20-09-2014، 21:59
(آخرین ویرایش در این ارسال: 20-09-2014، 22:01، توسط ♠♥♦یاسمن☻☻.)
فقط یه ایرانی میتونه کسایی رو که نمیشناسه تو فیس بوک ادد کنه....اما کسایی رو که میشناسه بگه ولش کن بابا!..اددش کنم شاخ میشه (((
اومدم خونه مادرم نمازش تموم شده بود، داشت دعا می کرد ... تا منو دید گفت: اینو می گما خدا ....نمی دونم داشت پشت سر من به خداچی می گفت ...
قدیما که خبرى از آلارم و این چیزا نبود ملت چه کار مى کردن؟؟الان ملت اگه واسه دستشوییشون آلارم نذارن خودشونو خیس میکنن
دیشب تو پمپ بنزین یه معجزه دیدم؛یارو نزدیک پنج لیتر و نیم تو یه ظرف چهار لیتری بنزین زد،وقتی هم به مسئول پمپ بنزین گفت، یارو گفت احتمالا دبّه ت خرابه...!!
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود،مرد مغروری به او رسید و با تکبر گفت :بکار ؛ بکار که هر چه بکاری ما میخوریم!کشاورز نگاهی به او انداخت و گفت :دارم یونجه میکارم!
بعضی ها انقدر سیب زمینی و خیار و بادمجون رو کلفت پوست میکنن که آخرش فقط یاد و خاطرش می مونه )
++++++++++++++++++++++++++
دیشب مدیر ساختمون اومده بود دمِ درِ خونه،
با بابام کار داشت!بابام رفت جلوی در،منم صدای آهنگو زیاد کرده بودم!
یهو بابام داد زد:
اون لامصبو خفه ش کن ببینم این چه گهی میخوره آخه!
من )))))
بابام
مدیر
++++++++++++++++++++++++++
صاحبان سه مغازه ی کفش فروشی که کنار هم بودند رقابت بسیاری با هم داشتند .
اولی برای تبلیغ روی شیشه ی مغازه نوشت : بهترین کفش های شهر ! دومی نوشت : بهترین کفش های دنیا ! و سومی که مغازه اش میان این دو بود نوشت :
در ورودی اصلی
[rtl]گویش دختران در سال ۸۱ : عزیزم ، عشقم چرا ناراحتی ؟ قربونت برم ![/rtl]
[rtl]گویش دختران در سال ۸۶ : عزیزم ، عشقم چرا ناراحنی ؟ قلبونت برم ![/rtl]
[rtl]گویش دختران در سال ۹۱ : عجیجم ، عجقم چلا نالاحتی ؟ قلبونت بلم ![/rtl]
[rtl]گویش دختران در سال ۹۶ : دیبیلیم ، عولوپولو ، بیلی بولونات ![/rtl]
[rtl]::[/rtl]
[rtl]::[/rtl]
[rtl]دقت کردین ؟[/rtl]
[rtl]کافیه تو یه رابطه ی عاشقانه باشی;[/rtl]
[rtl]اونوقته که از زمین و آسمون بهت پیشنهادای دوستی میشه ![/rtl]
[rtl]اما حالا اگه تنها باشی به مارمولک پیشنهاد بدی رد می کنه ![/rtl]
[rtl]::[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]::[/rtl]
[rtl]دلداری غضنفر به پسرش موقع آمپول زدن :[/rtl]
[rtl]هرچی کمتر بهش بیشتر فکر کنی، بیشتر دردش کمتر میشه…[/rtl]
[rtl]حیف نون سوار موتور بوده، نامزدش رو هم ترک موتور سوار کرده بوده.
دختره می گه: چشمات مال منه، قلبت مال منه، عشقت مال منه...
یه دفعه حیف نون توقف می کنه، دختره رو پیاده می کنه، می گه: اگه بخوای همین جوری پیش بری حتماً می گی این موتور هم مال توه![/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]حیف نون دستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن.
حیف نون از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟
دکتر می گه: البته، حتماً.
حیف نون می گه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم!
[/rtl]
[rtl]دعای حیف نون بعد از نماز: خدایا! مواظب خودت باش!
[/rtl]
[rtl]حیف نون به نامزدش می گه 4شنبه به 4شنبه دیره که همدیگر رو ببینیم، بیا 2شنبه به 2شنبه همدیگر رو ببینیم.
[/rtl]
[rtl]شخصی از خیابون رد می شده، می بینه یه بچه نشسته کنار خیابون گریه می کنه. جلو می ره و می گه چی شده عزیزم؟ پسر بچه می گه سکه ۲۵ تومانی ام را گم کرده ام. مرد می گه اینکه گریه نداره! بیا این ۲۵ تومانی مال تو! بچه باز هم به گریه کردن ادامه می ده! مرد می پرسه دیگه چیه؟ بچه می گه اگه اون سکه را گم نکرده بودم الان ۵۰ تومن پول داشتم!
[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]می خواستن حیف نون رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن.
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه!
[/rtl]
[rtl]یه خره باحسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم![/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت کمک نمی گیری؟
دانش آموز: آخه اون از دست شما دلخوره! چون شما هفته ی قبل به انشای اون نمره بدی دادید![/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]ماره باجوجه تیغیه ازدواج میکنه بچشون میشه سیم خاردار[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]سه دیوانه هم اتاقی بودن، یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا و پایین میپرن و میگن: ما سیبزمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته! رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنه. ازش پرسید: تو چرا با دوستات نیستی؟ دیوونه سومیه هم میگه: آخه من کف ماهیتابه چسبیدم![/rtl]