بغضهای مرطوب مرا باور کن،
این باران نیست که میبارد ،
صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد
این باران نیست که میبارد ،
صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد
برای از بین بردن یک عدد معشوقه
نم باران کافی ست ...
نم باران کافی ست ...
وای باران باران
شیشه ی پنجره را باران شست..
از دلِ من اما ,چه کسی نقشِ تورا خواهد شست..
شیشه ی پنجره را باران شست..
از دلِ من اما ,چه کسی نقشِ تورا خواهد شست..
همینکه بگویید : « آه , گمـــانم امروز بـاران ببــارد . »
کـافـی ست تا ابـرها دوستــتان داشتـــه باشنــد
وَ البـته شمـا را کـه چشـم به راهـشان بـوده اید
کـافـی ست تا ابـرها دوستــتان داشتـــه باشنــد
وَ البـته شمـا را کـه چشـم به راهـشان بـوده اید
شـما را بیــــــــــــــشتر
آدم هـایِ غمگـینِ دوست داشتـنی
در میـان شما کسـی هـست
کـه با یـک تـکه ابـر کوچـکِ خـاکـستری
قـرار داشـته بــاشد ؟
آدم هـایِ غمگـینِ دوست داشتـنی
در میـان شما کسـی هـست
کـه با یـک تـکه ابـر کوچـکِ خـاکـستری
قـرار داشـته بــاشد ؟
بـاران کمــی آهستــه تــر
اینجــا کســی در خـانـه نیسـت
مــن هستــم
و
تنهــایــی
و
دردی کــه نــامـش زنـدگیســت ...
اینجــا کســی در خـانـه نیسـت
مــن هستــم
و
تنهــایــی
و
دردی کــه نــامـش زنـدگیســت ...
همچنـان منتـظرم
تـا قطره هاي بـاران
تـو را از آن بـالا در آغوشم رهـا کننـد
…
يا غـرق مي شوم
يا رفيـق شبهاي بـارانيت مي مانـم ...
تـا قطره هاي بـاران
تـو را از آن بـالا در آغوشم رهـا کننـد
…
يا غـرق مي شوم
يا رفيـق شبهاي بـارانيت مي مانـم ...
نَــیـــا بــــاران ! ...
زَمــیــن جــــایِ قَـــشَـــنگـــــی نــیست...!
زَمــیــن جــــایِ قَـــشَـــنگـــــی نــیست...!