امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره (نسخه دوم)

در پیچ و خم گله یک بار تورا دیدم
بین دو خیابان گرگ هی چشم چرانیدم..
محض دو قدم با تو از مدرسه در رفتم
چشمت به عروسک بود تا جیب پدر رفتم
 سپاس شده توسط oprah vinfrey
آگهی
مه من نقاب بگشا ز جمال کبريايي

که بتان فرو گذارند اساس خودنمايي

شده انتظارم از حد، چه شود ز در درآيي

ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايي
 سپاس شده توسط Nυмв
یک نفر مثل من پر از خود شد
یک نفر مثل زن پر از زن شد
از همان جاده ای که آمد رفت
رفت و اندوه برنگشتن شد..
 سپاس شده توسط oprah vinfrey
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
[ltr]یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم[/ltr]
[ltr]تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم[/ltr]
 سپاس شده توسط oprah vinfrey
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
که اول نظر به دیدن او دیده ور شدم
ماییم به صد هزار غم رفته به خاک
پیدا شده در جهان و بنهفته به خاک
ای بس که به خاک من مسکین آیند
گویند که این تویی چنین خفته به خاک
کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانیت این گمان باشد
در دیـــــاری كه در او نیست كســی یار كســــی
كاش یارب كه نیفتد به كسی كار كسی
هــــــر كس آزار منِ زار پســـــندیــــــد ولــــــــــی
نپـــســـــندیــــد دلِ زار مـن آزارِ كســــی
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانیت کنند


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 64 مهمان