مشاعره (نسخه دوم)

[tarane77]

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش

[Ֆℋ£¥∂α]

[ltr]شايان تماشاي تو دل باختن است[/ltr]

[ltr]بي خويش به ديدار تو پرداختن است[/ltr]

[عشق اولین]

 

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار

[Ֆℋ£¥∂α]

راه پنهانی میخانه نداند همه کس       جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر

[Ֆℋ£¥∂α]

روي قبرم بنويسيد مسافر بوده است

بنويسيد که يک مرغ مهاجر بودهاست

بنويسيد زمين کوچه ي سرگردانياست

او در اين معبر پرحادثه عابر بودهاست

[Nυмв]

نمیشه نمیشه بدون شعر نمیشه زندگی کرد ._..

تو در ابعاد من جوانه زدی
عکس من، قاب بودنت بودم
تو به فکر خیانتت بودی
من به فکر سرودنت بودم..

[Ֆℋ£¥∂α]

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون        او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

[Nυмв]

ماده جغد سفید من برگرد
بوف کورم.. چقدر گمراهی؟
من هدایت شدم.. خدا شاهد
بار کج هم به منزلش گاهی..

[خخخخ]

یارم چو قدح به دست گیرد

بازار بتان شکست گیرد

.....

انقد راهو اب زدم بالاخره اومدی=|

[Nυмв]

آبا و نگه دار واسه پشت سرم

در واژه های زرد میمیرم
در بعد از ظهری سرد میمیرم
باید کماکان مرد.. اما زیست
جز زندگی در مرگ راهی نیست