28-05-2015، 15:18
(آخرین ویرایش در این ارسال: 28-05-2015، 15:30، توسط mr.destiny.)
گفته میشود فردی که در جلوی تصویر دیده میشود «والیانت تور» است، بیگانهی فضایی خیرخواهی که برای دولت آمریکا کار میکرد. این تصویر توسط «فیل اشنایدر» ارائه شده است، فردی که در نمایشگاه آمادهسازی سال ۱۹۹۵ادعا کرد که این موجود فضایی را زمانی که در مأموریتهای سری برای دولت آمریکا کار میکرد، ملاقات کرده است.

برخی به او لقب افشاگر یوافاو را داده و برخی او را مورد تمسخر قرار دادهاند. گذشته از اینکه حق با کدام طرف است، «فیل اشنایدر» کسی بود که با ادعاهای خود در مورد موجودات فضایی، بحثهای بسیاری را برانگیخت؛ بهویژه آنچه که او در مورد فردی با نام «والیانت تور» گفت.
والیانت تور ظاهری شبیه انسان داشت، ولی با اینحال دارای یک سری تفاوتهای فیزیولیژیکی بود و چنین ادعا میشد که از زهره آمده است. او برای مدتی در دههی ۱۹۵۰ برای دولت آمریکا کار کرد. حداقل این داستانی است که توسط فیل اشنایدر نقل شده است؛ زمینشناس و مهندسی که گفته میشود دارای صلاحیت درجه یک در پروژههای سری دولت آمریکا بوده است. او در ساخت پایگاههای نظامی زیرزمینی همکاری داشت و در منطقهی معروف به پایگاه ۵۱ کار کرد.
افراد کمی از ارتش هستند که به وضوح همانند اشنایدر در مورد موجودات فضایی صحبت کردهاند. همهی آنان مورد تمسخر واقع شدهاند. با وجود این افرادی هستند که پس از تماشای ویدئوی اشنایدر، به گفتههای او باور کردهاند، مانند «گوردون داف» سردبیر ارشد «وترنز تودی» که به او لقب «افشاگر یوافاو» را داده است.
در ۱۷ ژانویهی ۱۹۹۶ پیکر بیجان اشنایدر در شرایط مشکوکی در آپارتمان متعلق به او پیدا شد. بسیاری معتقد بودند که او به قتل رسید درحالیکه عامل مرگ، خودکشی اعلام شد.
اشنایدر گفت که او تور را ملاقات کرده است و در واقع او تنها کسی نیست که چنین ادعای عجیبی کرده است. دکتر «فرانک استرنجز» در کتاب خود با نام «بیگانهای در پنتاگون»، در مورد بهاصطلاح ملاقات خود با تور صحبت کرده است.
اشنایدر در طول سخنرانی خود در نمایشگاه آمادهسازی در سال ۱۹۹۵، تصویری از مردی که تور مینامید نشان داد. این عکس در سال ۱۹۴۳ گرفته شده بود. اشنایدر گفت که تور از سال ۱۹۳۷ برای دولت آمریکا کار میکرده است. تور دارای شش انگشت در هر دست، قلبی با اندازهی بزرگ، شش عظیم و خون حاوی اکسید مس همانند اختاپوس و آیکیوی خارج از حد معمول (در حد ۱۲۰۰ تخمین زده میشد) بود و قادر بود بهطور روان به ۱۰۰ زبان صحبت کند (این شامل زبانهای موجودات فضایی نیز بود). او همچنین میگفت که دارای طول عمر ۴۹۰ سال است.
به گفتهی دکتر «استرنجز» تور دارای ۱.۸۸ متر قد و ۸۴ کیلوگرم وزن با موهای موجدار خرمایی رنگ و چشمان قهوهای بود. دکتر استرنجز گفت که هر دو رئیس جمهور «دوایت آیزنهاور» و «ریچارد نیکسون» تور را ملاقات کردهاند. «تریموتی گود» مشاور سابق کاخ سفید که در مورد دانش خود از موجودات فضایی سکوت نکرده است، نیز گفت که آیزنهاور با موجودات فضایی ملاقات کرده بود.
منابع: -www.ufosecret.ir- دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://persian.epochtimes.com/ - دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.ufolove.org
جنگ جهانی دوم به پایان خود نزدیک میشود و نازی ها از یک اسلحه عجیب صحبت می کنند حتما فورا افکار به سوی برنامه موشکی وی 2 منحرف میشود و علاوه بر برنامه موشکی فوق دانشمندان المانی در تلاش تولید بزرگترین تانک ان دوران یعنی مانستر 1500بودند که متفقین میکوشیدند جلوی ساخت و توسعه ان را بگیرند . خدا را شکر که بسیاری از این برنامه ها و ایده های دیوانه وار به جایی نرسید و در وقایع جنگ نقشی را ایفا نکرد . در کنار تمام این برنامه ها یک پروژه فوق سری نیز وجود داشت که ان را به شما معرفی خواهم کرد . ماشین بل نازیها : شکل ظاهری و محل استقرار .
Zwei Grafiken zum Laternenträger;

Skulptur des Kecksburg UFO (in Kecksburg, USA)

در لهستان نزدیک پروژه بزرگ در گودال و معدن ونسلز بر اساس مدارک سری متفقین به نظر میرسد که نازی ها بر روی یک ناقوس فلزی بزرگ کار میکردند . طبق گفته ایگور ویتکوفسکی نویسنده کتاب اسلحه عجیب این حامل فانوسی نام دیگر این ناقوس دارای 9 فوت عرض و 12 تا 15 فوت ارتفاع بود . مسئول پروژه فرمانده ارشد اس اس و رئیس بخش تسلیحات اس اس هانس کاملر بوده است . درجه سری بودن این پروژه انقدر زیاد بود که پس از پایان جنگ تمام دانشمندان شرکت کننده در این پروژه تیر باران شدند علاوه بر این بر اساس گزارشات در قسمت پایینی ناقوس نوشته های وجود داشت که در این مورد بعدا توضیح خواهم داد . ظاهرا این ناقوس در محلی به نام فلای تراپ آزمایش شده بود.

در مورد درستی انجام این ازمایشات مطالب مبهم یسیار میباشد . گفته شده است که ظاهرا در نزدیکی معدن یک برج اب یا منبع اب یا دستگاهی خنک کننده که با اب کار میکرده در دهه 70 در قسمت پایینی فلای تراپ وجود داشته است که برای این ازمایشات از ان استفاده می شده است . اما این نظر اقای ویتکوفسکی بوده است . به نظر من این مطلب که یک پروژه فوق سری در روی زمین در فضای ازاد باشد و مورد ازمایش قرار گیرد معقول به نظر نمی رسد . چرا ؟ چون اولا جنگ بود و چرا میبایست این ناقوس در هوای ازاد و در معرض بمباران مدام دشمن قرار میگرفت ؟ ثانیا نازیها انقدر احمق نبودند که پروژه فوق سری خود را در معرض دید دشمن قرار دهند مگر اینکه دلیل خاصی داشته باشد ؟ ثالثا بر اساس گفته ایگور اگر این ناقوس بصورت زنجیر شده در فلای تراپ ازمایش شده است تا از پرواز ان جلوگیری شود چرا این کار در درون معدن انجام نشده است ؟ البته شاید به علت وجود تشعشعات فراوان و مضر امکان ازمایش در محیط سر بسته نبوده است . در کتاب ایگور هیچ اشاره ای به پرواز ازمایشی نشده است . واقعا این ناقوس چه بود : یک محرک ضد جاذبه زمین . یک ماشین زمان . یک هواپیمای نظامی .یا ……… این سوال را کسی نمی تواند به درستی پاسخ دهد اما اولین چیزی که از همه اشکار تر است این است که هنگام را اندازی این ناقوس فسمت بالایی و پایینی ان در خلاف جهت یکدیگر می چرخیدند و دستگاه شروع به برخاستن از زمین می کرد . همچنین به این موضوع هم اشاره شده است که احتمالا افرادی هنگام کار با این دستگاه و ازمایشات زندگی خود را از دست داده اند . بر سر ناقوس چه امد ؟ پاسخ به این سوال نیز تقریبا مشکل است زیرا ما در این مورد به اسناد کمی دسترسی داریم اما در هر صورت دیگر در لهستان نیست . بر اساس نظر ویتکوفسکی که به مدارک ک. گ. ب. دسترسی داشته است روسها بر این عقیده اند که امریکاییها ان را با خود برده اند . جالبتر اینکه در ککسبورگ امریکا در سال 1965یک بشقاب پرنده یا سفینه فضایی که کاملا شبیه به ناقوس بود سقوط کرد که سریعا توسط ارتش امریکا مخفی گردید . بر روی قسمت پایینی این بشقاب پرنده نیز نوشته های وجود داشته است . ایا این بشقاب پرنده همان ناقوس بوده است ؟ ایا امریکاییها ان را به پرواز در اورده اند ؟ یا ماهواره ای بوده که در انجا سقوط کرده است طبق گفته امریکاییها . در حادثه ککسبورگ بسیاری از سوالات بی پاسخ مانده است . در موقع سقوط نه تنها صدها سرباز مستقر در شهر را تا صبح به حالت اماده باش و بیدار نگهداشتند بلکه ساکنین نیز دیده بودند که کامیونهایی بین محل حادثه و شهر ترد د میکردند . . ارتش امریکا بطور رسمی اعلام کرد که چیز مهمی در این حادثه یافت نشده است . ناسا از یک ماهواره روسی صحبت میکرد و نیروی هوایی از یک دستگاه هواشناسی صحبت میکرد و ….. جالبترین مورد این است که ارتش امریکا یک رو بعد از این حادثه مقادیر زیادی کاشی سرامیکی سفارش داده بوده است . شاید بخاطر اینکه دستگاهی را عایق کنند .


ناقوس فقط در حالت استن بای بدون خطر می باشد . از طرف اقای اتو سرنی دانشمند المانی دوران نازی پس از جنگ جهانی پس از شرکت در عملیات پیپر کلیپ پرونده سازی اطلاعات در برنامه موشکی ناسا پذیرفته شد . حال این سوال مطرح است که چرا این موضوع تازه پس از اینکه اقای ایگور ویتکوفسکی کتاب خود تحت عنوان اسلحه عجیب را منتشر کرد به میان امد و در مورد ان بحث شد ؟ شاید این یک پولسازی حرفهای باشد چراکه او هیچ گاه کپی اسناد ک. گ. ب. را منتشر نکرد و از طرف دیگر مگر ک. گ. ب. اطلاعاتی را با میل در اختیار کسی میگذارد . . از طرف دیگر اگر این پرونده کاملا خاص نبود پس چرا حدود 60 دانشمند این پروژه تیر باران شدند ؟ روسها اظهار می کنند که امریکاییها اولین کسانی بودند که در اتمام جنگ قبل از دیگران در معدن حاضر لهستان حاظر بودند . لازم به ذکر است که در طول جنگ جهانی دوم اطراف انجا تحت کنترل شدید و مدام نظامی بود.
منبع:http://www.ufosecret.ir

برخی به او لقب افشاگر یوافاو را داده و برخی او را مورد تمسخر قرار دادهاند. گذشته از اینکه حق با کدام طرف است، «فیل اشنایدر» کسی بود که با ادعاهای خود در مورد موجودات فضایی، بحثهای بسیاری را برانگیخت؛ بهویژه آنچه که او در مورد فردی با نام «والیانت تور» گفت.
والیانت تور ظاهری شبیه انسان داشت، ولی با اینحال دارای یک سری تفاوتهای فیزیولیژیکی بود و چنین ادعا میشد که از زهره آمده است. او برای مدتی در دههی ۱۹۵۰ برای دولت آمریکا کار کرد. حداقل این داستانی است که توسط فیل اشنایدر نقل شده است؛ زمینشناس و مهندسی که گفته میشود دارای صلاحیت درجه یک در پروژههای سری دولت آمریکا بوده است. او در ساخت پایگاههای نظامی زیرزمینی همکاری داشت و در منطقهی معروف به پایگاه ۵۱ کار کرد.
افراد کمی از ارتش هستند که به وضوح همانند اشنایدر در مورد موجودات فضایی صحبت کردهاند. همهی آنان مورد تمسخر واقع شدهاند. با وجود این افرادی هستند که پس از تماشای ویدئوی اشنایدر، به گفتههای او باور کردهاند، مانند «گوردون داف» سردبیر ارشد «وترنز تودی» که به او لقب «افشاگر یوافاو» را داده است.
در ۱۷ ژانویهی ۱۹۹۶ پیکر بیجان اشنایدر در شرایط مشکوکی در آپارتمان متعلق به او پیدا شد. بسیاری معتقد بودند که او به قتل رسید درحالیکه عامل مرگ، خودکشی اعلام شد.
اشنایدر گفت که او تور را ملاقات کرده است و در واقع او تنها کسی نیست که چنین ادعای عجیبی کرده است. دکتر «فرانک استرنجز» در کتاب خود با نام «بیگانهای در پنتاگون»، در مورد بهاصطلاح ملاقات خود با تور صحبت کرده است.
اشنایدر در طول سخنرانی خود در نمایشگاه آمادهسازی در سال ۱۹۹۵، تصویری از مردی که تور مینامید نشان داد. این عکس در سال ۱۹۴۳ گرفته شده بود. اشنایدر گفت که تور از سال ۱۹۳۷ برای دولت آمریکا کار میکرده است. تور دارای شش انگشت در هر دست، قلبی با اندازهی بزرگ، شش عظیم و خون حاوی اکسید مس همانند اختاپوس و آیکیوی خارج از حد معمول (در حد ۱۲۰۰ تخمین زده میشد) بود و قادر بود بهطور روان به ۱۰۰ زبان صحبت کند (این شامل زبانهای موجودات فضایی نیز بود). او همچنین میگفت که دارای طول عمر ۴۹۰ سال است.
به گفتهی دکتر «استرنجز» تور دارای ۱.۸۸ متر قد و ۸۴ کیلوگرم وزن با موهای موجدار خرمایی رنگ و چشمان قهوهای بود. دکتر استرنجز گفت که هر دو رئیس جمهور «دوایت آیزنهاور» و «ریچارد نیکسون» تور را ملاقات کردهاند. «تریموتی گود» مشاور سابق کاخ سفید که در مورد دانش خود از موجودات فضایی سکوت نکرده است، نیز گفت که آیزنهاور با موجودات فضایی ملاقات کرده بود.
منابع: -www.ufosecret.ir- دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://persian.epochtimes.com/ - دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.ufolove.org
جنگ جهانی دوم به پایان خود نزدیک میشود و نازی ها از یک اسلحه عجیب صحبت می کنند حتما فورا افکار به سوی برنامه موشکی وی 2 منحرف میشود و علاوه بر برنامه موشکی فوق دانشمندان المانی در تلاش تولید بزرگترین تانک ان دوران یعنی مانستر 1500بودند که متفقین میکوشیدند جلوی ساخت و توسعه ان را بگیرند . خدا را شکر که بسیاری از این برنامه ها و ایده های دیوانه وار به جایی نرسید و در وقایع جنگ نقشی را ایفا نکرد . در کنار تمام این برنامه ها یک پروژه فوق سری نیز وجود داشت که ان را به شما معرفی خواهم کرد . ماشین بل نازیها : شکل ظاهری و محل استقرار .
Zwei Grafiken zum Laternenträger;

Skulptur des Kecksburg UFO (in Kecksburg, USA)

در لهستان نزدیک پروژه بزرگ در گودال و معدن ونسلز بر اساس مدارک سری متفقین به نظر میرسد که نازی ها بر روی یک ناقوس فلزی بزرگ کار میکردند . طبق گفته ایگور ویتکوفسکی نویسنده کتاب اسلحه عجیب این حامل فانوسی نام دیگر این ناقوس دارای 9 فوت عرض و 12 تا 15 فوت ارتفاع بود . مسئول پروژه فرمانده ارشد اس اس و رئیس بخش تسلیحات اس اس هانس کاملر بوده است . درجه سری بودن این پروژه انقدر زیاد بود که پس از پایان جنگ تمام دانشمندان شرکت کننده در این پروژه تیر باران شدند علاوه بر این بر اساس گزارشات در قسمت پایینی ناقوس نوشته های وجود داشت که در این مورد بعدا توضیح خواهم داد . ظاهرا این ناقوس در محلی به نام فلای تراپ آزمایش شده بود.

در مورد درستی انجام این ازمایشات مطالب مبهم یسیار میباشد . گفته شده است که ظاهرا در نزدیکی معدن یک برج اب یا منبع اب یا دستگاهی خنک کننده که با اب کار میکرده در دهه 70 در قسمت پایینی فلای تراپ وجود داشته است که برای این ازمایشات از ان استفاده می شده است . اما این نظر اقای ویتکوفسکی بوده است . به نظر من این مطلب که یک پروژه فوق سری در روی زمین در فضای ازاد باشد و مورد ازمایش قرار گیرد معقول به نظر نمی رسد . چرا ؟ چون اولا جنگ بود و چرا میبایست این ناقوس در هوای ازاد و در معرض بمباران مدام دشمن قرار میگرفت ؟ ثانیا نازیها انقدر احمق نبودند که پروژه فوق سری خود را در معرض دید دشمن قرار دهند مگر اینکه دلیل خاصی داشته باشد ؟ ثالثا بر اساس گفته ایگور اگر این ناقوس بصورت زنجیر شده در فلای تراپ ازمایش شده است تا از پرواز ان جلوگیری شود چرا این کار در درون معدن انجام نشده است ؟ البته شاید به علت وجود تشعشعات فراوان و مضر امکان ازمایش در محیط سر بسته نبوده است . در کتاب ایگور هیچ اشاره ای به پرواز ازمایشی نشده است . واقعا این ناقوس چه بود : یک محرک ضد جاذبه زمین . یک ماشین زمان . یک هواپیمای نظامی .یا ……… این سوال را کسی نمی تواند به درستی پاسخ دهد اما اولین چیزی که از همه اشکار تر است این است که هنگام را اندازی این ناقوس فسمت بالایی و پایینی ان در خلاف جهت یکدیگر می چرخیدند و دستگاه شروع به برخاستن از زمین می کرد . همچنین به این موضوع هم اشاره شده است که احتمالا افرادی هنگام کار با این دستگاه و ازمایشات زندگی خود را از دست داده اند . بر سر ناقوس چه امد ؟ پاسخ به این سوال نیز تقریبا مشکل است زیرا ما در این مورد به اسناد کمی دسترسی داریم اما در هر صورت دیگر در لهستان نیست . بر اساس نظر ویتکوفسکی که به مدارک ک. گ. ب. دسترسی داشته است روسها بر این عقیده اند که امریکاییها ان را با خود برده اند . جالبتر اینکه در ککسبورگ امریکا در سال 1965یک بشقاب پرنده یا سفینه فضایی که کاملا شبیه به ناقوس بود سقوط کرد که سریعا توسط ارتش امریکا مخفی گردید . بر روی قسمت پایینی این بشقاب پرنده نیز نوشته های وجود داشته است . ایا این بشقاب پرنده همان ناقوس بوده است ؟ ایا امریکاییها ان را به پرواز در اورده اند ؟ یا ماهواره ای بوده که در انجا سقوط کرده است طبق گفته امریکاییها . در حادثه ککسبورگ بسیاری از سوالات بی پاسخ مانده است . در موقع سقوط نه تنها صدها سرباز مستقر در شهر را تا صبح به حالت اماده باش و بیدار نگهداشتند بلکه ساکنین نیز دیده بودند که کامیونهایی بین محل حادثه و شهر ترد د میکردند . . ارتش امریکا بطور رسمی اعلام کرد که چیز مهمی در این حادثه یافت نشده است . ناسا از یک ماهواره روسی صحبت میکرد و نیروی هوایی از یک دستگاه هواشناسی صحبت میکرد و ….. جالبترین مورد این است که ارتش امریکا یک رو بعد از این حادثه مقادیر زیادی کاشی سرامیکی سفارش داده بوده است . شاید بخاطر اینکه دستگاهی را عایق کنند .


ناقوس فقط در حالت استن بای بدون خطر می باشد . از طرف اقای اتو سرنی دانشمند المانی دوران نازی پس از جنگ جهانی پس از شرکت در عملیات پیپر کلیپ پرونده سازی اطلاعات در برنامه موشکی ناسا پذیرفته شد . حال این سوال مطرح است که چرا این موضوع تازه پس از اینکه اقای ایگور ویتکوفسکی کتاب خود تحت عنوان اسلحه عجیب را منتشر کرد به میان امد و در مورد ان بحث شد ؟ شاید این یک پولسازی حرفهای باشد چراکه او هیچ گاه کپی اسناد ک. گ. ب. را منتشر نکرد و از طرف دیگر مگر ک. گ. ب. اطلاعاتی را با میل در اختیار کسی میگذارد . . از طرف دیگر اگر این پرونده کاملا خاص نبود پس چرا حدود 60 دانشمند این پروژه تیر باران شدند ؟ روسها اظهار می کنند که امریکاییها اولین کسانی بودند که در اتمام جنگ قبل از دیگران در معدن حاضر لهستان حاظر بودند . لازم به ذکر است که در طول جنگ جهانی دوم اطراف انجا تحت کنترل شدید و مدام نظامی بود.
منبع:http://www.ufosecret.ir