03-02-2015، 20:35
کارد به استخوان رسیده، باز هم صبر کنیم؟!
خدا
یکی از حوادثی که خدا آن را در قرآن در پیش چشمان ما قرار داده است، جنگ بدر است.
خدای متعال نه تنها در همان ایام بلکه در مواقع بعدی هم از حالات مسلمانان در آن ایام یاد کرده است و نکاتی را در یادآوری وقایع بدر آورده است که اگر با دیده عبرت به آن نگاه شود همیشگی و به عنوان قانون های الهی، درس آموز است که توجه ما در اینجا به نصرت الهی است.
وعده نصرت به فراریان پشیمان
در آن هنگامی که مسلمانان بر اثر ضعف ایمان و ترس جان از جبهه جنگ در احد گریخته بودند و سپس با ندامت به سراغ پیامبر بازگشتند، خدا در آیات خود آنان را به یاد "نصرت" خود در جنگ بدر انداخت و وعده داد که در صورت صبور بودن (پای کار ماندن) نصرتی بیش از نصرت بدر به آنان برساند.
در جنگ بدر خدا سه هزار فرشته به نصرت مسلمانان فرستاده بود و این بار که دشمن با سرمستی از پیروزی اولیه خود تصمیم داشت بازگردد و به خود مدینه حمله برد، خدا وعده داد که در صورت پایداری، پنج هزار ملک به نصرت آنها بفرستد.
بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَیَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِینَ (آل عمران، 125)
خدا در آیه بعد می فرماید که این کار (نصرت توسط ملائک) تنها به منظور بشارت و اطمینان قلب بوده است. از این رو و نیز از آنجا که جمع زیادی از کشتگان روز بدر به دست علی علیه السلام و مابقی به دست سایر مسلمین کشته شدهاند، به نظر می رسد که کمکی که ملائک در روز بدر کردند، به گونه شمشیر زدن نبوده است.
اما نصرت خدا چه معنایی دارد؟ آیا همان یاری و پیروزی و غلبه است؟
آیا نصرت همان پیروزی است؟ آیا نصرت همان یاری است؟
کسانی که در معنای کلمات به خوبی مطالعه می کنند، در بسیاری از موارد خود را از ترجمه قرآن عاجز می بینند.
به عنوان مثال کلماتی از ریشه های نصرت، فتح، غلبه، استعانت، امداد، تأیید و عون در قرآن به کار رفتهاند و در ابتدای کار ما در ترجمه فارسی به جای همه آنها از واژه "یاری" یا "کمک" استفاده می کنیم، اما اگر دقیق تر شویم متوجه می شویم که هر کدام از این کلمات معنایی مخصوص به خود دارند.
نصرت نوعی از یاری و پیروزی است که با شکفتگی درونی انسان نیز همراه است. از این رو، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری بر دشمن دارد. از این رو نصرت یکی از مفاهیم سطح بالاست که برای درک آن حتماً باید به سراغ آیات قرآن برویم.
نصرت نوعی از یاری و پیروزی است که با شکفتگی درونی انسان نیز همراه است. از این رو، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری بر دشمن دارد. از این رو نصرت یکی از مفاهیم سطح بالاست که برای درک آن حتماً باید به سراغ آیات قرآن برویم
چند نکته درباره نصرت الهی:
اول – همه انواع و مراتب نصرت از جانب خداست
در همین آیه که در بالا ذکر کردیم، آمده است که "وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَكیمِ" از اینجا نیز می توانیم بفهمیم که نصر، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری در جنگ دارد زیرا خدا درباره غلبه یا عون یا استعانت، چنین جملهای نگفته است؛ بلکه درباره نصر، گفته است که "همه انواع آن فقط از جانب خود من است"
قرآن حتی سخن از ملائکهای به میان آورده است که نصرت بخش هستند. از اینجا می فهمیم که کسانی که نیت های الهی دارند و در مسیر خدا به یاری می پردازند نیز جزو همان نصرت الهی به شمار می روند و از اینجا می فهمیم که خدا نصرت خود را به وسیله عواملی مثل مومنان یا ملائکه به ما می رساند و این عوامل در مسیر خدا هستند و در حقیقت همه نصرت از خداست.
دوم - خدا را هم می توان یاری کرد
عیسی علیه السلام از حواریون خود پرسید: انصار من به سوی خدا کیانند؟ آنها جواب دادند: ما انصار خدا هستیم (صف، 14)
در آیه دیگری نیز می خوانیم که خدا حتما کسانی که او را نصرت دهند، نصرت خواهد داد (حج، 40)
همچنین خدا مسلمانان مدینه را "انصار" نامیده است و با نقل جریان عیسی علیه السلام به زیبایی به ما می آموزد که با نصرت اولیاء خدا می توانیم جزو "انصار الله" شویم.
سوم – بازار ناصران خیالی و وهمی هم سکه است
گفتیم که از نظر خدا "نصرت" نوع خاصی از کمک است که با شکوفایی درونی فرد نیز همراه است و نصرت تنها از جانب خداست اما کمک های ظاهری می تواند جنبههای غیر الهی نیز داشته باشد.
در این میان عدهای به خیال باطل خود از مسیرهای غیر الهی به دنبال نصرت هستند؛ اما همه اینها خیال و وهم است و محبوب هایی که در بیراهه خدا هستند، حقیقتاً نمی توانند کسی را یاری کنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ (یس، 74)
ما هم باید مراقب باشیم که از مسیرهای غیر خدایی به دنبال ناصر نگردیم: وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا (نساء، 89)
چهارم – هل من ناصر ینصرنی؟
در لحظاتی که همه مردان خاندان و اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شده بودند، ایشان فرمودند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
کسانی که نیت های الهی دارند و در مسیر خدا به یاری می پردازند نیز جزو همان نصرت الهی به شمار می روند و از اینجا می فهمیم که خدا نصرت خود را به وسیله عواملی مثل مومنان یا ملائکه به ما می رساند و این عوامل در مسیر خدا هستند و در حقیقت همه نصرت از خداست
در آن لحظات که همه یاران امام حسین علیه السلام شهید شده بودند و ایشان تنها در میدان جنگ مانده بود، دیگر هیچ امکان عقلی برای پیروزی بر لشگر عمر سعد نبود؛ اما آن حجت حق هنوز هم به دنبال "ناصر" بود؛ به دنبال کسی بود که خودش شکفته باشد و با جانفشانی در راه خدا و امام حسین در مسیر شکفتگی خود ابا عبدالله قرار گیرد.
پنجم – ما به انتظار "منصور" هستیم
منصور از کلماتی است که به صاحب الزمان مرتبط است. در زیارت عاشورا میخوانیم:
فأسأل الله الذی اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله
ششم – شما انسان های عجولی هستید؛ نصرت خدا نزدیک است!
در شرایطی که انتظار نصرت خدا را داریم و به حساب خودمان کارد به استخوان رسیده و هنوز یاری خدا نیامده است، خدا ما را عجول خوانده است!
حتی بندگان شایستهاش نیز دچار این حالت می شوند و می گویند: "پس نصرت خدا کی می آید؟" اما خدا آنها را رها نکرده است. از دید خدا – که حق و درست هم همان است – کماکان نصرت خدا نزدیک است و این ما انسان ها هستیم که عجول هستیم زیرا افق دیدمان محدود است و خیلی زود صبر را از کف میدهیم.
این دو آیه از قرآن شایسته توجه است:
آیا به خیال خودتان به بهشت وارد می شوید اما قبل از آنکه مشابه اتفاقی که برای قبلی ها پیش آمده است، برایتان نیاید؟ آنقدر آنها دچار سختی و زیان شدند و به گونهای متزلزل شدند که فرستاده خدا و آنانی که با آنها ایمان آورده بودند می گفتند: یاری خدا کی خواهد آمد؟ آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است(بقره، 214)
و انسان بدی را می طلبد، همانگونه که نیکی را می طلبد و انسان شتاب زده است. (اسراء، 11)
خدا
یکی از حوادثی که خدا آن را در قرآن در پیش چشمان ما قرار داده است، جنگ بدر است.
خدای متعال نه تنها در همان ایام بلکه در مواقع بعدی هم از حالات مسلمانان در آن ایام یاد کرده است و نکاتی را در یادآوری وقایع بدر آورده است که اگر با دیده عبرت به آن نگاه شود همیشگی و به عنوان قانون های الهی، درس آموز است که توجه ما در اینجا به نصرت الهی است.
وعده نصرت به فراریان پشیمان
در آن هنگامی که مسلمانان بر اثر ضعف ایمان و ترس جان از جبهه جنگ در احد گریخته بودند و سپس با ندامت به سراغ پیامبر بازگشتند، خدا در آیات خود آنان را به یاد "نصرت" خود در جنگ بدر انداخت و وعده داد که در صورت صبور بودن (پای کار ماندن) نصرتی بیش از نصرت بدر به آنان برساند.
در جنگ بدر خدا سه هزار فرشته به نصرت مسلمانان فرستاده بود و این بار که دشمن با سرمستی از پیروزی اولیه خود تصمیم داشت بازگردد و به خود مدینه حمله برد، خدا وعده داد که در صورت پایداری، پنج هزار ملک به نصرت آنها بفرستد.
بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَیَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِینَ (آل عمران، 125)
خدا در آیه بعد می فرماید که این کار (نصرت توسط ملائک) تنها به منظور بشارت و اطمینان قلب بوده است. از این رو و نیز از آنجا که جمع زیادی از کشتگان روز بدر به دست علی علیه السلام و مابقی به دست سایر مسلمین کشته شدهاند، به نظر می رسد که کمکی که ملائک در روز بدر کردند، به گونه شمشیر زدن نبوده است.
اما نصرت خدا چه معنایی دارد؟ آیا همان یاری و پیروزی و غلبه است؟
آیا نصرت همان پیروزی است؟ آیا نصرت همان یاری است؟
کسانی که در معنای کلمات به خوبی مطالعه می کنند، در بسیاری از موارد خود را از ترجمه قرآن عاجز می بینند.
به عنوان مثال کلماتی از ریشه های نصرت، فتح، غلبه، استعانت، امداد، تأیید و عون در قرآن به کار رفتهاند و در ابتدای کار ما در ترجمه فارسی به جای همه آنها از واژه "یاری" یا "کمک" استفاده می کنیم، اما اگر دقیق تر شویم متوجه می شویم که هر کدام از این کلمات معنایی مخصوص به خود دارند.
نصرت نوعی از یاری و پیروزی است که با شکفتگی درونی انسان نیز همراه است. از این رو، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری بر دشمن دارد. از این رو نصرت یکی از مفاهیم سطح بالاست که برای درک آن حتماً باید به سراغ آیات قرآن برویم.
نصرت نوعی از یاری و پیروزی است که با شکفتگی درونی انسان نیز همراه است. از این رو، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری بر دشمن دارد. از این رو نصرت یکی از مفاهیم سطح بالاست که برای درک آن حتماً باید به سراغ آیات قرآن برویم
چند نکته درباره نصرت الهی:
اول – همه انواع و مراتب نصرت از جانب خداست
در همین آیه که در بالا ذکر کردیم، آمده است که "وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَكیمِ" از اینجا نیز می توانیم بفهمیم که نصر، معنایی کامل تر از غلبه و پیروزی ظاهری در جنگ دارد زیرا خدا درباره غلبه یا عون یا استعانت، چنین جملهای نگفته است؛ بلکه درباره نصر، گفته است که "همه انواع آن فقط از جانب خود من است"
قرآن حتی سخن از ملائکهای به میان آورده است که نصرت بخش هستند. از اینجا می فهمیم که کسانی که نیت های الهی دارند و در مسیر خدا به یاری می پردازند نیز جزو همان نصرت الهی به شمار می روند و از اینجا می فهمیم که خدا نصرت خود را به وسیله عواملی مثل مومنان یا ملائکه به ما می رساند و این عوامل در مسیر خدا هستند و در حقیقت همه نصرت از خداست.
دوم - خدا را هم می توان یاری کرد
عیسی علیه السلام از حواریون خود پرسید: انصار من به سوی خدا کیانند؟ آنها جواب دادند: ما انصار خدا هستیم (صف، 14)
در آیه دیگری نیز می خوانیم که خدا حتما کسانی که او را نصرت دهند، نصرت خواهد داد (حج، 40)
همچنین خدا مسلمانان مدینه را "انصار" نامیده است و با نقل جریان عیسی علیه السلام به زیبایی به ما می آموزد که با نصرت اولیاء خدا می توانیم جزو "انصار الله" شویم.
سوم – بازار ناصران خیالی و وهمی هم سکه است
گفتیم که از نظر خدا "نصرت" نوع خاصی از کمک است که با شکوفایی درونی فرد نیز همراه است و نصرت تنها از جانب خداست اما کمک های ظاهری می تواند جنبههای غیر الهی نیز داشته باشد.
در این میان عدهای به خیال باطل خود از مسیرهای غیر الهی به دنبال نصرت هستند؛ اما همه اینها خیال و وهم است و محبوب هایی که در بیراهه خدا هستند، حقیقتاً نمی توانند کسی را یاری کنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ (یس، 74)
ما هم باید مراقب باشیم که از مسیرهای غیر خدایی به دنبال ناصر نگردیم: وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا (نساء، 89)
چهارم – هل من ناصر ینصرنی؟
در لحظاتی که همه مردان خاندان و اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شده بودند، ایشان فرمودند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
کسانی که نیت های الهی دارند و در مسیر خدا به یاری می پردازند نیز جزو همان نصرت الهی به شمار می روند و از اینجا می فهمیم که خدا نصرت خود را به وسیله عواملی مثل مومنان یا ملائکه به ما می رساند و این عوامل در مسیر خدا هستند و در حقیقت همه نصرت از خداست
در آن لحظات که همه یاران امام حسین علیه السلام شهید شده بودند و ایشان تنها در میدان جنگ مانده بود، دیگر هیچ امکان عقلی برای پیروزی بر لشگر عمر سعد نبود؛ اما آن حجت حق هنوز هم به دنبال "ناصر" بود؛ به دنبال کسی بود که خودش شکفته باشد و با جانفشانی در راه خدا و امام حسین در مسیر شکفتگی خود ابا عبدالله قرار گیرد.
پنجم – ما به انتظار "منصور" هستیم
منصور از کلماتی است که به صاحب الزمان مرتبط است. در زیارت عاشورا میخوانیم:
فأسأل الله الذی اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله
ششم – شما انسان های عجولی هستید؛ نصرت خدا نزدیک است!
در شرایطی که انتظار نصرت خدا را داریم و به حساب خودمان کارد به استخوان رسیده و هنوز یاری خدا نیامده است، خدا ما را عجول خوانده است!
حتی بندگان شایستهاش نیز دچار این حالت می شوند و می گویند: "پس نصرت خدا کی می آید؟" اما خدا آنها را رها نکرده است. از دید خدا – که حق و درست هم همان است – کماکان نصرت خدا نزدیک است و این ما انسان ها هستیم که عجول هستیم زیرا افق دیدمان محدود است و خیلی زود صبر را از کف میدهیم.
این دو آیه از قرآن شایسته توجه است:
آیا به خیال خودتان به بهشت وارد می شوید اما قبل از آنکه مشابه اتفاقی که برای قبلی ها پیش آمده است، برایتان نیاید؟ آنقدر آنها دچار سختی و زیان شدند و به گونهای متزلزل شدند که فرستاده خدا و آنانی که با آنها ایمان آورده بودند می گفتند: یاری خدا کی خواهد آمد؟ آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است(بقره، 214)
و انسان بدی را می طلبد، همانگونه که نیکی را می طلبد و انسان شتاب زده است. (اسراء، 11)