امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روان‌شناسی

#41
برای درمان اختلال بیش فعالی یا کمبود توجه چه کار باید کرد ؟

الف ) آموزش خانواده

والدین نباید خود یا دیگران را به خاطر مشکل کودک سرزنش کنند و یا احساس گناه نمایند . والدین باید روش مشابه در تربیت کودک به کار گیرند . روش های فرزندپروری به والدین آموزش داده شود ، برخی از مشکلات مانند اختلال در توجه و تمرکز ، با اقدامات تربیتی و روان شناختی بهبود نمی یابند . اما برخی از مشکلات نیز مانند عدم همکاری در مصرف دارو و نافرمانی با اقدامات تربیتی و روان شناختی بهبود می یابند. اصل رفتار درمانی به والدین آموزش داده شود .

ب ) روان درمانی کودک

رفتار درمانی شامل تشویق درفتارهای مناسب ، نادیده گرفتن و عدم توجه به رفتار های نامناسب کودک است . روان درمانی فردی هم شامل از بین بردن احساس حقارت و افزایش اعتماد به نفس در کودک و جلب همکاری وی در مصرف دارو و گروه درمانی کودکانی است که مشکلات مشاهب دارند .

ج ) آموزش آموزگاران

د ) دارو درمانی
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
آگهی
#42
عوامل انگیزه‌کُش‌ در کار و زندگی

بزرگ‌ترین و گران‌بهاترین منبع هر سازمان، افراد آن
هستند. بیشترین توان بالقوه برای رشد، بهره‌وری، عملکرد، موفقیت و سودآوری،
در مهارت‌ها و توانایی‌های افراد متوسط نهفته است.

به گزارش سلامت نیوز
به نقل از گویا آی تی ؛ البته می‌دانیم که نمی‌توانید به افراد دیگر
انگیزه دهید، اما می‌توانید موانعی که آن‌ها را از انگیزه دادن به خودشان
باز می‌دارد، از میان بردارید. همه بحث انگیزش درباره خودانگیزشی است. به
عنوان مدیر می‌توانید محیطی ایجاد کنید که این توان بالقوه برای خودانگیزشی
به طور طبیعی و خودبه‌خود آزاد شود.

بر اساس نظر رابرت هَف و
همکارانش، یک شخص معمولی با 50 درصد توانش کار می‌کند. 50 درصد باقیمانده
روز تا حد زیادی هدر رفته و صرف مکالمه‌‌های بیهوده با همکاران، هدر دادن
وقت در اینترنت،‌ دیر آمدن، زود رفتن،‌ طولانی کردن ساعات صرف قهوه و ناهار
و پرداختن به کارهای شخصی می‌شود.

یکی از دلایل این هدر دادن وقت
که از بزرگ‌ترین دلایل ضرر مالی هر سازمان است، این است که افراد انگیزه و
تمرکز کافی برای انجام کار ندارند؛ دلیل اصلی آن نبود حس فوریت و مسیر صحیح
برای انجام کار است. این چالشی است که یک مدیر خوب باید از عهده‌اش بر
بیاید.

از 50 درصد استفاده نشده، بهره‌برداری کنید

وظیفه شما
این است که از 50 درصد استفاده‌نشده که شرکت برایش پول پرداخت می‌کند،
بهره‌برداری کرده و آن زمان و انرژی را در مسیر انجام کار بیشتر و بهتر
هدایت کنید.

هدف کسب‌وکار کسب بیشترین بازگشت سرمایه از مقدار پولی
است که در شرکت سرمایه‌گذاری شده است. هدف مدیر کسب بیشترین نرخ بازده
انرژی از افرادی است که در آنجا کار می‌کنند.

سرمایه انسانی شامل
انرژی‌های ذهنی، احساسی و فیزیکی افراد است. شما به عنوان مدیر موظفید که
این سرمایه انسانی را حداکثر کرده و آن را بر دستیابی به ارزشمندترین و
مهم‌ترین نتایج برای سازمان متمرکز کنید.

انگیزه‌کُش‌ها را از میان بردارید

دو
انگیزه‌‌کُش اصلی در کار و زندگی وجود دارد. هر دوی آن‌ها عواملی هستند که
از کودکی آغاز شده و تا دوران بلوغ ادامه می‌یابد. اغلب، آن‌ها را به
عنوان الگوهای عادتی منفی یا واکنش‌های شرطی به محرک‌‌ها می‌شناسند.

یکی
از این انگیزه‌کش‌ها ترس از شکست است. این ترس مهم‌ترین مانع موفقیت و رشد
در زندگی فرد بالغ است. افراد به علت انتقادات مخرب در کودکی با ترس از
اشتباه یا شکست در کارشان بزرگ می‌شوند. این ترس به شکل نوعی معلولیت بروز
می‌کند و افراد را از خطر کردن، ‌داوطلب شدن برای وظایف جدید یا پیشرفت به
هر شکلی باز می‌دارد. ترس از شکست همواره دلایل یا بهانه‌‌هایی برای اقدام
نکردن ایجاد می‌کند.

دومین انگیزه‌کش ترس از عدم پذیرش است. این
مانع در ابتدای کودکی بروز می‌کند، یعنی زمانی که والدین به فرزندشان «عشق
مشروط» می‌دهند. عشق و حمایت آن‌ها مشروط به عملکرد کودک بر اساس معیارهای
بالای نامشخصی است. در نتیجه کودک با حساسیت شدید به عقاید، نظرات و
بازخورد دیگران، ‌به خصوص رئیسش در محیط کار، رشد می‌کند.

این ترس
از عدم پذیرش شامل ترس از انتقاد،‌ محکومیت و سرزنش و همچنین ترس از
اشتباه و شکست خوردن است. مدیران برتر کارمندان را بی‌قیدوشرط می پذیرند و
باعث می‌شوند که کارمند در مواجهه با رئیس و در محیط کار احساس آرامش و
امنیت کند.

ترس را بیرون برانید

دلایل بسیار دیگری برای
بی‌انگیزگی و عملکرد ضعیف وجود دارد، اما همین دو ترس اصلی هستند که افراد
را از ارتقا و انجام بهتر آنچه در توان دارند،‌ باز می‌دارد. سازمان‌ها و
مدیران موفق آگاهانه و با تأمل این موانع را از سر راه برمی‌دارند. آن‌ها
شکست و اشتباه را می‌پذیرند و به صراحت اعلام می‌کنند که هیچ‌کس طرد
نمی‌شود، شکست نمی‌خورد،‌ نقد نمی‌شود یا تهدید به تلافی اشتباهش نمی‌شود.

مدیران برتر محیطی ایجاد می‌کنند که افراد برای ارائه هر آنچه در توان دارند، احساس راحتی کنند.

ادواردز
دِمینگ، پدر مدیریت جامع کیفیت معتقد بود که یکی از 14 کلید ایجاد سازمانی
با عملکرد عالی «بیرون راندن ترس» است. در نبود ترس،‌ افراد تمایل پیدا
می‌کنند که فعالیت و بهره‌وری بیشتر داشته باشند.

عامل کلیدی

عامل
کلیدی در انگیزش و عملکرد عالی فقط یک چیز است: تعامل بین مدیر و کارمند.
این همان چیزی است که در ارتباط و صحبت میان مدیر و کارمند روی می‌دهد و
عامل کلیدی عملکرد، اثربخشی، بهره‌وری، بازده و سودآوری سازمان است. تعامل
دو نفر، چه مثبت و چه منفی عملکرد گذشته، حال و آینده فرد و سازمان را مشخص
می‌کند. وقتی این ارتباط بین رئیس و کارمند مثبت و حامیانه باشد عملکرد،
بهره‌وری و بازده فرد به بالاترین سطح می‌رسد. اگر تعامل بین مدیر و کارمند
به هر دلیلی منفی باشد، عملکرد و بازده کاهش می‌یابد. رابطه منفی با رئیس
باعث ایجاد ترس از شکست، عدم پذیرش و عدم ‌تایید می‌شود.

همه
ایده‌‌های این کتاب بر ارتقای کیفیت این تعامل یا ارتباط میان مدیر و
کارمندان متمرکز است. بدون توجه به این‌که در کجای نردبان مدیریت
ایستاده‌اید، هر کاری که برای بهبود این زمینه انجام دهید، کیفیت کلی زندگی
کاری‌تان را ارتقا می‌دهد.

نکته آخر قبل از شروع بحث اینکه: به
گفته انیشتین «تا حرکتی ایجاد نشود، ‌اتفاقی نمی‌افتد». به همین ترتیب تا
وقتی کسی حرکت نکند، اتفاقی نمی‌افتد. هیچ‌یک از این ایده‌‌ها تا وقتی که
به سرعت مبنای عملکرد قرار نگیرند، ارزشی نخواهد داشت.

مدیران مؤثر
به شدت عمل‌گرا هستند. وقتی ایده خوبی را می‌شنوند، به سرعت برای اجرا و
عملی کردن آن اقدام می‌کنند. بنابراین وقتی این کتاب را می‌خوانید، ‌اگر
چیزی یاد گرفتید که گمان کردید می‌تواند در انگیزه دادن به کارمندان کمک
کند، درنگ نکنید. همان روز آن را امتحان کنید و از نتایج شگفت‌زده خواهید
شد.

عامل ایکس

در اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950 مطالعات
بسیاری توسط مشاوران مدیریتی در اروپا برای مقایسه بازده کارخانه‌های
خودروسازی انگلستان با کارخانه‌های آلمان غربی انجام شد. نتیجه این بود که
میزان تولید در اثربخش‌ترین کارخانه‌های اتومبیل‌سازی آلمان چهار برابر
بیشتر از کارخانه‌های انگلستان است. ابتدا، محققان انگلیسی تفاوت را ناشی
از این می‌دانستند که کارخانه‌های آلمان همگی جدید بوده و بعد از جنگ جهانی
دوم بازسازی شده بودند، در ‌حالی ‌که اغلب کارخانه‌های انگلستان قدیمی
بودند و هنوز از ماشین‌آلات دهه 1930 استفاده می‌کردند.

آن‌ها برای
آزمون این فرضیه کارخانه‌های جدید انگلستان را با کارخانه‌های جدید آلمان
مقایسه کردند که هر دو خودروهایی هم‌اندازه تولید می‌کردند،‌ هر دو
اتحادیه‌های کارگری داشتند و هر دو از فناوری و مواد اولیه یکسانی استفاده
می‌کردند. آن‌ها دریافتند که بین کارخانه‌هایی با مدیریت خوب و بد در هر دو
کشور همچنان نسبت تولید چهار به یک وجود دارد. این تفاوت بهره‌وری که
نمی‌توان آن را با عوامل مربوط به مواد اولیه و تکنیک توضیح داد،‌ به «عامل
ایکس» معروف شد. کشف عامل ایکس که اکنون عامل روانشناختى نامیده می‌شود،
منجر به انقلابی در مدیریت در 60 سال اخیر شد.

تا زمان بحران بزرگ
اقتصادی دهه 1930، تقریبا همه پیشرفت‌‌های مدیریتی نتیجه پیشرفت فناوری،‌
علم و فرایندهای تولید بود. از زمان جنگ جهانی دوم، اغلب پیشرفت‌های بزرگ،
مدیریتی و روانشناختی بوده‌‌اند. عامل ایکس بیش از هر چیز دیگری دلیل
موفقیت بعضی شرکت‌‌ها و شکست بعضی دیگر را توضیح می‌دهد، ‌اینکه چرا 20
درصد شرکت‌های برتر هر صنعت 80 درصد سود را از آن خود می‌کنند و چرا
نخبه‌ترین افراد جذب بهترین شرکت‌ها می‌شوند.

با بررسی عوامل روانی
که تعیین‌کننده عملکرد و بهره‌وری هستند، می‌توانید تفاوت زیادی در اثربخشی
خود به عنوان مدیر و توانایی‌تان در کسب نتایج ایجاد کنید.

مرکز فرماندهی

در
واقع عامل روانی به موضوعی بسیار ساده ختم می‌شود: «خود انگاره». شاید کشف
خودانگاره مهم‌ترین پیشرفت در راستای توسعه توان بالقوه انسان در قرن
بیستم و بیست‌ویکم باشد.

خودانگاره ساختار اعتقادی یا سیستم ارزشی
فرد است. این تصویر از اوایل کودکی شکل گرفته و توسعه می‌یابد و مخلوطی از
همه احساسات، تجربیات،‌ تصمیمات، تحصیلات و رویدادهای زندگی فرد تا به
امروز است. خود انگاره، تفکر یک فرد درباره خودش، احساسی که نسبت به خود
دارد و نگرش او نسبت به جایگاهش در دنیا را تعیین می‌کند.

خود
انگاره مانند مرکز فرماندهی است که در هسته شخصیت و بهر‌ه‌وری قرار گرفته
است. این همان چیزی است که عملکرد، رفتار و بازده فرد را هدایت می‌کند. همه
تغییرات و پیشرفت‌‌ها در عملکرد و رفتار بیرونی با بهبود خودانگاره آغاز
می‌شود؛ به عبارت دیگر،‌ همه تغییرات در دنیای بیرونی با تغییرات در دنیای
درونی فرد آغاز می‌شود.

خودانگاره و عملکرد

خودانگاره از سه جزء تشکیل شده است: فرد آرمانی، تصویر فرد از خود و خودباوری. بیایید به ترتیب به آن‌‌ها بپردازیم.

فرد
آرمانی تصویری موجز از هویت ایده‌آل فرد در زندگی است. این تصویر متشکل از
اهداف،‌‌‌ آرزوها،‌ امیدها و ایده‌آل‌هایی است که فرد درباره خودش و شخصی
که شاید بتواند در آینده باشد،‌ دارد.

در دنیای کار، فرد آرمانی
متأثر از موارد زیر است: ارزش‌های شرکت، سرمشق‌هایی که توسط افراد ارشد
سازمان ارائه می‌شود و فرهنگ شرکت که کارمندان را احاطه کرده است.

دومین
بخش خودانگاره تصویر فرد از خودش است. این همان تصور فرد از نوع نگرش
دیگران نسبت به او است. افرادی که خود را دوست‌داشتنی، مطمئن به نفس و
شایسته می‌دانند، نسبت به افرادی که خود را در کار چندان موفق نمی‌دانند،
تمایل دارند کارها را بهتر انجام دهند.

تصویری که افراد از خود
دارند به شدت متأثر از رفتار روزانه مردم با آن‌ها است. وقتی با مردم طوری
رفتار می‌شود که گویی ارزشمند،‌ مهم و محترم هستند، نگرش و تفکر مثبت‌تری
نسبت به خودشان پیدا می‌کنند. در نتیجه، عملکرد بهتری دارند و کار را بهتر
انجام می‌دهند.

سومین بخش و هسته خودانگاره میزان خودباوری فرد است.
خودباوری یعنی «میزان علاقه شما به خودتان». هرچه افراد در درونشان بیشتر
خود را دوست داشته باشند و به خود احترام گذارند، در دنیای بیرون عملکرد
بهتری خواهند داشت و اهداف بزرگ‌تری برای خود و معیارهای بالاتری برای
کارشان تعیین می‌کنند. وقتی افراد خودشان را دوست داشته باشند، دیگران را
هم بیشتر دوست دارند و به افراد فوق‌العاده‌ای در تیم تبدیل می‌شوند.

خودباوری «مرکز واکنشی» شخصیت انسان و تا حد زیادی تعیین‌کننده سطح انرژی،‌ اشتیاق، سرزندگی و اعتمادبه‌نفس فرد است.

کلید
ایجاد سازمانی با عملکرد بیشینه، خلق محیطی با خودباوری بالا است که با از
بین بردن موانع عملکرد، یعنی ترس از شکست و عدم پذیرش میسر می‌شود. مدیری
که یک محیط کاری مثبت و با عزت نفس بالا ایجاد می‌کند،‌ عملکرد بهتر، غیبت
کمتر، جابجایی کمتر کارکنان، بهره‌وری بیشتر و اشتباهات کمتر خواهد داشت.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#43
جدیت بیش از حد، مانع موفقیت

آیا شما تفریحی دارید؟ آیا نسبت به کارتان شور و شوق دارید؟ آیا از بیدار شدن در صبح‌ها لذت می‌برید؟
اسطوره بودن در مورد کار ممکن است به برنامه‌تان صدمه بزند. «کار شوخی‌بردار نیست». «شما باید بتوانید که آن را به زانو درآورده و جدی باشید...

روان‌شناسی 5

شاید بزرگترین شعار همگان این باشد که: «مردم تصور خواهند کرد که من اگر با جدیت اعمال کنم، پس فرد مهمی هستم.» ولی اغلب مردم نمی‌دانند که جدی بودن باعث خلق بسیاری مشکلات می‌شود، مانند: استرس، نگرانی، اضطراب، شکست احساسی، کار پرزحمت و حتی شکست.
حل مشکلات با جدیت بیشتر مانند این است که یک کامپیوتر را با چکش تعمیر کنید. هرچه بیشتر تلاش می‌کنید، مشکلات بدتری ایجاد می‌شوند. وقتی زندگی جدی می‌شود، مرد در آن بیشتر مورد حمله قرار می‌گیرد. اگر زندگی واقعا در جهت جدیت پیش رود، ارزشش به زیر صفر می‌رسد. حرکت دادن و رانندگی یک ماشین می‌تواند با جدیت بسیار باعث مچاله شدن نهایی‌اش شود.
هدایت یک شغل با جدیت زیاد باعث شکست سریعش می‌شود. ارتباط مستقیمی بین حماقت و جدیت وجود دارد. این دقیقا زمانی رخ می‌دهد که یک فرآیند مجزا در زندگی به سمت هدفی پیش می‌رود و بیشترین درصد جدیت را به خود متصل دارد و سخت‌ترین زمان ممکن را ایجاد می‌کند...
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#44
برنامه های خود را کنار بگذارید

مسلماً انجام این روش دشوار است. اما اگر آن را امتحان کنید متوجه می شوید که ارزش تلاش را دارد. اگر توجه کرده باشید وقتی در خانه برنامه ای نداشته باشید ( یا برنامه کمتری داشته باشید ) معمولاً روز بهتری دارید و برعکس هنگامی که برای انجام برنامه ای عزم خود را جزم کنید، روزتان اغلب سخت به نظر می رسد . هنگامی که از لحاظ عاطفی به سختی مقید به اجرای تصمیمات خود باشید، تقریباً همیشه از بابت ناتمام ماندن برنامه های خود ناامید می شوید و چنانچه آن را به اتمام رسانده باشید، از دشواری انجام کل آن کاملاً خسته و شاید قدری عصبانی هستید...

روان‌شناسی 5

قطعاً گاهی برنامه یا تصمیمی برای اجرا و یا وظایفی برای اتمام و یا اهدافی که بدان توجه نمایید، دارید. اما این پیشنهاد مفیدترین مطلب است. توجه کنید که تا چه حد سخت گیری و مقیدات ذهنی در مورد این تفکر، شما را به سوی استرس سوق می دهد. علاوه بر این، احتمالاً در خواهید یافت که هر چه وابستگی شما به برنامه طرح شده بیشتر باشد، به این دلیل که روحیه ای سختگیر تغییر جهت جریان و هماهنگی آن را، دشوار یا غیر ممکن می سازد کمتر موفق به اجرای آن می گردید. وقتی فرزندانی دارید که باید از آنها مراقبت نمایید، غیر ممکن است بدانید دقیقاً هر روز چه اتفاقی در شرف وقوع است. با جریان تغییرات و امورِ نامعلوم پیش رفتن ، به توانایی انعطاف و قابلیت انطباق نیاز دارد.
اغلب عاقلانه تر است که به برنامه های خود اولویت ندهید. یعنی از لحاظ فکری بدانید که دوست دارید چه چیز را به اتمام برسانید اما خود را از وابستگی انجام آن رها سازید. سپس به آرامی فرصت ها را برای دستیابی به آن هدف غنیمت بشمارید. مثلاً ممکن است قصد داشته باشید با سه نفر که در غیاب شما زنگ زده اند ، تماس بگیرید، یا ماشین تان را به تعمیرگاه ببرید و یا از سبزی فروشی خرید کنید، به جای آنکه از این موضوع که برای انجام این کارها لحظه ای وقت ندارید مستاصل شوید ، تا آنجا که می توانید صبور باشید ؛ آرام بگیرید. مرتب این مطلب را که "در خانه حبس شده اید" یا " زیر فشار خرد شده اید" در ذهن خود تکرار نکنید. تا حد امکان توجه خود را به زمان حال معطوف نمایید. اگر به جای مضطرب و شتابزده بودن، آرام و سنجیده باشید، حس می کنید در فرصت مقتضی به برنامه های خود جامه عمل می پوشانید. چون از لحاظ ذهنی تحت تأثیر این موضوع هستید، از هر فرصتی بهره خواهید گرفت و به مسئولیت های خود به طریقی عاقلانه و در زمان مقتضی رسیدگی خواهید کرد. حتی چنانچه فرصتی ( که هر روز در انتظار آن هستید ) پیش نیاید، در درازمدت این دید را خواهید داشت و به یاد خواهید آورد که همه اینها "مسائل بی اهمیتی" هستند.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#45
اختلال تبدیلی ( Conversion Disorder ) چیست ؟ :|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

_ این اختلال عبارت است از یک یا چند نشانه عصبی که با اختلال طبی یا عصبی شناخته شده قابل توجیه نیست . فلج ، کوری و کری شایع ترین نشانه های اختلال تبدیلی هستند . در اختلال تبدیلی بی حسی و پارستزی به خصوص در انتهای اندام ها شایع است . در این اختلال ممکن است تمام وجوه حسی درگیر شوند . نشانه های حرکتی اختلال تبدیلی نیز شامل حرکات غیر طبیعی ، اختلال در راه رفتن ، ضعف ، فلج و ... است و به طور کلی هنگام توجه به این حرکات شدت آنها بیشتر می شود .



هیچ کدام از علائم مذکور به طور عمد ایجاد نمی شود و بیمار ادای آنها را در نمی آورد . اختلال تبدیلی در هر زمانی از زندگی ممکن است شروع شود ولی در بین نوجوانان و بالغین بیشتر است . اغلب علائم تبدیلی خود به خود یا به دنبال درمان های رفتاری ، تلقین و ایجاد محیط حمایت کننده از بین می روند . درمان علامت حاد به طور عمده از طریق تلقین به تنهایی یا توام با روش های ذیل است : تحریک فارادیک عضو مبتلا ، هیپنوتیزم و دارودرمانی .

پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#46
 ماندن
ھنر تندرست ماندن (اثري از: دکتر دراتسیو وارلا)
اگر نمي خواھید بیمار شوید؛ احساساتتان را بیان کنید.
ھیجانات و احساساتي کھ سرکوب یا پنھان شده باشند بھ بیماري ھایي نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون
فقرات منجر مي شوند. سرکوبي احساسات بھ مرور زمان حتي مي تواند بھ سرطان ھم بیانجامد. در آن زمان است کھ ما بھ
سراغ یک محرم مي رویم و رازھا و خطاھاي خود را با او در میان مي گذاریم!
گفتگو، صحبت کردن، کلمات، ... وسیلھ درماني قدرتمندي ھستند.
اگر نمي خواھید بیمار شوید؛ تصمیم گیري کنید.
افراد دو دل و مردد دچار دلھره و اضطراب ھستند. دو دلي و بي تصمیمي باعث مي شود کھ مشکلات و نگراني ھا روي ھم
انباشتھ شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیم گیري ھا ساختھ شده است. تصمیم گیري دقیقاً بھ معني چشم پوشي آگاھانھ از
بعضي مزایا و ارزش ھا براي بھ دست آوردن بعضي دیگر است. افراد مردد در معرض بیماري ھاي معدي، دردھاي عصبي و
مشکلات پوستي قرار دارند.
اگر نمي خواھید بیمار شوید؛ بھ دنبال راه حل ھا باشید.
افراد منفي، مشکلات را بزرگ مي کنند و راه حل ھا را نمي یابند. آن ھا غم و غصھ، شایعھ و بدبیني را ترجیح م يدھند.
روشن کردن یک کبریت بھتر از تاسف خوردن از تاریکي است. زنبور، موجود کوچکي است اما یکي از شیرین ترین
چیزھاي جھان را تولید مي کند. ما ھماني ھستیم کھ مي اندیشیم. افکار منفي باعث تولید انرژي منفي مي شوند کھ آن ھا نیز بھ
نوبھ خود تبدیل بھ بیماري مي گردند.
اگر نمي خواھید بیمار شوید؛ در زندگي اھل تظاھر نباشید.
کسي کھ واقعیت را پنھان نگاه م يدارد، تظاھر مي کند و ھمیشھ مي خواھد راحت و خوب و کامل بھ نظر دیگران برسد، در
واقع بار سنگیني را بر دوش خود قرار م يدھد. مثل یک مجسمھ برنزي با پایھ ھاي گِلي. ھیچ چیز براي سلامتي بدتر از
نقاب بھ چھره داشتن و زندگي کردن با تظاھر نیست. این گونھ افراد زرق و برق زیاد و ریشھ و مایھ اندکي دارند و مقصد
آن ھا داروخانھ، بیمارستان و درد است.
اگر نمي خواھید بیمار شوید؛ واقعیت ھا را بپذیرید.
سرباز زدن از پذیرش واقعیت ھا و عدم اتکاء بھ نفس، ما را از خودمان بیگانھ مي سازد. ھستھ اصلي یک زندگي سالم، یکي
بودن و رو راست بودن با خود است. کساني کھ این را نمي پذیرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب مي شوند. پذیرفتن
انتقادھا، کاري عاقلانھ و ابزار درماني خوبي است.
اگر نمي خواھید بیمار شوید؛ اعتماد کنید.
کساني کھ بھ دیگران اعتماد ندارند نمي توانند ارتباط خوبي با دیگران برقرار کنند و نمي توانند رابطھ پایدار و عمیقي با
دیگران بھ وجود آورند. آن ھا معني دو
اعتماد ندارند نمي توانند ارتباط خوبي با دیگران برقرار کنند و نمي توانند رابطھ پایدار و عمیقي با
دیگران بھ وجود آورند. آن ھا معني دوستي واقعي را درک نمي کنند. بي اعتمادي باعث کاھش ایمان فرد مي گردد.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#47
چرا زنان به شوهران خود خیانت می کنند؟
خیانت، یک حقیقت تلخ 

خیانت زیان آورترین عمل در یک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمات غیر قابل جبران طرفین بلکه اعتماد و اطمینان کسی که مورد خیانت قرار گرفته شده نیز نسبت به افراد دیگر را از بین خواهد برد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، ازدواج عاملی برای رفاه و گسترش آسایش می باشد ولی گاهی اوقات این ازدواج ها و پیوند ها به جدایی می انجامد.
گاهی بی وفایی یک زن از حس انتقام جویی او ناشی می شود گاهی زنان بر خلاف میل باطنی خود به شوهر خود خیانت می کنند تا به او بفهمانند حس مورد خیانت قرار گرفتن چه قدر دردناک است.
کیانا زن متاهلی که بعد از 5 سال زندگی مشترک با همسرش که به وی خیانت کرده بود در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران افزود: 5 سال پیش با همسرم ازدواج کردم و ثمره این زندگی یک بچه دو ساله است. همیشه سعی می کردم که برای او بهترین باشم ولی او خودم و کارهایی که برای او انجام می دادم را نمی دید.
وی ادامه داد: در مدتی که با او زندگی کردم هیچ محبتی از او ندیدم این مسئله باعث شد که من در خارج از خانه دنبال محبت باشم و با وجود همسرم با پسری آشنا شدم تا کمبودهای زندگی را با او پر کنم.
کیانا اظهار داشت: خیانت من به همسرم بیشترین صدمه را از لحاظ روحی و روانی به فرزندم وارد کرد.
وی خاطر نشان کرد: به جای خیانت و بی وفایی به همسرم بهتر بود با وی صحبت کرده و بهترین راه و روش زندگی را آموخته و یا از یک مشاور کمک می گرفتیم.
حیدری روانشناس در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران گفت: در جوامعی که بیشتر مردان از منابع مادی برای پشتیبانی کردن یک خانواده را ندارند تعدادی زنان یک سری روابط پیاپی و پشت سر هم با شماری از مردان دارند.
وی ادامه داد: بیشتر زنان خیلی سریع شوهرشان را بخاطر رفتار های بی وفا منشانه او می بخشند و حتی برخی دیگر از زنان رفتار متقابل را پیشه می کنند.
حیدری ادامه داد: تعداد زیادی از زوج هایی که برای مدت طولانی و در کنار هم زندگی کرده اند معمولا از یکنواختی روابط شکایت داشته و گاهی زنان برای تنوع مرتکب خیانت می شوند.
وی خاطر نشان کرد: کودکانی که در چنین خانواده هایی پرورش می یابد آسیب فراوانی می بینند فرزندان از خانواده خیانت را فرا می گیرند./ز
گزارش از ریحانه جمشیدی
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#48
نوه درمانی برای افسردگی پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها

یکی از مشکلاتی که در سنین کهنسالی ممکن است برای عموم مردم به وجود بیاید مشکل افسردگی و گوشه گیری است.
بر طبق تحقیقات انجام شده در مرکز مشاوره توسط مشاوران یکی از عواملی که میتواند به این افراد و کاهش علائم افسردگی کمک کند نوه ها هستند.
بله نوه ها نقش شادی آوری در زندگی پدربزرگ ها و مادر بزرگ هایشان دارند. پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها دوست دارند به نوه هایشان در هر سنی که هستند کمک کنند حتی وقتی نوه هایشان بزرگ شده اند زیرا اگر بیشتر از اینکه حمایت کنند ، حمایت شوند حس پوچی به آنها دست میدهد و گمان میکنند از کار افتاده و فرسوده شده اند.
پس چه خوب است به کمک پدر و مادر ها روابط نوه ها با این عزیزان بهتر و صمیمی تر شود تا هم فرزندانشان بتوانند از تجربیات و دانسته ها و عشق آنها بهره مند شوند و هم سالمندان از ابتلا به افسردگی در امان بمانند
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#49
شما چقدر فضول هستید؟!
1- تصور کنید صبح خواب مانده اید و دیرتان شده است. هنگام خروج از خانه در همسایگی صدای دعوا می شنوید. آیا می ایستید تا ببینید موضوع از چه قرار است؟
 بله (10)        خیر (0)


2- به منزل دوست تان رفته اید و او از اتاق خارج می شود. روی لپ تاپ او صفحه ای باز است که عکس فردی در آن جلب توجه می کند. آیا نگاهی به آن می اندازید؟
بله (10)        خیر (0)


3- در اتوبوس یا تاکسی نشسته اید و فرد کناری شما مشغول مطالعه است. در این شرایط چه می کنید؟
- به طور مستقیم به آنچه او مطالعه می کند خیره شده وشما هم همراه او مطالعه می کنید. (10)
- هر از چندگاهی نگاهی دزدکی می اندازید تا ببینید او چه چیزی مطالعه می کند.  (5)
- کاملا بی تفاوت رفتار می کنید. (0)


4- اگر شما بدانید که یکی از دوستانتان چیزی را از شما پنهان می کند، چه می کنید؟
- هر طور شده سعی می کنید سر از کار او درآورید. (10)
- اگر صحبتی درباره آن پیش بیاید، کنجکاو می شوید. (5)
- رازهای دیگران، مسائل شخصی آنهاست و سعی نمی کنید وارد حیطه خصوصی آنها شوید. (0)


5- اگر در خیابان با یک مکان عمومی دیگر، دعوا یا تصادفی شود، نزدیک می شوید تا ببینید جریان چیست؟
بله (10)        خیر (0)


6- اگر در سالن سینما، یکی از دوستانتان را با فرد غریبه ای ببینید، کنجکاو می شوید که غریبه چه کسی است؟
بله (10)        خیر (0)


7- آیا معمولا درباره قیمت و محل خرید چیزهایی که دوستانتان می خرند پرس و جو می کنید؟
بله (10)        خیر (0)


8- کیف دیگران را بدون اجازه خودشان گشته اید؟
بله (10)        خیر (0)


9- اگر رمز لپ تاپ یا موبایل دوستانتان را داشته باشید، سری به اطلاعات آنها می زنید؟
بله (10)        خیر (0)


10- با دوست تان مشغول مکالمه تلفنی هستید که مجبور می شوید مدتی منتظر بمانید تا او پشت خطی اش را جواب بدهد. وقتی به مکالمه شما برمی گردد از او می پرسید چه کسی پشت خط بود؟
بله (10)        خیر (0)


چطوربه خودم نمره بدهم؟


حالا امتیاز گزینه هایی را که انتخاب کرده اید با هم جمع بزنید:
اگر امتیاز شما بین 0 تا 30 باشد: شما اهل دخالت در کارهای دیگران نیستید. فکر می کنید مسائل خصوصی دیگران برایتان جالب نیست یا آنقدر به حیطه خصوصی آنها همیت می دهید که خودتان را مجا زنمی دانیدآن را مخدوش کنید. شاید هم آنقدر سرتان گرم است که وقت فکر کردن به مسائل دیگران را ندارید.


اگر امتیاز شما بین 35 تا 70 باشد: شما فرد کنجکاوی هستید اما تلاش می کنید زیاد در کارهای دیگران دخالت نکنید. اما گاهی اوقات این کنجکاوی آنقدر شدید است که نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید و گاهی سرکی به کار دیگران می کشید اما این کار همیشگی نیست. اگرچه حواستان باشد زیاده روی در آن می تواند شما را دچار دردسر کند.


اگر امتیاز شما بین 75 تا 100 باشد: شما عاشق این هستید که همه چیز را درباره همه بدانیدو برای این کار هر چه از دست تان بربیاید انجام می دهید. شما از آن دسته افراد هستید که مراقب دیگران هستند و حتی بعضی مواقع به طور مستقیم از دیگران درباره مسائل خصوصی شان سوال می کنند. اگر شما به عنوان فرد فضولی در جمع دوستان و آشنایانتان معروف نشده اید، احتمال اینکه چنین لقبی به شما اختصاص پیدا کند بسیار زیاد است.
[ اینم یه نوشیدنی خنک که تو تابستون میچسبه D: ]
.
.
.
.
.
.
.
.
.
روان‌شناسی 5
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє
#50
ارتباطات مجازي موجب افسردگي ميشوند

يك روانپزشك گفت: ارتباط چشمي مهمترين ويژگي ارتباطات مستقيم انساني است كه با واردشدن بيش از حد وسايل الكترونيكي به زندگي انسان و گسترش ارتباطات مجازي، ارتباط چشمي افراد نيز كاهش يافته است. 

عارفه مبشر درگفتوگو با ايسنا اظهار داشت: ارتباط چشمي ويژگي اصلي ارتباطات مستقيم انساني است و از نظر علم روانپزشكي فردي كه در ارتباطات مستقيم با افراد ديگر توانايي برقراري ارتباط چشمي را ندارد، بيمار محسوب ميشود.

وي افزود: هم اكنون درعصر ارتباطات شاهد هجوم وسايل مختلف ارتباط مجازي و گسترش اين نوع ارتباط ميان افراد جامعه هستيم و ارتباط مستقيم و چشمي روز به روز درحال كاهش است.

مبشر تصريح كرد: بسياري از احساسات و حالات انساني از طريق ارتباطات مجازي به هيچ وجه منتقل نميشود. به عنوان مثال حس شادي و يا غم، آنگونه كه درفرد بروز كرده، از طريق ارتباطات مجازي منتقل نميشود و تنها با ارتباط مستقيم انساني قابل انتقال است.

وي خاطرنشان كرد: وارد شدن بيش از حد وسايل ارتباط مجازي مانند اينترنت و تلفن همراه موجب كاهش ارتباطات مستقيم انساني شده و اين موجب گسترش افسردگي در جامعه ميشود.

اين روانپزشك بيان كرد: هم اكنون sms و اينترنت جايگزين بسياري از ارتباطات مستقيم انساني شده و گسترش بيش از حد ارتباطات مجازي موجب كاهش هوش اجتماعي افراد جامعه ميشود.

وي گفت: همچنين شنيدن صداي مخاطب ازديگر مزاياي ارتباط مستقيم انساني است كه وسايل ارتباطي مجازي افراد را از داشتن اين نوع ارتباط محروم ميكند.

مبشر افزود: افسردگي، اضطراب، گوشه گيري و اختلالات شخصيتي نيز از ديگر عوارض استفاده زياد از وسايل ارتباطي مجازي است.
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƒαкє ѕмιƖє


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Humanfemale شخصیت شناسی از روی فرم گوش
  شخصیت شناسی با دست خط
  شخصیت شناسی با بوی عطر
  توصیه روانشناسان سلامت روان در روزهای قرنطینه کرونایی
  چگونه سلامت روان داشته باشم؟
  تاثیر نور خورشید بر سلامت روان
  روان‌شناسی جالبی درباره ی خواب دیدن
  شخصیت‌شناسی از روی علاقه‌ به طعم‌های متفاوت
  شخصیت شناسی از روی اسم با حرف اول انگلیسی
  از کدام در ترجیح می دهید رد شوید؟(شخصیت شناسی)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان