24-06-2015، 10:04
دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه دولتي پس از تعطيل شدن خوابگاهها، وقتي نتوانست جاي خواب پيدا كند، نقشه سرقت از دختر جوان را اجرا كرد. اين پسر وقتي با تهديد چاقو قصد داشت از دختر جوان داخل مترو سرقت كند، از سوي مامور مترو دستگير شد.
بعد از اعترافات اين دزد دانشجو، وي با قرار قانوني روانه زندان شد تا بازپرس پس از تكميل تحقيقات پروندهاش را به دادگاه بفرستد.
عصر يكشنبه دختر جوان وقتي داشت از متروي انقلاب خارج ميشد به سراغ عابربانك مترو رفت تا پول بگيرد. او هنگامي که كارت عابربانكش را وارد دستگاه كرد و رمز خود را نوشت، ناگهان تيزي چاقويي را در پهلويش احساس كرد و به دنبال آن صداي پسري كه با تهديد ميگفت «همين الان از كارتت ٢٠٠هزار تومان پول براي من بگير.»
دختر جوان كه بهشدت شوكه شده بود، در يك لحظه تصور كرد كه هيچ راهي برايش باقي نمانده و اگر اين پول را به پسر جوان ندهد، جانش را از دست ميدهد. در حالي كه اين دختر داشت پول را به دزد جوان ميداد ناگهان يكي از ماموران داخل مترو چشمش به اين پسر افتاد و توانست دختر جوان را از دست او نجات دهد. همان لحظه وقتي دزد جوان از سوي مامور مترو و مردم دستگير شد، خيلي زود پليس وارد عمل شد و پسر جوان را دستگير كرد.
اين پسر كه پس از دستگيري مشخص شد دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه دولتي است، صبح روز دوشنبه به شعبه چهارم دادسراي ناحيه ٣٤ تهران منتقل شد تا به سوالات بازپرس عموزاد پاسخ دهد. او در مقابل بازپرس ماجراي سارق شدنش را اينگونه تعريف كرد: من متولد يكي از شهرستانهاي استان مركزي هستم و در همين شهرستان هم بزرگ شدم اما وقتي دانشگاه قبول شدم به تهران آمدم و درسم را خواندم. هميشه هم نمراتم عالي بود و همه چيز داشت خوب پيش ميرفت. تا اينكه اين ترم خوابگاهها تعطيل شد و من جايي براي خوابيدن نداشتم.
چند شبي را پيش دوستانم ماندم ولي تا كي ميتوانستم خانه اين و آن بمانم. هيچ پولي هم نداشتم و هرچه هم گشتم نتوانستم كار خوبي پيدا كنم. در حالي كه همه درها را به روي خودم بسته ميديدم، تصميم به دزدي گرفتم و اين نقشه را كشيدم و از قبل براي خودم يك چاقو خريدم كه به وسيله آن طعمههايم را تهديد كنم.
پسر جوان ادامه داد: هيچ سابقهاي ندارم و هيچ وقت در زندگيام دست به خلاف نزده بودم اما بيپولي داشت زندگي مرا نابود ميكرد. از طرفي هم از خانوادهام نميتوانستم پول بگيرم. مثلا من به تهران آمده بودم تا هم درس بخوانم و هم كار كنم تا كمكخرج خانوادهام هم باشم. ولي كار پيدا نكردم و خجالت ميكشيدم تا به خانوادهام بگويم حتي براي خودم هم هيچ پولي ندارم. براي همين دست به اين كار زدم و اين دختر هم اولين طعمهام بود كه دستگير شدم.
بعد از اعترافات اين دزد دانشجو، وي با قرار قانوني روانه زندان شد تا بازپرس پس از تكميل تحقيقات پروندهاش را به دادگاه بفرستد.