20-04-2015، 16:48
چرا از بازیگرانی که سگ را مونس و همدم خود می نامند انتظار فرهنگ سازی داریم ؟!
هم غذا شدن با اين گونه حيوانات و آنها را با خود به مراکز عمومي آوردن ضمن آنکه نشانگر کمبود محبت شديد افراد است، از عدم برقراري ارتباط فرد با خانواده و جامعه نيز حکايت مي کند
"عماریون"- حرف نو نوشت: هر روز شاهد هستیم بازیگران یا همان قشر به اصطلاح فرهنگی جامعه یک نمونه از فساد و قبح شکنی را به نمایش می گذارند بدون آنکه کسی به این جماعت تذکری بدهد و یا با آنها مقابله شود . از پوشش های زننده عکس هایی که در آن کشف حجاب شده و اخیرا سگ بازی و انس با این حیوان نجس نمونه خروجی های بازیگران سینمای ایران می باشد و جوانان با الگو گرفتن از آنها ، دست به این کار می زنند و بدون هیچ پیشینه ذهنی و فقط برای همسان سازی خود با یک چهره معروف ، خود را متمایل به زندگی با حیوانات نشان می دهند . متاسفانه در جامعه ما طي سال هاي اخير نگهداري از حيوانات اعم از سگ و گربه در ابعاد کوچک و خانگي در منازل مسکوني و زندگي با گونه هاي مختلفي از حيوانات به صورت يک الگو و کلاس اجتماعي تبديل شده است.سگ بازی اینبار تبدیل به سنت حسنه ای برای عده ای از بازیگران و ورزشکاران شده که راست راست راه می روند و جلوی در و همسایه پُز سگ های رنگ و لعابدارشان را می دهند و بدبختانه آنقدر هم به خواب غفلت فرو رفته اند که احساس می کنند سرگرم چه آپولو هوا کردنی هستد که با افتخار از خود و سگ محترماشان بصورت دست در گردن انداخته عکس یادگاری می گیرند و در شبکه های مجازی منتشر می کنند تا عده ای بیایند و عکس های جفتی این دو عزیز دلبسته را لایک کنند.
از ديد روانشناسان اجتماعي، نگهداري از حيواناتي مانند سگ و گربه در منزل، نشانه اي از نابودي فرهنگ و گوشه اي از عقده هاي روحي و رفتاري و نيز کمبودهاي عاطفي در زندگي شخصي افراد است به طوري که آنان با بهانه هاي مختلف همچون "تنهايي هاي امروزي و ناهنجاري هاي جامعه خويش"، سعي در سرپوش گذاشتن همنشيني خود به عنوان يک انسان با حيوانات دارند.
محققان اجتماعي بر اين باورند که هم غذا شدن با اين گونه حيوانات و آنها را با خود به مراکز عمومي آوردن ضمن آنکه نشانگر کمبود محبت شديد افراد است، از عدم برقراري ارتباط فرد با خانواده و جامعه نيز حکايت مي کند و گاهي افراد تحت الشعاع، خود تحت تأثير تفکرات چنين افرادي قرار مي گيرند. از نظر روانشناسان اين يک واقعيت است که با شيوع زندگي فانتزي و با کم عمق شدن روابط انساني، تمايل به داشتن حيوانات خانگي بالطبع افزايش پيدا مي کند و انسان هاي دوران پست مدرن به صورت عمومي، حيوانات خانگي را به دليل علاقه به بازيگوش بودن و يا صداي زيباي آنها نگهداري مي کنند. جالب اينكه در اين ميان، شبکه هاي ماهواره اي براي کساني که لذت داشتن حيواناتي مانند سگ و گربه و... در خانه را درک نمي کنند، ابراز تأسف مي کنند و در اين زمينه رپرتاژ خبري وسيعي مي دهند که: «کساني که حيوان خانگي در خانه ندارند نمي توانند احساس علاقه به حيوان را درک کنند و دست خودشان هم نيست، چون تجربه اش را نکرده اند. ولي وقتي يک حيوان خانگي در خانه داشته باشيد آن قدر به آن عادت مي کنيد و انس مي گيريد که يکي از اعضاي خانواده تان مي شود!»
دكتر علي انتظاري، رئيس گروه جامعه شناسي دانشگاه علامه نيز در اين باره مي گويد: زمينه هاي اجتماعي نگهداري از حيوانات به دليل تاثيرپذيري افراد از رسانه هاي بيگانه است.وی معتقد است: اين رسانه ها نگهداري از سگ را مثبت عنوان مي كنند كه موجب مي شود علي رغم تعارضات فرهنگي ما درخصوص نگهداري از اين حيوان، برخي افراد اقدام به سگ بازي و سگ گرداني كنند.
دكتر مسلم صابري نيز درباره زمينه هاي رواني گرايش افراد به نگهداري از سگ در منزل، معتقد است: به نظر مي رسد كم شدن روابط عاطفي بين انسان ها مانند غرب، موجب روي آوردن افراد به نگهداري از سگ مي شود تا جايي كه برخي افراد به خاطر فرار از تنهايي ترجيح مي دهند از يك سگ نگهداري كنند و از طرفي به دليل هوش بالاي سگ و امكان ارتباطش با انسان برخي اين رابطه را جايگزين خلاهاي عاطفي مي كنند. صابري ادامه مي دهد: اگر ارتباطات انساني ميان افراد خانواده سالم و طبيعي باشد و روابط خانواده براساس سيستم نظام مند باشد ديگر نيازي نيست كه رابطه انسان و سگ به اين نزديكي باشد و مانند كاركردهاي گذشته، اين حيوان صرفاً براي شكار يا نگهباني استفاده مي شود.
اين گونه رفتارهاي بيمارگونه حتي در بين اقشار خاص جامعه نيز نفوذ كرده است. بازيگران از اين جمله هستند؛ متأسفانه كساني كه خود را الگو و قشر روشنفكر و فرهيخته مي پندارند، در اوج بي فرهنگي با يک حيوان حرام گوشت يا بدتر از آن با يک سگ، انس مي گيرند تا جايي که به طور علني اعلام مي کنند که او را از بقيه اعضاي خانواده شان بيشتر دوست دارند و وقتي که بايد به همسر و يا خانواده خود ابرازعلاقه کنند، در کنار حيوان وقت مي گذرانند!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
برخی از این بازیگران در برخورد با اعتراض و انتقاد ها می گویند سگ وفاداربوده و هیچ ضرری به وجود نمی آورد . در پاسخ باید به این قشر بگوییم که جدای از بیماری هایی که از ارتباط با این حیوانات نصیب می گردد ضرر و زیان بزرگ و مهلک روحی، روانی و معنوی، از ناحیهی سبک شمردن و یا نادیده گرفتن حکم خدا و ترجیح محبت غیر و آن هم محبت «سگ و خوک» به محبت عبادت و اطاعت پروردگار منان متوجه انسان میشود. ضرر مهلک بعدی، ریشه در حقارت روحی و تعلقات و به ویژه محبت آدمی که شاکلهی او را میسازد، به خاطر انس با یک حیوان، آن هم حیوان پلید و نجس دارد. به عنوان مثال: در سگ، صفات خوبی وجود دارد (خداوند هیچ چیز بدی نیافریده است، بلکه چگونگی ارتباط و نحوهی بهروری به خوب و بد تقسیم میگردد). در سگ حتی صفاتی وجود دارد که برای انسان حسنه محسوب میگردد. مانند: وفاداری، منعم شناسی، شاکر بودن و ... .
همین صفات سبب مساعدت زمینه برای انس میگردد و این انس و صمیمت، انسان را خوار میکند. جالب بدانید در آلمان که بیشتر از سایر ملل اروپایی انس با سگ وجود دارد و معمولاً کودکان از همان ابتدا با سگشان مأنوس و بزرگ میشوند، رذیلهی اخلاقی بسیار مخرب و مهلکی بروز یافته است. بسیاری از آلمانیها می گویند: «ما سگمان را بیشتر از خانوادهی خود دوست داریم، چرا که آنها میروند، اما این میماند!» لذا، تنها مونس، همدم، همراز، یار وفادار و محبوب یک سگ است!
حال سوال اصلی اینجاست که از بازیگرانی که سگ را مونس و همدم خود می دانند در زمینهی رشد و بروز استعدادهای انسانی، اخلاقی، اجتماعی و ... چه انتظاری میرود؟!
این چنین افرادی آیا شایسته حضور در بزریل برای حمایت فرهنگی با پول بیت المال بودند ؟! اغلب بازیگرانی که در این سفر حضور داشتند گرفتار انواع امراض روحی همچون همین انس با سگ می باشند چرا باید پول بیت المال خرج چنین افرادی گردد تا به برزیل رفته و فرهنگ کشورمان را با اقدامات شنیع خود به سخره بگیرند ؟ در عجب هستیم از اینکه در تمام دنیا مردم کشورها و بخصوص آنهایی که مردمی تر هستند سعی می کنند فرهنگ ها و رسوم اصیل و منحصر به فرد کشورخود را که برای هزاران سال پابرجا مانده را حفظ کنند،احیا کنند یا آنکه حتی بیافرینند اما در کشور ما که سابقه تمدن 2500 ساله دارد و 1400 سال است فرهنگ مستحکم اسلام تار و پود آن را محکم به هم بافته ،فاصله گرفتن از فرهنگ خود و دور انداختن باورهای اصیل امتیازی محسوب می شود که هر که معروف تر باشد، در این میدان بیشتر پیشتازی می کند.اگر این چهره ها که به لطف الهی و پول های مردم از وضع اقتصادی مناسبی برخوردارند بدلیل حس تنهایی به این حیوانات روی می آورند یا در بدنبال یک همدم دوست داشتنی می گردند بهتر است بجای اینکه تنها سگ بازی را از هالیوودی ها و ورزشکاران دیگر کشورها یاد بگیرند، کمی هم رسم زیبای پذیرفتن سرپستی کودکان بی سرپرست را در دستور کار خود قرار دهند و تا بجای هدر داند پول و احساساتشان برای سگ ها، آنرا برای همدم های بهتر و دوست داشتنی تری که از جنس خودشان خرج کنند تا هم دعای خیری نصیبشان شود و هم بانی گسترش رسم های زیبا در جامعه گسترش شوند.
هم غذا شدن با اين گونه حيوانات و آنها را با خود به مراکز عمومي آوردن ضمن آنکه نشانگر کمبود محبت شديد افراد است، از عدم برقراري ارتباط فرد با خانواده و جامعه نيز حکايت مي کند
"عماریون"- حرف نو نوشت: هر روز شاهد هستیم بازیگران یا همان قشر به اصطلاح فرهنگی جامعه یک نمونه از فساد و قبح شکنی را به نمایش می گذارند بدون آنکه کسی به این جماعت تذکری بدهد و یا با آنها مقابله شود . از پوشش های زننده عکس هایی که در آن کشف حجاب شده و اخیرا سگ بازی و انس با این حیوان نجس نمونه خروجی های بازیگران سینمای ایران می باشد و جوانان با الگو گرفتن از آنها ، دست به این کار می زنند و بدون هیچ پیشینه ذهنی و فقط برای همسان سازی خود با یک چهره معروف ، خود را متمایل به زندگی با حیوانات نشان می دهند . متاسفانه در جامعه ما طي سال هاي اخير نگهداري از حيوانات اعم از سگ و گربه در ابعاد کوچک و خانگي در منازل مسکوني و زندگي با گونه هاي مختلفي از حيوانات به صورت يک الگو و کلاس اجتماعي تبديل شده است.سگ بازی اینبار تبدیل به سنت حسنه ای برای عده ای از بازیگران و ورزشکاران شده که راست راست راه می روند و جلوی در و همسایه پُز سگ های رنگ و لعابدارشان را می دهند و بدبختانه آنقدر هم به خواب غفلت فرو رفته اند که احساس می کنند سرگرم چه آپولو هوا کردنی هستد که با افتخار از خود و سگ محترماشان بصورت دست در گردن انداخته عکس یادگاری می گیرند و در شبکه های مجازی منتشر می کنند تا عده ای بیایند و عکس های جفتی این دو عزیز دلبسته را لایک کنند.
از ديد روانشناسان اجتماعي، نگهداري از حيواناتي مانند سگ و گربه در منزل، نشانه اي از نابودي فرهنگ و گوشه اي از عقده هاي روحي و رفتاري و نيز کمبودهاي عاطفي در زندگي شخصي افراد است به طوري که آنان با بهانه هاي مختلف همچون "تنهايي هاي امروزي و ناهنجاري هاي جامعه خويش"، سعي در سرپوش گذاشتن همنشيني خود به عنوان يک انسان با حيوانات دارند.
محققان اجتماعي بر اين باورند که هم غذا شدن با اين گونه حيوانات و آنها را با خود به مراکز عمومي آوردن ضمن آنکه نشانگر کمبود محبت شديد افراد است، از عدم برقراري ارتباط فرد با خانواده و جامعه نيز حکايت مي کند و گاهي افراد تحت الشعاع، خود تحت تأثير تفکرات چنين افرادي قرار مي گيرند. از نظر روانشناسان اين يک واقعيت است که با شيوع زندگي فانتزي و با کم عمق شدن روابط انساني، تمايل به داشتن حيوانات خانگي بالطبع افزايش پيدا مي کند و انسان هاي دوران پست مدرن به صورت عمومي، حيوانات خانگي را به دليل علاقه به بازيگوش بودن و يا صداي زيباي آنها نگهداري مي کنند. جالب اينكه در اين ميان، شبکه هاي ماهواره اي براي کساني که لذت داشتن حيواناتي مانند سگ و گربه و... در خانه را درک نمي کنند، ابراز تأسف مي کنند و در اين زمينه رپرتاژ خبري وسيعي مي دهند که: «کساني که حيوان خانگي در خانه ندارند نمي توانند احساس علاقه به حيوان را درک کنند و دست خودشان هم نيست، چون تجربه اش را نکرده اند. ولي وقتي يک حيوان خانگي در خانه داشته باشيد آن قدر به آن عادت مي کنيد و انس مي گيريد که يکي از اعضاي خانواده تان مي شود!»
دكتر علي انتظاري، رئيس گروه جامعه شناسي دانشگاه علامه نيز در اين باره مي گويد: زمينه هاي اجتماعي نگهداري از حيوانات به دليل تاثيرپذيري افراد از رسانه هاي بيگانه است.وی معتقد است: اين رسانه ها نگهداري از سگ را مثبت عنوان مي كنند كه موجب مي شود علي رغم تعارضات فرهنگي ما درخصوص نگهداري از اين حيوان، برخي افراد اقدام به سگ بازي و سگ گرداني كنند.
دكتر مسلم صابري نيز درباره زمينه هاي رواني گرايش افراد به نگهداري از سگ در منزل، معتقد است: به نظر مي رسد كم شدن روابط عاطفي بين انسان ها مانند غرب، موجب روي آوردن افراد به نگهداري از سگ مي شود تا جايي كه برخي افراد به خاطر فرار از تنهايي ترجيح مي دهند از يك سگ نگهداري كنند و از طرفي به دليل هوش بالاي سگ و امكان ارتباطش با انسان برخي اين رابطه را جايگزين خلاهاي عاطفي مي كنند. صابري ادامه مي دهد: اگر ارتباطات انساني ميان افراد خانواده سالم و طبيعي باشد و روابط خانواده براساس سيستم نظام مند باشد ديگر نيازي نيست كه رابطه انسان و سگ به اين نزديكي باشد و مانند كاركردهاي گذشته، اين حيوان صرفاً براي شكار يا نگهباني استفاده مي شود.
اين گونه رفتارهاي بيمارگونه حتي در بين اقشار خاص جامعه نيز نفوذ كرده است. بازيگران از اين جمله هستند؛ متأسفانه كساني كه خود را الگو و قشر روشنفكر و فرهيخته مي پندارند، در اوج بي فرهنگي با يک حيوان حرام گوشت يا بدتر از آن با يک سگ، انس مي گيرند تا جايي که به طور علني اعلام مي کنند که او را از بقيه اعضاي خانواده شان بيشتر دوست دارند و وقتي که بايد به همسر و يا خانواده خود ابرازعلاقه کنند، در کنار حيوان وقت مي گذرانند!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
برخی از این بازیگران در برخورد با اعتراض و انتقاد ها می گویند سگ وفاداربوده و هیچ ضرری به وجود نمی آورد . در پاسخ باید به این قشر بگوییم که جدای از بیماری هایی که از ارتباط با این حیوانات نصیب می گردد ضرر و زیان بزرگ و مهلک روحی، روانی و معنوی، از ناحیهی سبک شمردن و یا نادیده گرفتن حکم خدا و ترجیح محبت غیر و آن هم محبت «سگ و خوک» به محبت عبادت و اطاعت پروردگار منان متوجه انسان میشود. ضرر مهلک بعدی، ریشه در حقارت روحی و تعلقات و به ویژه محبت آدمی که شاکلهی او را میسازد، به خاطر انس با یک حیوان، آن هم حیوان پلید و نجس دارد. به عنوان مثال: در سگ، صفات خوبی وجود دارد (خداوند هیچ چیز بدی نیافریده است، بلکه چگونگی ارتباط و نحوهی بهروری به خوب و بد تقسیم میگردد). در سگ حتی صفاتی وجود دارد که برای انسان حسنه محسوب میگردد. مانند: وفاداری، منعم شناسی، شاکر بودن و ... .
همین صفات سبب مساعدت زمینه برای انس میگردد و این انس و صمیمت، انسان را خوار میکند. جالب بدانید در آلمان که بیشتر از سایر ملل اروپایی انس با سگ وجود دارد و معمولاً کودکان از همان ابتدا با سگشان مأنوس و بزرگ میشوند، رذیلهی اخلاقی بسیار مخرب و مهلکی بروز یافته است. بسیاری از آلمانیها می گویند: «ما سگمان را بیشتر از خانوادهی خود دوست داریم، چرا که آنها میروند، اما این میماند!» لذا، تنها مونس، همدم، همراز، یار وفادار و محبوب یک سگ است!
حال سوال اصلی اینجاست که از بازیگرانی که سگ را مونس و همدم خود می دانند در زمینهی رشد و بروز استعدادهای انسانی، اخلاقی، اجتماعی و ... چه انتظاری میرود؟!
این چنین افرادی آیا شایسته حضور در بزریل برای حمایت فرهنگی با پول بیت المال بودند ؟! اغلب بازیگرانی که در این سفر حضور داشتند گرفتار انواع امراض روحی همچون همین انس با سگ می باشند چرا باید پول بیت المال خرج چنین افرادی گردد تا به برزیل رفته و فرهنگ کشورمان را با اقدامات شنیع خود به سخره بگیرند ؟ در عجب هستیم از اینکه در تمام دنیا مردم کشورها و بخصوص آنهایی که مردمی تر هستند سعی می کنند فرهنگ ها و رسوم اصیل و منحصر به فرد کشورخود را که برای هزاران سال پابرجا مانده را حفظ کنند،احیا کنند یا آنکه حتی بیافرینند اما در کشور ما که سابقه تمدن 2500 ساله دارد و 1400 سال است فرهنگ مستحکم اسلام تار و پود آن را محکم به هم بافته ،فاصله گرفتن از فرهنگ خود و دور انداختن باورهای اصیل امتیازی محسوب می شود که هر که معروف تر باشد، در این میدان بیشتر پیشتازی می کند.اگر این چهره ها که به لطف الهی و پول های مردم از وضع اقتصادی مناسبی برخوردارند بدلیل حس تنهایی به این حیوانات روی می آورند یا در بدنبال یک همدم دوست داشتنی می گردند بهتر است بجای اینکه تنها سگ بازی را از هالیوودی ها و ورزشکاران دیگر کشورها یاد بگیرند، کمی هم رسم زیبای پذیرفتن سرپستی کودکان بی سرپرست را در دستور کار خود قرار دهند و تا بجای هدر داند پول و احساساتشان برای سگ ها، آنرا برای همدم های بهتر و دوست داشتنی تری که از جنس خودشان خرج کنند تا هم دعای خیری نصیبشان شود و هم بانی گسترش رسم های زیبا در جامعه گسترش شوند.