از این تکرار ساعت ها
از این بیهوده بودن ها
از این بی تاب ماندن ها از این
تردیدها
نیرنگ ها
شک ها
خیانت ها
از این رنگین کمان سرد ادم ها
و
از این مرگ باورها,رویاها
پریشانم
دلم پرواز می خواهد
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
ماندنت رویا نبود
گفته بودی با تو می مانم
ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها ماندم
شاید این رفتن سزای ما نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
خیلی سخته او کسی که گفت واسه چشات میمیره
بره و دیگه سراغی از تو نگات نگیره
خیلی سخته تویه پاییز با غریبی اشنا شی
اما وقتی که بهار شد
یه جوری ازش جداشی
خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی
ترسیده باشی
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
میدونی
باید بفهمــــــــی وقتی دلت می گیره ...
تنهایــــــــــــی !
باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی !
باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی !
باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره !
باید بفهمی وقتی
ناراحتـــــــــــــــــــــــی ...
دلتنگی ...
یا بی حوصلــــــــــه ای ...
هیچ کس حوصله ی تو رو نداره !
دیگه باید فهمیده باشی همه رفیقِ وقتای خوشی اند!
اره باید بفهمی...
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
میترسم از ادم ها,
ادم هایی که امروز دوستت دارند و فردا بدون هیچ توضیحی رهایت می کنند,
ادم هایی که امروز پای درد و دلهایت می نشینند و
فردا بی رحمانه قضاوتت می کنند.
ادم هایی که مدام رنگ عوض می کنند...
امروز سفیدند و فردا خاکستری و پس فردا سیاه...
ادم هایی که فقط ظاهرا ادمند...
چیزی هستند شبیه مداد رنگی های بچگی مان!!!
هر چه بخواهند می کشند...
هر رنگ که می خواهند می زنند...
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
می خواهی تنهایی را برایت معنی کنم!
در ساحل کنار دریا ایستاده ای
هوا سرد
صدای موج
انتظار,انتظار,انتظار
...,...
به خود می ایی
یادت می اید نه کسی هست که شانه هایت را بگیرد
نه صدایی که قشنگتر از صدای دریا باشد
اسم این تنهایی است...
از این بیهوده بودن ها
از این بی تاب ماندن ها از این
تردیدها
نیرنگ ها
شک ها
خیانت ها
از این رنگین کمان سرد ادم ها
و
از این مرگ باورها,رویاها
پریشانم
دلم پرواز می خواهد
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
ماندنت رویا نبود
گفته بودی با تو می مانم
ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها ماندم
شاید این رفتن سزای ما نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
خیلی سخته او کسی که گفت واسه چشات میمیره
بره و دیگه سراغی از تو نگات نگیره
خیلی سخته تویه پاییز با غریبی اشنا شی
اما وقتی که بهار شد
یه جوری ازش جداشی
خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی
ترسیده باشی
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
میدونی
باید بفهمــــــــی وقتی دلت می گیره ...
تنهایــــــــــــی !
باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی !
باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی !
باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره !
باید بفهمی وقتی
ناراحتـــــــــــــــــــــــی ...
دلتنگی ...
یا بی حوصلــــــــــه ای ...
هیچ کس حوصله ی تو رو نداره !
دیگه باید فهمیده باشی همه رفیقِ وقتای خوشی اند!
اره باید بفهمی...
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
میترسم از ادم ها,
ادم هایی که امروز دوستت دارند و فردا بدون هیچ توضیحی رهایت می کنند,
ادم هایی که امروز پای درد و دلهایت می نشینند و
فردا بی رحمانه قضاوتت می کنند.
ادم هایی که مدام رنگ عوض می کنند...
امروز سفیدند و فردا خاکستری و پس فردا سیاه...
ادم هایی که فقط ظاهرا ادمند...
چیزی هستند شبیه مداد رنگی های بچگی مان!!!
هر چه بخواهند می کشند...
هر رنگ که می خواهند می زنند...
♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥♥
می خواهی تنهایی را برایت معنی کنم!
در ساحل کنار دریا ایستاده ای
هوا سرد
صدای موج
انتظار,انتظار,انتظار
...,...
به خود می ایی
یادت می اید نه کسی هست که شانه هایت را بگیرد
نه صدایی که قشنگتر از صدای دریا باشد
اسم این تنهایی است...