02-11-2014، 14:41
العِلْمُ بِلاعَمَلٍ وَبالٌ. علمی که همراه با عمل نباشد و زر و وبال است. العالِمُ مَنْ شَهِدَتْ بِصِحَةِ اَقْوالِهِ اَفْعالُهُ. عالم کسی است که کارهایش بر درستی گفته های او گواهی دهد. الْعِلْمُ کَثیرٌ وَ الْعَمَلُ قَلِیْلٌ. دانش بسیار و عمل کم است.
الْعَمَلُ بِالْعِلْمِ مِنْ تَمامِ النِّعْمَةِ. عمل کردن به علم نشانه تمام بودن نعمت است. اِعْمَلْ بِالْعِلْمِ تُدْرِکْ غَنَما. به علم خود عمل کن تا کامیاب شوی. اِعْمَلُوا بِالْعِلْمِ تَسْعَدُوا. به علم خود عمل کنید تا نیکبخت شوید. اِعْمَلُوا اِذا عَلِمْتُمْ. وقتی دانستید، عمل کنید.
اَنْفَعُ الْعِلْمِ ما عُمِلَ به. سودمندترین علم آن است که به آن عمل شود. اَحْسَنُ الْعِلْمِ ما کان مع العملِ. بهترین علم آن است که همراه با عمل باشد. آفَةُ الْعِلْمِ ترکُ الْعَمَلِ بِهِ. آفت علم، عمل نکردن به آن است. عَلی الْعالِمِ اَنْ یَعْمَلَ بِما عَلِمَ ثُمَّ یَطْلُبُ تَعَلُّمَ ما لَمْ یَعْلَمْ. برای انسان دانشمند لازم است که به آنچه می داند عمل کند، سپس به آموختن آنچه نمی داند بپردازد.
شرُّ الْعِلْمِ علمٌ لا یُعْمَلُ بِهِ. بدترین علم آن است که به آن عمل نشود. شُکْرُ الْعالِمِ عَلی عِلْمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وَ بَذْلُهُ لِمُسْتَحَقِهِ. گزاردن شکر دانش، عمل کردن به آن و آموختن آن به افراد شایسته است. جَمالُ الْعالِمِ عَمَلُهُ بِعِلْمِهِ. زیبایی عالم، در عمل کردن به علم خود است. تارِکُ الْعَمَلِ بالْعلْم غیرُ واثقٍ بثَوابِ الْعَمَلِ.
ترک کننده عمل به پاداش آن امید ندارد. تَمامُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بموجِبِهِ. کمال علم در عمل کردن به آن است. تَمامُ الْعِلْمِ اِسْتِعْمالُهُ. کمال علم در به کار بردن آن است. عِلمٌ بلا عَمَلٍ کشجرٍ بلاثمرٍ. دانش بدون عمل همچون درخت بدون میوه است.
عِلْمٌ بِلا عَمَلٍ کَقوسٍ بِلا وَتَرٍ. علم بدون عمل، مانند کمان بدون زه است. عِلْمٌ بِلاعَمَلٍ حُجَّةٌ للّه ِِ عَلی الْعَبْدِ. علمی که همراه با عمل نباشد حجت خدا بر علیه بنده خواهد بود. قَلِیلُ الْعِلْمِ مَعَ الْعَمَلِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِةٍ بِلاعَمَلٍ. دانش کم اما با عمل از علم بسیاری که بدون عمل باشد، بهتر است.
فَضْیلَةُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِهِ . ارزش علم در عمل کردن به آن است. مِنْ کَمالِ الْعِلْم الْعَمَلُ بِما یَقتضَیْه. عمل به دانش نشانه کمال آن است. ما عَلِمَ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ. کسی که به علمش عمل نکند، دانا نیست. مِلاکُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِهِ. معیار دانش عمل کردن به آن است. کَمالُ الْعِلْمُ الْعَمَلُ. کمال علم در عمل کردن به آن است. لا یَتْرُکُ الْعَمَلَ بِالْعِلْمِ اِلاّ مَنْ شَکَّ فِی الثّوابِ عَلَیهِ. عمل کردن به علم را جز کسی که در پاداش آن شک دارد، ترک نمی کند. العِلْمُ مَقْرُونٌ بالْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ. دانش با عمل همراه است، هر کس که دانا شد عمل خواهد کرد.
الْعِلْمُ یُرْشِدُکَ وَ الْعَمَلُ یَبْلَغُ بِکَ الْغایَةَ. علم تو را رهنمون می شود و عمل به هدف نهایی می رساند. أوجَبُ الْعِلْمِ عَلَیْکَ ما اَنْتَ مَسْئُوولٌ عَنْ الْعَمَلِ بِهِ. واجب ترین علم برایت علمی است که درباره عمل کردن به آن از تو سئوال خواهد شد. العِلْمُ رشدٌ لِمَنْ عَمِلَ بِهِ. دانش برای کسی که به آن عمل کند راهنماست. اِذا رُمْتُمْ الاِنْتِفاعَ بِالْعِلْمِ فَاَعْمَلُوا بِهِ. هرگاه طالب بهره مندی از دانشی بودید به آن عمل کنید. ثَمَرَةُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِهِ. میوه علم عمل کردن به آن است. یَحْتاجُ الْعِلْمُ اِلی الْعَمَلِ. دانش به عمل نیازمند است. الْعَمَلُ بِلاعِلْمٍ ضَلالٌ. بدون علم عمل کردن، گمراهی است. لاخَیْرَ فیِ عَمَلٍ بِلا عِلْمٍ. در عملی که از روی علم نیست خیری وجود ندارد.
الْعَمَلُ بِالْعِلْمِ مِنْ تَمامِ النِّعْمَةِ. عمل کردن به علم نشانه تمام بودن نعمت است. اِعْمَلْ بِالْعِلْمِ تُدْرِکْ غَنَما. به علم خود عمل کن تا کامیاب شوی. اِعْمَلُوا بِالْعِلْمِ تَسْعَدُوا. به علم خود عمل کنید تا نیکبخت شوید. اِعْمَلُوا اِذا عَلِمْتُمْ. وقتی دانستید، عمل کنید.
اَنْفَعُ الْعِلْمِ ما عُمِلَ به. سودمندترین علم آن است که به آن عمل شود. اَحْسَنُ الْعِلْمِ ما کان مع العملِ. بهترین علم آن است که همراه با عمل باشد. آفَةُ الْعِلْمِ ترکُ الْعَمَلِ بِهِ. آفت علم، عمل نکردن به آن است. عَلی الْعالِمِ اَنْ یَعْمَلَ بِما عَلِمَ ثُمَّ یَطْلُبُ تَعَلُّمَ ما لَمْ یَعْلَمْ. برای انسان دانشمند لازم است که به آنچه می داند عمل کند، سپس به آموختن آنچه نمی داند بپردازد.
شرُّ الْعِلْمِ علمٌ لا یُعْمَلُ بِهِ. بدترین علم آن است که به آن عمل نشود. شُکْرُ الْعالِمِ عَلی عِلْمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وَ بَذْلُهُ لِمُسْتَحَقِهِ. گزاردن شکر دانش، عمل کردن به آن و آموختن آن به افراد شایسته است. جَمالُ الْعالِمِ عَمَلُهُ بِعِلْمِهِ. زیبایی عالم، در عمل کردن به علم خود است. تارِکُ الْعَمَلِ بالْعلْم غیرُ واثقٍ بثَوابِ الْعَمَلِ.
ترک کننده عمل به پاداش آن امید ندارد. تَمامُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بموجِبِهِ. کمال علم در عمل کردن به آن است. تَمامُ الْعِلْمِ اِسْتِعْمالُهُ. کمال علم در به کار بردن آن است. عِلمٌ بلا عَمَلٍ کشجرٍ بلاثمرٍ. دانش بدون عمل همچون درخت بدون میوه است.
عِلْمٌ بِلا عَمَلٍ کَقوسٍ بِلا وَتَرٍ. علم بدون عمل، مانند کمان بدون زه است. عِلْمٌ بِلاعَمَلٍ حُجَّةٌ للّه ِِ عَلی الْعَبْدِ. علمی که همراه با عمل نباشد حجت خدا بر علیه بنده خواهد بود. قَلِیلُ الْعِلْمِ مَعَ الْعَمَلِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِةٍ بِلاعَمَلٍ. دانش کم اما با عمل از علم بسیاری که بدون عمل باشد، بهتر است.
فَضْیلَةُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِهِ . ارزش علم در عمل کردن به آن است. مِنْ کَمالِ الْعِلْم الْعَمَلُ بِما یَقتضَیْه. عمل به دانش نشانه کمال آن است. ما عَلِمَ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ. کسی که به علمش عمل نکند، دانا نیست. مِلاکُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِهِ. معیار دانش عمل کردن به آن است. کَمالُ الْعِلْمُ الْعَمَلُ. کمال علم در عمل کردن به آن است. لا یَتْرُکُ الْعَمَلَ بِالْعِلْمِ اِلاّ مَنْ شَکَّ فِی الثّوابِ عَلَیهِ. عمل کردن به علم را جز کسی که در پاداش آن شک دارد، ترک نمی کند. العِلْمُ مَقْرُونٌ بالْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ. دانش با عمل همراه است، هر کس که دانا شد عمل خواهد کرد.
الْعِلْمُ یُرْشِدُکَ وَ الْعَمَلُ یَبْلَغُ بِکَ الْغایَةَ. علم تو را رهنمون می شود و عمل به هدف نهایی می رساند. أوجَبُ الْعِلْمِ عَلَیْکَ ما اَنْتَ مَسْئُوولٌ عَنْ الْعَمَلِ بِهِ. واجب ترین علم برایت علمی است که درباره عمل کردن به آن از تو سئوال خواهد شد. العِلْمُ رشدٌ لِمَنْ عَمِلَ بِهِ. دانش برای کسی که به آن عمل کند راهنماست. اِذا رُمْتُمْ الاِنْتِفاعَ بِالْعِلْمِ فَاَعْمَلُوا بِهِ. هرگاه طالب بهره مندی از دانشی بودید به آن عمل کنید. ثَمَرَةُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِهِ. میوه علم عمل کردن به آن است. یَحْتاجُ الْعِلْمُ اِلی الْعَمَلِ. دانش به عمل نیازمند است. الْعَمَلُ بِلاعِلْمٍ ضَلالٌ. بدون علم عمل کردن، گمراهی است. لاخَیْرَ فیِ عَمَلٍ بِلا عِلْمٍ. در عملی که از روی علم نیست خیری وجود ندارد.