10-10-2014، 15:51
مفهوم میدان الکتریکی توسط مایکل فارادی مطرح شد. میدان الکتریکی در اطراف جسم باردار شکل میگیرد و به تمام ذرات باردار درون میدان نیرو وارد میکند. میدان الکتریکی بین دو بار، مشابه میدان جاذبه بین دو جرم عمل میکند و مانند آن در فضای بینهایت گسترش میباید و یک رابطه مجذور معکوس با فاصله نشان میدهد. اما، یک فرق اساسی در این بین وجود دارد. میدان جاذبه همیشه در نقش جذب کننده عمل میکند و میکوشد تا دو جسم را به یکدیگر برساند، در حالی که میدان الکتریکی میتواند هم سبب جذب شود و هم دفع. از آن جا که اجسام بزرگ مانند سیارهها دارای بار خالص نیستند، اغلب میدان الکتریکی در اطراف آنها صفر است. لذا با وجود اینکه نیرو جاذبه بسیار ضعیفتر است، در گیتی نیروی غالب به شمار میآید.
میدان الکتریکی به طور عمومی در فضا متغییر است و شدت آن در هر نقطه با نیرویی مشخص میشود که به وسیله هر بار اندک ثابتی احساس میگردد. بار فرضی که ذره آزمون نام دارد، بسیار کوچک است تا میدان الکتریکی آن با میدان الکتریکی اصلی تداخل نداشته باشد و همچینی ثابت است تا از تاثیر میدانهای مغناطیسی جلوگیری کند. از آن جا که میدان الکتریکی با واحد نیرو شناسایی میشود، و نیرو نیز یک بردار اقلیدسی است، درنتیجه یک میدان مغناطیسی یک بردار است که هم شدت دارد و هم مسیر. در واقع این یک میدان برداری است.
مطالعه میدان الکتریکی حاصل از بارهای ثابت الکتریسیته ساکن نام دارد. میدان به وسیله مجموعهای از خطوط فرضی نمایش داده میشود که در هر نقطه از میدان مسیر آن را نمایش میدهند. این مفهوم به وسیله فارادی مطرح شد، که واژه خطوط میدانی که او بیان کرده بود، هنوز نیز کاربرد دارد. خطوط میدان مسیرهایی هستند که یک بار مثبت نقطهای هنگامی که بدان نیرو وارد میشود، آن مسیرها را طی میکند. به هر حال، آنها یک مفهوم ذهنی هستند و واقعیت فیزیکی ندارند و میدان به فضای بین خطوط نفوذ دارد. خطوط میدان ناشی از بارهای ساکن چند ویژگی کلیدی دارند: اولا، آنها از بارهای مثبت سرچشمه میگیرند و به بارهای منفی ختم میشوند. ثانیا، باید با زاویهای قایم وارد اجسام رسانا شوند، ثالثا، هرگز یکدیگر را قطع نمیکنند.
یک جسم رسانای توخالی تمام بارش را در سطح خارجی خود نگه میدارد. در نتیجه میدان در تمام نقاط داخل جسم صفر است. این موضوع نقش اصلی را در قفس فاراده بازی میکند، این قفس یک پوسته فلزی رساناست که فضای داخلی خود را از تاثیرات الکتریکی خارجی جدا میکند. نقش الکتریسیته ساکن در طراحی آیتمهای وسایل ولتاژ بالا پر رنگ است. برای شدت میدان الکتریکی که یک جسم متوسط میتواند تحمل کند، محدودیتی وجود دارد. فراتر از این نکته، شکست الکتریکی رخ میدهد و قوس الکتریکی سبب ایجاد صاعقه بین دو قسمت باردار میشود. برای مثال، هوا تمایل دارد با عبور دادن قوس الکتریکی و ایجاد شکاف، شدت میدان الکتریکی را به بیش از ۳۰ کیلوولت بر سانتیمتر برساند. در شکافهای بزرگتر، شدت شکست ضعیفتر است و شاید یک کیلوولت در هر سانتیمتر باشد. مهمترین رویداد قابل مشاهده آن، آذرخش است، و زمانی اتفاق میافتد که با افزایش ستونهای هوا، بارها در ابرها جدا شوند و میدان الکتریکی هوا را افزایش دهند تا از حد تحمل، تجاوز کند. ولتاژ آذرخشهای بزرگ میتواند به بزرگی ۱۰۰ مگاولت باشد و انرژی به بزرگی ۲۵۰کیلووات ساعت را تخلیه کند.
شدت میدان تا حد زیادی تحت تاثیر اجسام رسانای نزدیک میدان قرار دارد و در اشیای نوک تیز تشدید میشود. از این موضوع در برقگیرها استفاده میشود که آذرخش، با استفاده از تیر نوک تیز مهار میشود تا ساختمان تحت محافظت، از صدمه دیدن در امان بماند.