27-12-2014، 20:11
در من گره خورده، طنابی که نجاتم شد
چشمی که توی عشق/ بازی، مات ِ ماتم شد
برگشته ام پیش تو از شن های سرگردان
مثل شروعی تازه قبل از لحظه ی پایان
|
مشاعره (نسخه دوم) |
|||||||||||||||||
27-12-2014، 20:11
در من گره خورده، طنابی که نجاتم شد چشمی که توی عشق/ بازی، مات ِ ماتم شد برگشته ام پیش تو از شن های سرگردان مثل شروعی تازه قبل از لحظه ی پایان
نازد به خودش خدا که حيدر دارد
درياي فضائلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد والله
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
27-12-2014، 21:44
دشمن دانا که غم جان بود
بهتر از ان دوست که نادان بود
27-12-2014، 21:46
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
_
دیگر نبآید تو مرآ بآ شک بترسآنی یک مشت بغض و خآطره بآ عشق در جنگ است تنهآییم بآ غربت تهرآن همآهنگ است نه .. برنمیگردم به شهری که پر از سنگ است _
28-12-2014، 2:19
تو طاعت حق كني به اميد بهشت
نه نه تو نه عاشقي كه مزدوري تو
28-12-2014، 10:17
و لله که شهر بی تو مرا حبس میشود
اوارگی و کوه و بیابانم ارزوست
تاریخ میخ خورده به پشت و به سایه اش
عشق شکست خورده ی بی عین و قاف را از درد ناله میشده و نعره میزده مادر که گذاشته در خود شیاف را
28-12-2014، 11:57
اخر الامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی | |||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|