مشاعره (نسخه دوم)

[Nυмв]

آن چشمها که اخر بدمستی من است

آن چشمها که هی همه ی هستی من است

در تاکسی نشسته به من فکر میکنند !!..

همراه دخترکی که بغل دستی من است

[خخخخ]

تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم

توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم

[فاطمه 1234]

من نه آنم که دو صد قصه ی رنگین گویم

من چو فرهاد یکی گویم وشیرین گویم

[خخخخ]

مرا در منزل جانان چو امن عیش چون مردم

جرس فریاد میدارد که بربندید محملها

[seied110]

اي خلل ناپذير همچو خليل
به شكست بت و منات، بيا
ما همه غرق در يم گنهيم
آخر اي كشتي نجات ، بيا

[×LUC i FER×]

از آمدنو رفتن ما سودی کو؟بافته وجود ما پودی کو؟ در چنبر چرخ جان چندین پاکان می سوزد و خاک می شود دودی کو

[خخخخ]

وقت آن است كزين منزل ويران بروم

راحت جان طلبم از پي جانان بروم

[سرباز خدا]

من تو را روز و شب نفرین کنم
پس نفرین به تو
با واژه هایت مرا فریفتی...

لا مصب
فی البدهه بود ها

[خخخخ]

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به ابی نخرد طوفان را

[سرباز خدا]

آن قصر که جمشید در او جام گرفت
اهو بچه کرد و روبه ارام گرفت