر چهار ليتر (63 مايل يك گالن) است. انجين اين خودرو همانند فولكس واگن قديم در قسمت عقب آن قرار دارد. وسايل لوكس در صورت تقاضاي خريدار و پرداخت بهای اضافی نصب خواهد شد.
2005م:در سال 2005 ناشران و سردبيران روزنامه ها براي چاره انديشي، گرد هم آمدند زيرا كه پس از قرار گرفتن اخبار مطلق (نه مطالب اختصاصي) در سايت هاي خبري در اينترنت، تيراژها در سراشيبي قرار گرفته بود و در سال 2004 ميزان اين سقوط به شش درصد نزديك شده بود. در اين گردهمايي، پس از مذاكرات و بحث بسيار، قرار شد كه روزنامه ها صفحات «عكس و خبر»، مصاحبه هاي خياباني، ميزگردها، مقالات و تحليلها، مطالب دانستني و اطلاعات عمومي و ... خود را افزايش دهند كه که در برخي از روزنامه ها چنين شد و صفحاتي كه «لوگو» يكي از آنها در بالا كليشه شده است افزوده شد. از آنجا كه سازمانهاي تبليغاتي و مشاوران روابط عمومي (پي آر ـ پرسون ها) بيكار نمي نشينند، پس از مدتي آنان هم خود را وارد اين كار كرده و دست اندازي به اين صفحات را آغاز كرده و عكس و خبر تبليغاتي (سياسي و يا اقتصادي) مي دهند و از پرداخت بهاي سنگين براي انتشار آنها نيز اباء ندارند. اين بار (از مارس 2007) استادان روزنامه نگاري، حاميان خلوص روزنامه ها و مدافعان حقوق مخاطبان جمع شده و به چاره جويي افتاده اند و به جاي ناشران، دبيران صفحات را مخاطب قرار داده و از آنان خواسته اند كه به خاطر «ژورناليسم اصيل» و حفظ اصالت حرفه خود، دقت بيشتري كنند تا عكس و خبر تبليغاتي و پولي به آنان نياندازند و اين عكس و خبرها را از نشريات و سايت هاي تبليغاتي، دولتي و روابط عمومي هاي هنرمندان و كمپاني ها نقل نكنند. شکست دهها روزنامه در سال 2008 در کشورهاي صنعتي و به ويژه در آمريکا که همچنان ادامه دارد نشان داده است که رسانه هاي چاپي موفق نشده اند خودرا با خواست و نيازهاي مخاطبان قرن 21 تطبيق دهند و با وبسايت ها رقابت پيروزمندانه کنند. بنابراين و به همين دليل، تعطيل شدن بسياري از روزنامه ها در سال 2009 در کشورهاي صنعتي قابل پيش بيني است. پيروزمند بودن روزنامه هاي متعلق به خانواده ها و افراد (نه کمپاني هاي خارج از اين حرفه) ثابت کرده است که روزنامه به دلسوز نياز دارد و يک کمپاني مرکب از شرکاء متعدد و هدف هاي ديگر نمي تواند به اندازه "مالک انفرادي" دلسوزي داشته باشد. شکست رسانه هاي چاپي در دهه يکم قرن 21 بارديگر اين اصل قديمي را ثابت کرده است که سرمايه يک روزنامه؛ "روزنامه نگار" است، نهپول و ماشين چاپ و ساختمان. بايد نخست روزنامه نگار يافت و سپس روزنامه منتشر کرد.
2007م:ايوو مورالس رئيس جمهور سوسياليست و سرخپوست كشور نفتخيز و معدني بوليوي كه نام سيمون بوليوار انقلابي بزرگ آمريكاي لاتين بر اين كشور نهاده شده است، در مارس 2007 در جريان ديدار از ژاپن كه به دعوت رسمي اين دولت صورت گرفته بود در «امپاس» عجيبي قرار گرفت و مجبور شد كه شب را در اطاق هشت هزار دلاري يك هتل مجلل به صبح برساند. وي در بامداد آن روز، نخست به ملاقات خبرنگاران رفت و گفت كه شب را در اطاقي بسربرد كه كرايه اش 8 هزار دلار است و دولت ژاپن اين پول را پرداخت كرده بود، نه او. ولي عذاب وجدان نگذاشت كه در اين اطاق خوابي راحت داشته باشد. او عادت ندارد كه در چنين اطاق هايي که به دور از دسترس همگان است بخوابد. همه مي دانند كه در همان كلبه قديمي اش و بركف اطاق مي خوابد، درست بمانند اكثريت مردم بوليوي. زماني هم كه در كاخ رياست جمهوري است و مجبور است شب را در آنجا بخوابد، باز، بر كف اطاقي معمولي دراز مي كشد. موارلس گفت: برگزيده مردم بايد همانند آنان زندگي كند تا دشواري ها و دردها را لمس كند.
وي افزود: (ديشب)، من ميان لطف ميزبان و وجدان خود قرار گرفته بودم (در امپاس) و آسايش نداشتم. ما و ژاپن رو به روي هم، در طرفين اقيانوس آرام قرار گرفته ايم و مجبور به همكاري و مشاركت هستيم، اما اطمينان مي دهم كه اين پذيرايي مجلل ژاپني ها سبب نخواهد شد كه منافع ملت خود را از ياد ببرم و در هرگونه معامله، كوچكترين امتيازي بدهم، و اين مطلب را در اين بامداد و پيش از صرف صبحانه به شما گفتم تا وجدانم را آسوده ساخته باشم.
2007م:افشاگري روزنامه هاي آمريكاي لاتين پيرامون راز ميلياردر شدن كارلوس سليم حلو، مكزيكي عرب تبار که از مارس 2007 آغاز شده بود در طول اين سال ادامه داشت. اين روزنامه ها16 مارس2007 نوشته بودند كه سليم تا دو سال ديگر ميلياردر اول جهان خواهد شد. ثروت او در طول سال 2006 نوزده ميليارد افزايش يافته بود. طبق كشف اين روزنامه ها، خصوصي سازي شركتهاي مخابراتي دولتي در آمريكاي لاتين باعث ميلياردر شدن سليم شده است، به همان گونه كه در روسيه و اروپاي شرقي، دهها نفر از پرتو غيردولتي كردن بنگاهها و كارخانه ها، يكشبه ميلياردر شده اند. سليم با خريد شركتهاي خصوصي شده تلفن (به طريق نقد و اقساط و گرفتن وام از بانكها) و هزار دوز و كلك ديگر يك امپراتوري سلفون (موبايل) در آمريكاي لاتين به وجود آورده و اين درآمد هنگفت را به جيب زده است. واكنش مردم به غيردولتي سازي هاي دهه گذشته بود كه در آمريكاي لاتين سوسياليست ها و در صدر آنان چاوز را روي كار آورده است. در مكزيك هم سوسياليست ها مدعي برنده انتخابات شده بودند. در مکزيک همانند آمريكاي شمالي سال دو هزار، دادگاه عالي نامزد دست راستي ها را برنده انتخابات اعلام و حكمران ساخت و اين کشور از آن پس دچار تشديد مشکلات ترافيک مواد مخدر، فساد دولتي و قتل ها گروهي شده است به گونه اي مقاله نگاران آمريکايي در مارس 2009 به دولت واشنگتن هشدار داده اند که مکزيک دارد براي ايالات متحده "افغانستان" تازه اي مي شود زيرا که فعاليت هاي مسلحانه قاچاقچيان مواد مخدر دارند به عمليات تروريستي نزديک مي کنند.
مجله فوربس در مارس2007، فهرست ميلياردرهاي جهان در سال 2006 را منتشر ساخته و تغييرات ثروت آنان را شرح داده بود. رسانه هايي كه اين فهرست را مورد تحليل و تفسير قرارداده بودند روي تني چند از اين ميلياردرها از جمله «كارلوس سليم حلو» مكزيكي لبناني تبار (عكس بالا) انگشت گذارده بودند، زيرا كه در طول سال 2006، نوزده ميليارد دلار بر ثروت خالص او اضافه شده و با 49 ميليارد دارايي شخصي جاي سومين ميلياردر جهان را گرفته بود. انديشمنداني كه در اين زمينه نظر خود را به صورت تفسير در روزنامه ها منتشر ساخته بودند پرسيده اند كه چرا يك فرد بايد بتواند در يك سال 19 ميليارد دلار (برابر درآمد يك كشور صاحب نفت) و معادل شصت درصد كل سرمايه خود در سال 2005، سود خالص ببرد؟. به نظر اين انديشمندان، ادامه اين وضعيت به يك انقلاب جهاني طبقه كم درآمد (اکثريت - توده ها) خواهد انجاميد، زيرا كه 19 ميليارد، درآمد اضافي يكساله كارلوس از جيب ديگران و به ويژه كم درآمدها خارج شده است و مردم قرن 21 از آنچه كه در اطرافشان مي گذرد با خبرند. طبق اين تفسيرها، در پي فروپاشي شوروي «درصد» سود حاصل از كسب (بيزينس) كه قبلا در بيشتر كشورها به استثناي آمريكا معين، و از ده ـ پانزده درصد بيشتر نبود از قيد محدوديت رها شده و بيش از 90 درصد مصرف كنندگان را خشم آورده است. در پي غيردولتي كردن منابع توليد و كمپاني هاي بزرگ در چندين كشور از جمله روسيه از آغاز دهه 1990 به اين سوي، در اين كشورها هم چند نفري انگشت شمار «يكشبه» ميلياردر شده و خشم توده هاي مردم را برانگيخته اند، زيرا كه اين وضعيت آنان را دچار ترديدهاي متعدد کرده است و ....
کارلوس سليم حلو در سال 2008 احتمالا با هدف خاموش کردن صداي رسانه ها، بيش از 250 ميليون دلار در نيويورک تايمز سرمايه گذاري کرد.
2007م:تصميم كمپاني نفتي هاليبرتون وابسته به ديك چني (معاون رئيس جمهور وقت آمريکا) مبني بر انتقال مقر خود از محله جنوب غربي شهر هوستون به دوبي در نيمه دوم مارس 2007 سوژه اصلي رسانه هاي آمريكا شده بود كه هركدام به نوعي آن را تفسير مي كردند. اين موضوع 11 مارس 2007 افشاء شده بود و در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفته بود. اصحاب نظر گفته بودند که اين خبر شديدترين ضربه را به نامزدهاي حزب جمهوريخواه در انتخابات نوامبر 2008 وارد خواهد کرد و افزوده بودند حزب جمهوريخواه آمريكا كه بر اثر سياست هاي دولت بوش تضعيف شده و در وضعيت دفاعي قرار گرفته با اين تصميم هاليبرتون از دايره قدرت خارج خواهد شد. نظر عمومي بر اين است كه هاليبرتون كه در طول حكومت جورج بوش سود سرشار داشته مي خواهد با انتقال مقر خود به دوبي از پرداخت ماليات مقرر به دولت آمريكا خلاص شود و اين عملي مغاير وطندوستي و تعهد به ميهن است. دوبي براي درآمد اين قبيل كمپاني ها ماليات ندارد. به علاوه اين شركت با انتقال به دوبي، مي تواند خود را «شركتي محلي» خطاب كند و بسياري از محدوديت هاي آمريكا را رعايت نكند و در هر جا كه بخواهد دست به اكتشاف نفت بزند. اعضاي دمكرات كنگره آمريكا مي گويند كه انتقال مقر شركت هاليبرتون از آمريكا، مانع پرداخت ماليات و رعايت مقررات آمريكا نخواهد شد و اگر منفذ گريزي هم باشد، آنان با اصلاح قانون آن را خواهند بست. به علاوه، هاليبرتون با انتقال به دوبي نمي تواند از اتهاماتي كه به آن وارده آمده ازجمله پارتي بازي، گرانفروشي به نيروهاي مسلح آمريکا در عراق و کويت، مقاطعه كاري با ترك مناقصه فراركند.
ديك چني (معاون جورج دبليو بوش) قبلا رئيس هيات مديره هاليبرتون بود و هنوز در آن منافع متعدد دارد. شبكه هاي تلويزيوني آمريكا در زمينه شايعه سوء استفاده هاي متعدد هاليبرتون از جنگ عراق گفته بودند كه اين كمپاني تاكنون بيش از 25 ميليارد دلار از هزينه جنگ عراق را به جيب خود ريخته و در يك مقاطعه كاري كه با «ترك مناقصه» انجام شده نزديك به سه ميليارد دلار به دولت آمريكا گرانفروشي كرده كه اين پول از جيب ماليات دهندگان خرده پا خارج شده است. هاليبرتون كه زماني تخصص آن در نفت بود، در عراق در در هر مقاطعه اي شركت كرده از جمله توزيع بطري آب آشاميدني ميان نظاميان!.
1668: انگليسي ها که در حال تصاحب و استثمار مشرق زمين بودند، منطقه بمبئي را در هند تصرف کردند.
1790: دستگاه قانونگزاري ايالات متحده آمريکا نخستين قانون تابعيت مهاجران ( کساني که در کشورهاي ديگر متولد شده بودند) را تصويب کرد و طبق آن کساني مي توانستند از اين قانون ( نچراليزيشن ) استفاده کنند و تبعه آن کشور شوند که دو سال تمام در آمريکا زندگي کرده بودند. اين قانون از آن چند بار تغيير يافته است.
1799: ناپلئون بناپارت در جريان لشکر کشي خود به شرق با هدف کوتاه کردن دست انگليسي ها - رقيب و دشمن فرانسه -از مشرق زمين، در اين روز منطقه " جافا " در فلسطين را تصرف کرد.
1804: پس از خريد لوئيزيانا از فرانسه ، کنگره آمريکا تصويب کرد که گروهي از سرخپوستان شرق مي سي سي پي به لوئيزيانا منتقل شوند.
1818: يک زلزله شديد در اين روز شهر کاراکاس در ونزوئلا را ويران ساخت و بيش از 20 هزارتن از ساکنان اين شهر را کشت . در اين حادثه طبيعي نه دهم ساختمانهاي شهر که اينک پايتخت ونزوئلاست ويران شدند.
2000: ولاديمير پوتين که از سوي يلتسين نخست وزير و بعدا کفيل رياست جمهوري روسيه فدراتيو شده بود در يک انتخابات عمومي رئيس جمهوري اين کشور شد. وي قبلا افسر امنيتي ( کا. گ. ب. ) شوروي و عضو حزب کمونيست بود که پس از فروپاشي شوروي معاون شهرداري سن پترز بورگ ( لنينگراد ) شده بود. پوتين در مارس 2004 براي دومين بار به رياست جمهوري روسيه انتخاب شد.