صبر میکنم

[صدف 2014]

به قول خودت تو عشق کم آوردن وجود نداره...

ولی من که عاشقی بلد نیستم...

اگه بودم که تو رو به اون روز نمی انداختم...

ظاهرا هیچکدوممون هیچیمون نیست...

ولی دلامون...ناجور خط خطیه...

تو بخاطر دخترونگیت...

من بخاطر حماقتام...

آره ثمینم...

دردم گذشتمه...

چرا باید اینجور میشد؟

ما که خوب بودیم...

پس چرا؟

به کی گله کنم؟

به خدا؟

به خودم؟

تو بگو به کی؟

کاش یه چیزی بود آرومم میکرد...

عین همون چیزی که تو رو آروم میکنه...

دلم برای خندیدنات...

برای بدجنس بودنام...

ناجور تنگ شده...

گفتی صبر کنم؟

چشم میکنم...

فقط نمیدونم چرا نفسام یکم نامیزونه؟

همین ضربان قلبم که گوش میکردی و

میگفتی آهنگ زندگیمه

این دو روز زیاد خوب آهنگ نمیزنه...

چشام...

بیخیال ثمینم...

تا هروقت بگی صبر میکنم!

[یسما خوشمله]

تو مجنونی......