22-12-2014، 19:40
س از پایان عمر جمهوری روم که بدست آگوستوس اتفاق افتاد ، وی تغییرات مهمی در سیستم حکومتی اتخاذ کرده و با ایجاد دولتی نیرومند ، دوباره توش و توان قدیم را به روم بازگرداند. اینک او سرسلسله ی دودمان ژولیوکِلُدین ها بود که تا 68 میلادی بر امپراتوری روم فرمان راندند.
آگوستوس ترتیبی اتخاذ کرد تا ارتش روم در تمام طول سال در مرزها مستقر باشد و از این طریق بتواند مانع از هجوم بربرها به مرزها بشود. در کرانه های رود دانوب و رَن ، دو فرمانده ی توانای او ، تیبریوس و دروسوس ، لژیون ها را فرماندهی می کردند.
فتوحات آگوستوس
امپراتوری روم در 20 ق.م. با پارتها صلح کرد و پرچم هایی را که در زمان کشته شدن کراسوس به دست آنان افتاده بود ، پس گرفت. همچنین لژیون های رومی چندین دولت کوچک آسیایی نظیر دولت یهود و گالاسی را ضمیمه خاک خود کردند.
در غرب ارتش روم بر قسمتی از آلپ که دشت پو را احاطه می کرد ، تسلط یافت و همچنین به فرمان آگوستوس ، سرزمین هایی را که امروزه سوییس شرقی ، اتریش ، مجارستان ، یوگسلاوی ، بلغارستان و رومانی را شامل می شوند ، تحت حیطه روم در آورد. این فتوحات بدست سرداری برجسته و داماد آگوستوس به نام تیبریوس تا سال 10 میلادی انجام شد.
در 12 ق.م. حمله به مناطق شمال غربی آلمان تا رود اِلب آغاز شد.دروسوس که در ابتدا فرماندهی رومی ها را بر عهده داشت ، پس از گذر از جنگل های انبوه و مقابله با ژرمن ها ، به الب رسید اما از اسب افتاد و درگذشت. تیبریوس وظیفه ی او را ادامه داد. تا سال 6 ق.م. آلمان غربی مطیع شده بود.
وسعت روم در زمان حکومت آگوستوس
اما این وضعیت ظاهری بود ؛ زیرا ، یکی از سرداران نالایق رومی به نام واروس در سال 9 ق.م. در جنگل های تُتبورگ مغلوب ژرمن ها شده و لژیون هایش از میان رفتند. آگوستوس که از این شکست بسیار اندوهگین شده بود ، باز هم به تلاشش ادامه داد و بعدها جانشین او یعنی تیبریوس آن نواحی را تخلیه کرد و رود رَن را مرز و سرحد امپراتوری روم قرار داد.
سرانجام آگوستوس در 14 میلادی پس از 45 سال حکومت باعزت و شکوه درگذشت. روم در زمان او شاهد آرامش و شکوفاییِ بی نظیری بود که پس از صدسال جنگ داخلی حاصل شد.
تیبریوس (14-37 میلادی) :
پس از مرگ آگوستوس ، پسر خوانده اش ، تیبریوس بر تخت نشست. چندین سال بعد ، او با سنا مخالفت کرد و در پی قدرت بیش تر برآمد. از آنجا که اغلب اوقات تنها بود و با کسی ارتباط نداشت ، نسبت به همه بدگمان شد. سپس ، در پی قلع و قمع مخالفانش برآمد و محبوبیت خود را در میان مردم از دست داد. عاقبت تیبریوس در سال 37 میلادی مُرد.
تیبریوس
کالیگولا (37-41 میلادی ) :
تیبریوس نوه ی برادرش یعنی کالیگولا را به جانشینی خود برگزید. ماه های اول سلطنت کالیگولا به خوبی و آرامش سپری شد. اما این جوان 24 ساله که اغلب اوقات مریض بود ، دچار جنون شد و دست به خونریزی و کشتار زد و سرانجام در 41 میلادی بدست یکی از محافظانش کشته شد.
کِلُد (41-54 میلادی) :
پس از کشته شدن کالیگولا ، برادرش کلُد را به سلطنت نشاندند. او فردی ضعیف و بی اراده بود که به راحتی تحت تاثیر غلامان و خدمتگذارانش قرار گرفت. سرانجام نیز پس از 13 سال حکومت توام با خونریزی توسط همسرش آگریپین به قتل رسید.
نِرون (54-68 میلادی ) :
نِرون که پسر آگریپین از شوهر اولش بود ، در سال 54 میلادی بر تخت نشست. در 5 سال اول حکومت نِرون قدرت در دست آگریپین ، بوروس ، فرمانده محافظان شاه و سِنِکا فیلسوف مشهور رومی بود ؛ به همین دلیل ، اوضاع به خوبی سپری شد.
نرون
ولی نِرون به زودی بی رحمی خود را نشان داد. او مادرش و همچنین سِنِکا را به قتل رساند و پس از آنکه بوروس در 62 میلادی درگذشت ، تمام قدرت را تصاحب کرد. حرکات او ، مانند اجرای نمایش در سیرک ها و میدان های اسب دوانی که مناسب یک امپراتور نبود ، تنها آغاز ماجرا به حساب می آمد. در 64 میلادی آتش سوزی بزرگی شهر روم را فرا گرفت و قسمت اعظم آن را سوزاند.
شایع شد که این آتش سوزی تقصیر نرون بوده تا از منظره ی آن نقاشی بکشد.پس از پایان حریق ، او ساخت کاخی باشکوه را آغاز کرد و همچنین با خرج پولِ خزانه ، شهر را باشکوه تر از اول ساخت.
پس از آنکه پولش تمام شد ، به تمام کسانی که دنبال دارایی شان بود ، اتهام خیانت زد و بسیاری را کشت. اما زمانی که یکی از سرداران بزرگ ارتش روم به نام کُربولُن را به قتل رساند، لژیون ها را با خود دشمن کرد. یکی از اشراف گل به نام وِندِکس به گالبا ، حاکم یکی از ایالات اسپانیا ، پیشنهاد داد که برای رسیدن به تاج و تخت به وی کمک کند.
وندکس مدتی بعد به قتل رسید اما گالبا به سوی رم حرکت کرد. نرون که محافظانش او را ترک کرده بودند ، به کمک یکی از غلامانش خودکشی کرد. ( ژوئن 68 میلادی) با مرگ وی سلسله ژولیوکِلُدین ها از میان رفت و تا یکسال بعد که دودمان فِلاوین ها قدرت را بدست گرفت ، روم درگیر هرج و مرج و آشوب شد.
آگوستوس ترتیبی اتخاذ کرد تا ارتش روم در تمام طول سال در مرزها مستقر باشد و از این طریق بتواند مانع از هجوم بربرها به مرزها بشود. در کرانه های رود دانوب و رَن ، دو فرمانده ی توانای او ، تیبریوس و دروسوس ، لژیون ها را فرماندهی می کردند.
فتوحات آگوستوس
امپراتوری روم در 20 ق.م. با پارتها صلح کرد و پرچم هایی را که در زمان کشته شدن کراسوس به دست آنان افتاده بود ، پس گرفت. همچنین لژیون های رومی چندین دولت کوچک آسیایی نظیر دولت یهود و گالاسی را ضمیمه خاک خود کردند.
در غرب ارتش روم بر قسمتی از آلپ که دشت پو را احاطه می کرد ، تسلط یافت و همچنین به فرمان آگوستوس ، سرزمین هایی را که امروزه سوییس شرقی ، اتریش ، مجارستان ، یوگسلاوی ، بلغارستان و رومانی را شامل می شوند ، تحت حیطه روم در آورد. این فتوحات بدست سرداری برجسته و داماد آگوستوس به نام تیبریوس تا سال 10 میلادی انجام شد.
در 12 ق.م. حمله به مناطق شمال غربی آلمان تا رود اِلب آغاز شد.دروسوس که در ابتدا فرماندهی رومی ها را بر عهده داشت ، پس از گذر از جنگل های انبوه و مقابله با ژرمن ها ، به الب رسید اما از اسب افتاد و درگذشت. تیبریوس وظیفه ی او را ادامه داد. تا سال 6 ق.م. آلمان غربی مطیع شده بود.
وسعت روم در زمان حکومت آگوستوس
اما این وضعیت ظاهری بود ؛ زیرا ، یکی از سرداران نالایق رومی به نام واروس در سال 9 ق.م. در جنگل های تُتبورگ مغلوب ژرمن ها شده و لژیون هایش از میان رفتند. آگوستوس که از این شکست بسیار اندوهگین شده بود ، باز هم به تلاشش ادامه داد و بعدها جانشین او یعنی تیبریوس آن نواحی را تخلیه کرد و رود رَن را مرز و سرحد امپراتوری روم قرار داد.
سرانجام آگوستوس در 14 میلادی پس از 45 سال حکومت باعزت و شکوه درگذشت. روم در زمان او شاهد آرامش و شکوفاییِ بی نظیری بود که پس از صدسال جنگ داخلی حاصل شد.
تیبریوس (14-37 میلادی) :
پس از مرگ آگوستوس ، پسر خوانده اش ، تیبریوس بر تخت نشست. چندین سال بعد ، او با سنا مخالفت کرد و در پی قدرت بیش تر برآمد. از آنجا که اغلب اوقات تنها بود و با کسی ارتباط نداشت ، نسبت به همه بدگمان شد. سپس ، در پی قلع و قمع مخالفانش برآمد و محبوبیت خود را در میان مردم از دست داد. عاقبت تیبریوس در سال 37 میلادی مُرد.
تیبریوس
کالیگولا (37-41 میلادی ) :
تیبریوس نوه ی برادرش یعنی کالیگولا را به جانشینی خود برگزید. ماه های اول سلطنت کالیگولا به خوبی و آرامش سپری شد. اما این جوان 24 ساله که اغلب اوقات مریض بود ، دچار جنون شد و دست به خونریزی و کشتار زد و سرانجام در 41 میلادی بدست یکی از محافظانش کشته شد.
کِلُد (41-54 میلادی) :
پس از کشته شدن کالیگولا ، برادرش کلُد را به سلطنت نشاندند. او فردی ضعیف و بی اراده بود که به راحتی تحت تاثیر غلامان و خدمتگذارانش قرار گرفت. سرانجام نیز پس از 13 سال حکومت توام با خونریزی توسط همسرش آگریپین به قتل رسید.
نِرون (54-68 میلادی ) :
نِرون که پسر آگریپین از شوهر اولش بود ، در سال 54 میلادی بر تخت نشست. در 5 سال اول حکومت نِرون قدرت در دست آگریپین ، بوروس ، فرمانده محافظان شاه و سِنِکا فیلسوف مشهور رومی بود ؛ به همین دلیل ، اوضاع به خوبی سپری شد.
نرون
ولی نِرون به زودی بی رحمی خود را نشان داد. او مادرش و همچنین سِنِکا را به قتل رساند و پس از آنکه بوروس در 62 میلادی درگذشت ، تمام قدرت را تصاحب کرد. حرکات او ، مانند اجرای نمایش در سیرک ها و میدان های اسب دوانی که مناسب یک امپراتور نبود ، تنها آغاز ماجرا به حساب می آمد. در 64 میلادی آتش سوزی بزرگی شهر روم را فرا گرفت و قسمت اعظم آن را سوزاند.
شایع شد که این آتش سوزی تقصیر نرون بوده تا از منظره ی آن نقاشی بکشد.پس از پایان حریق ، او ساخت کاخی باشکوه را آغاز کرد و همچنین با خرج پولِ خزانه ، شهر را باشکوه تر از اول ساخت.
پس از آنکه پولش تمام شد ، به تمام کسانی که دنبال دارایی شان بود ، اتهام خیانت زد و بسیاری را کشت. اما زمانی که یکی از سرداران بزرگ ارتش روم به نام کُربولُن را به قتل رساند، لژیون ها را با خود دشمن کرد. یکی از اشراف گل به نام وِندِکس به گالبا ، حاکم یکی از ایالات اسپانیا ، پیشنهاد داد که برای رسیدن به تاج و تخت به وی کمک کند.
وندکس مدتی بعد به قتل رسید اما گالبا به سوی رم حرکت کرد. نرون که محافظانش او را ترک کرده بودند ، به کمک یکی از غلامانش خودکشی کرد. ( ژوئن 68 میلادی) با مرگ وی سلسله ژولیوکِلُدین ها از میان رفت و تا یکسال بعد که دودمان فِلاوین ها قدرت را بدست گرفت ، روم درگیر هرج و مرج و آشوب شد.