23-12-2014، 15:12
انجمن مخفي فراماسونها، يكي از تشكلهاي افراطي عصر مشروطه بود كه با هدف تسلط بر حكومت و فرهنگ ايران در 22 ربيعالاول 1322 قمري فعاليت خود را آغاز كرد، محل انجمن باغ سليمان خان ميكده در خيابان گمرك بود، مذاكرات و مصوبات اين انجمن آشكار ميسازد كه آنها با چابكي و تردستي قصد داشتند با ايجاد اغتشاش و دودستگي در كشور از آب گلآلود ماهي گرفته و موقعيت خود را در كشور استحكام بخشند. عضويت اين افراد در جمعيت فراماسونري و وابستگي برخي از آنان به فرقه ضاله بابيه همنوايي و همگامي اين جريانات وابسته را در تخريب بنيانهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايران اسلامي آشكار ميسازد بر اساس مصوبات اين انجمن ميبايستي آتش فتنه در كشور روشن شود و هيچگاه خاموش نگردد. تأملي در مصوبات اين انجمن نشان ميدهد كه نزاع با حكومت، تضعيف اسلام با تكيه بر بيگانگان محور اقدامات افراطي آنها ميباشد با هم مصوبات آن جلسه را ميخوانيم:
اول، اشخاص متنفد و پاكنيت را در جرگه آزاديخواهان وارد كنيم.
دوم، در اين اختلاف و دودستگي ميان پيروان عينالدوله و طرفداران ميرزا علياصغرخان اتابك حداكثر استفاده را براي پيشرفت منظوري كه داريم بنماييم.
سوم، آتش اختلافي كه ميان دو دسته مذكور شعلهور شده دامن بزنيم و مخالفين عينالدوله را كمك نموده تشويق به پايداري بنماييم.
چهارم، اشخاص جاهطلب را به مخالفت با دولت و دستگاه فعلي تشويق نماييم.
پنجم، با حوزه علميه نجف ارتباط پيدا كرده و مفاسد دستگاه كنوني و مخاطراتي كه براي مملكت در پيش است به آنها خاطرنشان كنيم.
ششم، در ميان شاهزادگان و رجال دولت كساني كه ناراضي هستند جمع كرده و با خود همفكر نماييم.
هفتم، در ميان روحانيون متنفذ تهران با آنهايي كه جسارت شجاعت دارند بدون اينكه از منظور ما آگاه شوند همفكري كنيم.
هشتم، اگرچه مردان روشنفكري كه در ميان دولتيان هستند ترسو و محافظهكار ميباشند ولي چون اطلاعاتي از سياست جهان دارند بايد با آنها به طور مخفيانه مشورت كرد و نظامنامة اصلاحي كه پس از موفقيت بايد اجرا نمود اول تهيه و آماده كرد.
نهم، كليه افراد اين جمعيت موظفند با تمام وسايل ممكنه در روشن كردن افكار مردم و بسط معارف كوشش كنند و مخاطرات و معايب حكومت استبدادي را و منافع بسط قانون را به مردم بنمايند.
دهم، نويسندگان اين جمعيت موظفند مقالات چند از اوضاع ايران و مفاسد دستگاه حاكمه نگاشته به جرايد مهم دنيا مخصوصاً روزنامههايي كه در ممالك آزاد منتشر ميشود بفرستند.
يازدهم، رفقا مكلفند دستگاه ژلاتين تهيه نموده شبنامههاي مهيج در ميان مردم منتشر كنند و آسايشي كه ملل متمدن جهان در پرتو قانون دارند گوشزد نمايند و از ترقيات كشورهايي كه داراي حكومت ملي هستند سخن گويند.
دوازدهم، كساني كه با زبان خارجه آشنا هستند موظفند كه تاريخ انقلابات امم مترقي را ترجمه نموده و منتشر نمايند.
سيزدهم، خطباء و وعظاء بايد بيش از پيش در بيدار كردن مردم و نشان دادن راه صلاح كوشش نمايند.
چهاردهم، براي اينكه از اول كار دچار حمله مخالفين و مستبدين و ملاهاي رياكار نشويم رفقا بايد تمام مطالبي را كه به وسايل مختلفه منتشر ميكنند با احكام اسلام مطابق كنند و چيزي كه حربه تكفير به دست بدخواهان بدهد ننويسند.
پانزدهم، برادران بايد به وسايل ممكنه اطلاعات از دربار سلطنتي و حوزه صدارت و مقامات مهم دولتي به دست آورده و در اختيار مجمع دوستان بگذارند.
شانزدهم، به برادران تذكر داده ميشود كه در كشورهاي آسيايي و شرقي بيش از هر چيز از جاهطلبي اشخاص ميتوان استفاده نمود و چون در ميان روحانيون و رجال دولت و شاهزادگان مردان جاهطلب و خودخواه بسيارند ما بايد با تشويق و تحريك آنها حداكثر استفاده را براي به وجود آوردن انقلاب و رسيدن به مقصودي كه داريم بنماييم.
هفدهم، گرچه در سرلوحه مرام آزاديخواهان جهان آزادي عقيده است ولي به واسطه مشكلاتي كه در پيش است اكيداً به برادران توصيه ميكنيم كه از اين به بعد از حضور در مجالس ديني و مذهبي غير از مجلس اسلامي خودداري نمايند و وسيله به دست بدخواهان ندهند.
هيجدهم، ما بايد با آزاديخواهان مملكت و كساني كه در خارج هستند رابطه پيدا كرده و آنان را به همفكري با خود و قيام دادن بر ضد ظالمين تشويق نماييم.
اين هيجده ماده بدون اينكه كوچكترين مخالفتي درباره مواد آن بشود به تصويب رسيد و بنابه پيشنهاد كارگردانان مجمع قرار شد نُه نفر براي سرپرستي و اداره جمعيت انتخاب شوند تا هر هفته جلسه خصوصي تشكيل دهند و در صورت لزوم بار ديگر جلسه عمومي را با حضور افرادي كه در همين جلسه حضور داشتند برگزار نمايند. در نتيجه نُه نفر زير انتخاب شدند:
ملك المتكلمين، سيد جمال واعظ، سيد محمدرضا مساوات، سيد اسدالله خرقاني، شيخالرئيس ابوالحسن ميرزا، آقا ميرزا محسن برادر صدرالعلماء، ميرزا سليمانخان ميكده، حاجي ميرزا يحيي دولتآبادي، ميرزا محمدعليخان نصرةالسلطان.
کميتة انتخابي هفتهاي يك بار در منزل حاج شيخ مهدي شريف كاشاني كه هشتاد سال داشت تشكيل ميشد. اعضاء مؤسس و كساني كه در اولين جلسه حضور داشتند بر طبق نوشتة دكتر ملكزاده به شرح زير بودند:
1. ملكالمتكلمين
2. سيد جمالالدين واعظ
3. ابوالحسن ميرزا شيخالرئيس
4. حاجي ميرزا يحيي دولتآبادي
5. حاجي سيد نصرالله تقوي
6. ميرزا سليمانخان ميكده
7. سيد محمدرضا مساوات
8. ميرزا محمدحسين ذكاءالملك
9. ميرزا محسن برادر صدرالعلماء
10. ميرزا ابراهيمخان منشي سفارت
فرانسه
11. حاج ميرزا مهدي دولتآبادي
12. حاجي ميرزا عليمحمد دولتآبادي
13. سيد اسدالله خرقاني
14. يمينالسلطنه اخوي آقاي منقح
15. ميرزا محمدعليخان نصرةالسلطان
16. ميرزا حيدرعلي زردوز
17. يحيي ميرزا
18. جلالالممالك ايرج
19. ميرزا علياكبر حكيمي ساعتساز
20. حاج شيخ مهدي كاشي
21. مجدالاسلام كرماني
22. مجلسي اصفهاني
23. جناب اصفهاني
24. سيد عبدالوهاب اصفهاني
25. حاج علينقيخان سردار اسعد
بختياري
26. بحرالعلوم كرماني (برادر روحي
كرماني)
27. سيد عبدالوهاب معينالعلماء
28. اردشيرجي زردشتي
29. ارباب گيو زردشتي
30. سلطانالعلماء زوارهاي
31. ميرزا جهانگير خان
32. حاجي سياح
33. امينالاطباء رشتي
34. ميرزا محمدحسين اعتضاءالحكماء
35. حاجي نايبالصدر شيرازي
36. قاضي قزويني
37. آقا محمدحسين تاجر (معروف به
خياط)
38. مرشد آقا
39. ميرزا نورالله خان مذوي
40. حاجي شيخ محمد رفيع
41. ميرزا حسنخان مذوي
42. نصرالله خان ناظمالعلوم
43. آقاميرزا محمدتقي محرر
صدرالعلماء
44. لواءالملك
45. ميرزا عبدالخالق سدهئي
46. شيخ غلام حسيني
47. ميرزا حسن رشيديه
48. سيد عبدالرحيم كاشاني
49. سيد عبدالرحيم اصفهاني
50. ميرزا محمود اخلاقي
51. ميرزا محمود شيرازي
52. حامدالملك شيرازي
53. خان شوكت
54. شيخ عبدالله مفيد
55. شيخ علي زرندي ناطقالمله
56. معين نظام
ولتر از فراماسونهاي افراطي فرانسه كه الگوي افراطيون ايراني بود براي شعلهور شدن آتش انقلاب فرانسه دستور ميدهد: «بايستي بر حسب توطئهچينيهاي قبلي اقدام كرد نه از روي تعصب شخصي... بايستي اسرار ميترا فاش نگردد... بزنيد و دستهاي خود را پنهان كنيد».
____________________________
منابع:
اسماعيل رائين. فراموشخانه و فراماسونري در ايران. ج دوم، ص 183 .
مهدي ملكزاده، تاريخ انقلاب مشروطيت، ج 2 .
اول، اشخاص متنفد و پاكنيت را در جرگه آزاديخواهان وارد كنيم.
دوم، در اين اختلاف و دودستگي ميان پيروان عينالدوله و طرفداران ميرزا علياصغرخان اتابك حداكثر استفاده را براي پيشرفت منظوري كه داريم بنماييم.
سوم، آتش اختلافي كه ميان دو دسته مذكور شعلهور شده دامن بزنيم و مخالفين عينالدوله را كمك نموده تشويق به پايداري بنماييم.
چهارم، اشخاص جاهطلب را به مخالفت با دولت و دستگاه فعلي تشويق نماييم.
پنجم، با حوزه علميه نجف ارتباط پيدا كرده و مفاسد دستگاه كنوني و مخاطراتي كه براي مملكت در پيش است به آنها خاطرنشان كنيم.
ششم، در ميان شاهزادگان و رجال دولت كساني كه ناراضي هستند جمع كرده و با خود همفكر نماييم.
هفتم، در ميان روحانيون متنفذ تهران با آنهايي كه جسارت شجاعت دارند بدون اينكه از منظور ما آگاه شوند همفكري كنيم.
هشتم، اگرچه مردان روشنفكري كه در ميان دولتيان هستند ترسو و محافظهكار ميباشند ولي چون اطلاعاتي از سياست جهان دارند بايد با آنها به طور مخفيانه مشورت كرد و نظامنامة اصلاحي كه پس از موفقيت بايد اجرا نمود اول تهيه و آماده كرد.
نهم، كليه افراد اين جمعيت موظفند با تمام وسايل ممكنه در روشن كردن افكار مردم و بسط معارف كوشش كنند و مخاطرات و معايب حكومت استبدادي را و منافع بسط قانون را به مردم بنمايند.
دهم، نويسندگان اين جمعيت موظفند مقالات چند از اوضاع ايران و مفاسد دستگاه حاكمه نگاشته به جرايد مهم دنيا مخصوصاً روزنامههايي كه در ممالك آزاد منتشر ميشود بفرستند.
يازدهم، رفقا مكلفند دستگاه ژلاتين تهيه نموده شبنامههاي مهيج در ميان مردم منتشر كنند و آسايشي كه ملل متمدن جهان در پرتو قانون دارند گوشزد نمايند و از ترقيات كشورهايي كه داراي حكومت ملي هستند سخن گويند.
دوازدهم، كساني كه با زبان خارجه آشنا هستند موظفند كه تاريخ انقلابات امم مترقي را ترجمه نموده و منتشر نمايند.
سيزدهم، خطباء و وعظاء بايد بيش از پيش در بيدار كردن مردم و نشان دادن راه صلاح كوشش نمايند.
چهاردهم، براي اينكه از اول كار دچار حمله مخالفين و مستبدين و ملاهاي رياكار نشويم رفقا بايد تمام مطالبي را كه به وسايل مختلفه منتشر ميكنند با احكام اسلام مطابق كنند و چيزي كه حربه تكفير به دست بدخواهان بدهد ننويسند.
پانزدهم، برادران بايد به وسايل ممكنه اطلاعات از دربار سلطنتي و حوزه صدارت و مقامات مهم دولتي به دست آورده و در اختيار مجمع دوستان بگذارند.
شانزدهم، به برادران تذكر داده ميشود كه در كشورهاي آسيايي و شرقي بيش از هر چيز از جاهطلبي اشخاص ميتوان استفاده نمود و چون در ميان روحانيون و رجال دولت و شاهزادگان مردان جاهطلب و خودخواه بسيارند ما بايد با تشويق و تحريك آنها حداكثر استفاده را براي به وجود آوردن انقلاب و رسيدن به مقصودي كه داريم بنماييم.
هفدهم، گرچه در سرلوحه مرام آزاديخواهان جهان آزادي عقيده است ولي به واسطه مشكلاتي كه در پيش است اكيداً به برادران توصيه ميكنيم كه از اين به بعد از حضور در مجالس ديني و مذهبي غير از مجلس اسلامي خودداري نمايند و وسيله به دست بدخواهان ندهند.
هيجدهم، ما بايد با آزاديخواهان مملكت و كساني كه در خارج هستند رابطه پيدا كرده و آنان را به همفكري با خود و قيام دادن بر ضد ظالمين تشويق نماييم.
اين هيجده ماده بدون اينكه كوچكترين مخالفتي درباره مواد آن بشود به تصويب رسيد و بنابه پيشنهاد كارگردانان مجمع قرار شد نُه نفر براي سرپرستي و اداره جمعيت انتخاب شوند تا هر هفته جلسه خصوصي تشكيل دهند و در صورت لزوم بار ديگر جلسه عمومي را با حضور افرادي كه در همين جلسه حضور داشتند برگزار نمايند. در نتيجه نُه نفر زير انتخاب شدند:
ملك المتكلمين، سيد جمال واعظ، سيد محمدرضا مساوات، سيد اسدالله خرقاني، شيخالرئيس ابوالحسن ميرزا، آقا ميرزا محسن برادر صدرالعلماء، ميرزا سليمانخان ميكده، حاجي ميرزا يحيي دولتآبادي، ميرزا محمدعليخان نصرةالسلطان.
کميتة انتخابي هفتهاي يك بار در منزل حاج شيخ مهدي شريف كاشاني كه هشتاد سال داشت تشكيل ميشد. اعضاء مؤسس و كساني كه در اولين جلسه حضور داشتند بر طبق نوشتة دكتر ملكزاده به شرح زير بودند:
1. ملكالمتكلمين
2. سيد جمالالدين واعظ
3. ابوالحسن ميرزا شيخالرئيس
4. حاجي ميرزا يحيي دولتآبادي
5. حاجي سيد نصرالله تقوي
6. ميرزا سليمانخان ميكده
7. سيد محمدرضا مساوات
8. ميرزا محمدحسين ذكاءالملك
9. ميرزا محسن برادر صدرالعلماء
10. ميرزا ابراهيمخان منشي سفارت
فرانسه
11. حاج ميرزا مهدي دولتآبادي
12. حاجي ميرزا عليمحمد دولتآبادي
13. سيد اسدالله خرقاني
14. يمينالسلطنه اخوي آقاي منقح
15. ميرزا محمدعليخان نصرةالسلطان
16. ميرزا حيدرعلي زردوز
17. يحيي ميرزا
18. جلالالممالك ايرج
19. ميرزا علياكبر حكيمي ساعتساز
20. حاج شيخ مهدي كاشي
21. مجدالاسلام كرماني
22. مجلسي اصفهاني
23. جناب اصفهاني
24. سيد عبدالوهاب اصفهاني
25. حاج علينقيخان سردار اسعد
بختياري
26. بحرالعلوم كرماني (برادر روحي
كرماني)
27. سيد عبدالوهاب معينالعلماء
28. اردشيرجي زردشتي
29. ارباب گيو زردشتي
30. سلطانالعلماء زوارهاي
31. ميرزا جهانگير خان
32. حاجي سياح
33. امينالاطباء رشتي
34. ميرزا محمدحسين اعتضاءالحكماء
35. حاجي نايبالصدر شيرازي
36. قاضي قزويني
37. آقا محمدحسين تاجر (معروف به
خياط)
38. مرشد آقا
39. ميرزا نورالله خان مذوي
40. حاجي شيخ محمد رفيع
41. ميرزا حسنخان مذوي
42. نصرالله خان ناظمالعلوم
43. آقاميرزا محمدتقي محرر
صدرالعلماء
44. لواءالملك
45. ميرزا عبدالخالق سدهئي
46. شيخ غلام حسيني
47. ميرزا حسن رشيديه
48. سيد عبدالرحيم كاشاني
49. سيد عبدالرحيم اصفهاني
50. ميرزا محمود اخلاقي
51. ميرزا محمود شيرازي
52. حامدالملك شيرازي
53. خان شوكت
54. شيخ عبدالله مفيد
55. شيخ علي زرندي ناطقالمله
56. معين نظام
ولتر از فراماسونهاي افراطي فرانسه كه الگوي افراطيون ايراني بود براي شعلهور شدن آتش انقلاب فرانسه دستور ميدهد: «بايستي بر حسب توطئهچينيهاي قبلي اقدام كرد نه از روي تعصب شخصي... بايستي اسرار ميترا فاش نگردد... بزنيد و دستهاي خود را پنهان كنيد».
____________________________
منابع:
اسماعيل رائين. فراموشخانه و فراماسونري در ايران. ج دوم، ص 183 .
مهدي ملكزاده، تاريخ انقلاب مشروطيت، ج 2 .