06-04-2015، 20:50
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی رمیدن اموز
رام از چه شدی رمیدن اموز
|
مشاعره (نسخه دوم) |
||||||||||||||||||||||||||||||||
06-04-2015، 20:50
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی رمیدن اموز
06-04-2015، 21:34
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-04-2015، 21:37، توسط oprah vinfrey.)
زندگی سوختن و ساختن است
بی جهت تجربه آموختن است زندگی کهنه غباری است غریب که همش یافتنو باختن است سخت بود...
07-04-2015، 6:12
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش
07-04-2015، 10:31
شاهزاده برو کارکن مگو چیست کار که ثرمایه جاودانیست کار
خخخخ
07-04-2015، 14:49
رسیدن گل و نسرین بخیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
07-04-2015، 15:57
دستهایم به کار کشتن منند
این جنایت به پاس بودن هآست شهر بی شعر نوش جان شما شاعر اینجا جنازه ای تنهاست
تموم زندگی رو من به پای تو گذاشتم
صداقت و مهر و وفا سرمایه دلم بود اونم بخاطر چشات به راه تو گذاشتم من که برات تو زندگی چیزی رو کم نذاشتم !!! شعر نو بود به امامزاده بیژن:| نگار بریم شاعر شیم؟^_^
07-04-2015، 16:53
ما زاده عشقيم و فزاينده درديم
با مدّعيِ عاکفِ مسجد، به نبرديم با مدّعيان، در طلبش عهد نبستيم با بيخبران، سازش بيهوده نکرديم در آتش عشق تو، خليلانه خزيديم
07-04-2015، 16:55
من ازطرزنگاه توامیدمبهمی دارم
نگاهت راازم نگیر ک باان عالمی دارم
ععی.. شاعر.. یاد یه چیزایی افتادم (:
ما جهانی شبیه هم بودیم.. اسمان و زمینمان با هم فرقمان هم فقط در اینجا بود او خودش بود و من خودم بودم
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|