کشف یک بشقاب پرنده توسط پایگاه هوایی رازول در ایالت نیومکزیکو منجر به جنجال بزرگی در ارتباط با فرازمینی ها شد که تا کنون بارها افرادی در تائید و یا رد آن حادثه یا جزئیات آن سخن گفته اند . در این عنوان به بررسی , شرح ماجرا و مستندات این حادثه می پردازیم .
شرح حادثه رازول 1947
در چهارم جولای سال 1947 یک شی پرنده اسرار امیزی در بیابان رنچلند شهر راسول در ایالت نیومکزیکو سقوط کرد و باعث یک بحث عمده شد که هنوز هم ادامه دارد .
در روز سه شنبه هشتم جولای سال 1947 روزنامه محلی شهر رازول در بخش یادداشتهای روزانه با تیتر بسیار درشت نوشت پایگاه هوایی رازول در بیابانهای منطقه به یک بشقاب پرنده بیگانه دست پیدا کرده است .
درست فردای همان روز در همین روزنامه در تیتر اول ژنرال رامی میگوید :
هیجان مردم بی دلیل است این دیسک فقط یک بالن هواشناسی بوده است
مقامات دولتی امریکا همواره این موضوع رو بنا به دلایل مختلف منتفی و رد کردند و بر داستان بالن هواشناسی پا فشاری کردند .
ولی دلایل متعدد شاهدان عینی وجود دارد که چند مورد آنها را در ادامه ذکر میکنیم :
سه شنبه اول جولای سال 1947 رادارها در راسول و وایت سند و منطقه الاموگوردو جسم پرنده ای را نشان میدهد که به نظر میرسد قوانین هوایی را به مبارزه میطلبد .حرکات این شی کاملا خلاف تکنولوژی ساخت بشرو و همچنین قوانین فیزیک و جاذبه است .
چهارشنبه دوم جولای 1947 ساعت نه و پنجاه دقیقه شب خانم و آقای دان ویلموت یک جسم تخم مرغی شکل شبیه دو نعلبکی وارونه به هم وصل شده را دیدند که از بالای خونه آنها در راسول عبور میکنه و شی با سریعت بسیار بسیار بالا به سمت شمال میرود .
پنج شنبه سوم جولای 1947 در محل آزمایش موشکی در وایت سند تلاش برای پرتاب یک موشک وی -2 با شکست مواجه میشه و تعداد زیادی بر اثر پاشیدن اسید موشک زخمی میشوند.
جمعه چهارم جولای 1947 ویلیام ودی و پدرش یک جسم مشتعل سفید رنگ با یک دنباله قرمز رنگ را دیدند که در حال سقوط در اسمان شمال راسول بودند .
جیمرگسدیل و ترودی ترو لاو یک فلاش نور قوی دیدند و یک صدای غرش از بالای سرشان شنیدند .
شنبه پنجم جولای 1947 یک چوپان محلی جیسون ریجوی بقایای یک سفینه سقوط کرده رو مشاهده کرد ولی تا سال بعد این موضوع را به کسی نگفت.
باستان شناسانی که در اطراف رازول کار میکردند این شی رو دیدند و با نزدیکترین تلفن کلانتر وقت راسول یعنی جرج ویلکوکس رو خبر دادند .
در ساعت پنج و سی دقیقه بعد از ظهر نیروی ارتش امریکا در محل حادثه حاضر میشود و مردم رو از محل مربوطه پراکنده و دور میکنند . محل در عرض شش ساعت از بقایای سقوط کرده این جسم پاک سازی میشه و اجساد در کیسه های برزنتی مخصوص حمل جسد انتقال پیدا میکنند .
به نگهبان محل حادثه یعنی ملوین اف براون دستور داده شد که در پشت کامیونی که کیسه های برزنتی را حمل میکرد سوار شود و داخل کیسه هارا نگاه نکند ولی وی بنا به اعترافاتش بعد از این همه سال گفت درون کیسه ها و اجساد آن موجودات رو دیده بود .
سرهای بزرگی داشتند و پوست زرد کمرنگ . علاوه بر ایشون شاهدان عینی دیگری آنها را دیده بودند .
حتی فیلمی اتوپسی جسد یکی از این اجساد رو در شبه فاکس تی وی پخش شد که خیلی ها میگن فیک و قلابی بوده است .
روی هم رفته واقعه رازول هنوز هم یکی از بهترین نمونه ها ی برخورد نزدیک میباشد .
منطقه 51 که بهش گروم لیک هم میگویند یک منطقه بسیار سری نظامی است و در حدود 90 مایلی شمال شهر لاس وگاس و در نزدیکی در یاچه خشک داماد قرار دارد در مرکز آن یک فرودگاه بزرگ موجود است که دو ایالت آمریکا وجود آن را انکار میکند.
این مرکز به دلایلی از جمله دور افتادگی , نزدیکی به تاسیسات موجود و وجود یک دریاچه خشک برای فرود اضطراری هواپیماها در دهه 50 و همچنین برای آزمایش هواپیما های جاسوسی یو-2 انتخاب شدند .
تعدادی زیادی هواپیماهای مدرن و بسیار سری در این محل و ساخته و از مایش شدند .
از جمله هواپیمای جاسوسی یو-2 و هواپیمای اس.ار-71 و هواپیمای جنگنده اف-117 را نام برد .
پروژه ساخت انواع هواپیماهای فوق سریع ارورا و همچنین جان اف-117
منطقه 51 در واقع یک زمین آزمایشی قدیمی برای بودجه سیاه دولت آمریکا برای هواپیما سازی است .
ساختمانها و مناطق اطراف منطقه 51 اغلب در ارتباط با اسناد مربوط به داستانهای یوفو و توطئه های مختلف میباشد .. جالب هست بدانید در امریکا خیلی از مردم از وجود این مناطق بی خبرند .
در سال 1989 باب لازار در یک کانال تلویزیونی در لاس وگاس شرح داد که او بر روی یک فضاپیمای بیگانه در منطقه اس-4 در جنوب منطقه 51 کار میکرده است از آن تاریخ به بعد آن منطقه تبدیل به یک سمبل عمومی پنهان کاری دولت امریکا در زمینه یوفوها نام برده شد .
لازار شرح داد که از فرودگاه مک کاران در لاس وگاس با هواپیما به فرودگاه منطقه 51 منتقل شد سپس به وسیله یک اتوبووس بسیار سری به این منطقه برده شد که شامل یک آشیانه زیر زمینی و 9 عدد آشیانه هواپیما بود که در هر کدام یک بشقاب پرنده بیگانه نگهداری می شد .
این محل جایی بود که لازار در آن کار میکرد در ابتدا ایشون و دیگر دانشمندان از برنامه هایی که در ارتباط با این بیگانگان و رابطه آنها با نژاد انسان است مطلع شدند . توضیحات داده شده در این مورد بود که این بیگانگان از 10000 سال قبل در سیر تکامل بشر نقش به سزایی داشتند و از 20 سال قبل مستقیما تبادل تکنولوژی میان این بیگانگان و دانشمندان منطقه اس-4 وجود دارد .
طبق ادعای باب لازار این بیگانه ها همان خاکستری ها هستند و از سیاره چهارم سیستم ستاره ای زتا که با ما 39 سال نوری فاصله دارد آمده اند .لازار ادعا میکند که سفینه این موجودات بیگانه با تقویت امواج جاذبه پرواز میکند و سفینه بوسیله یک راکتوری که در کف ان قرار دارد حرکت میکند و سوخت مصرفی ان عنصری با عدد اتمی 155 است که امکان ایجاد ان در زمین وجود ندارد .
این عنصر همچنین منبع جاذبه ای هستند که برای امواج فضا زمان و مسافرت بین ستاره ای تقویت میشود .
این نوع فشار باعث نامرئی شدن سفینه میشود و بدین ترتیب سفینه احتیاجی به حرکت خطی ندارد و در نتیجه سرنشینان این سفینه مسافتهای بین ستاره ای را در زمان بسیار کم طی میکنند .
سیستم حرکت این سفینه ها در واقع تایید کننده تئوری انیشتین هستش که میگوید هیچ جسمی نمیتونه سریع تر از نور برود . لازار برای اثبات ادعای خود چکهایی را که در این مدت از دولت امریکا در یافت کرده بود را در یک برنامه تلویزینی نشون داد که همگی مهر دی ان آی خورده بودند از آن زمان وی تحت فشار بسیار شدیدی از طرف دولت قرار گرفت و حتی یک بار به ضرب گلوله مجروح شد .
در سال 1997 فردی در فضای مجازی به نام ویکتور فیلم بازجویی از یک موجود فضایی رو که در یکی از ساختمانهای گروم لیک منطقه 51 بود را با حضور یک یوفولوژیست بنام مورتون پخش کند .خیلی ها به فیک بودن و قلابی بودن این فیلمها اشاره میکنند.
نکته اینجاست در فیلمی که نمایش داده شد موجودی که نشون داده میشود دقیقا شبیه همون موجودی ست که ربوده شدگان در هیپنوتیزم شرح میدهند .