14-09-2014، 22:09
زندگی یعنی بدبختی.زندگی یعنی کشیدن سختی.
درس خوندن بهونه ی قشنگ واسه زندگی .کلاس رفتن و مدرسه یه کار همیشگی.
امتحان دادن یه درسو خستگی جواب دادن به اون گرفتن تجدیدی.
کتک خوردن از بابا قطع شدن پول تو جیبی.از دیروز تا حالا گذروندن وعده گی.
رفتن به سربازی . سختیه دوران جوونی. کشیدن سیگارو بدبختی. حالا نوبت این شده که جواب پس بدی.
اینجوری احساس میکنی رفتی تو جهنم جایی که امثال مثه تو زیادن.
یه زندان که از اونجا خروس بیرون میدن یه رستوران که به جای غذا دستمال و پوتین میدن.
چشم به هم میزاری این دورانم تموم میکنی .تا روزی که برگ پایان خدمتو گرفتی.
اومدی بیرون .وقتی برای تفریح نداری دس تو جیبت میکنی پولی برا ولخرجی نداری.
کلی آرزو داری که تو مخته اما افسوس میخوری چرا فقط تو خواباته.
دوباره به فکر عوض شدنی اما چطوری هر روز که میره خودتو بدتر میبینی.
وارد یه اتاق تاریک شدی یه دره بسته که توشو اصلا نیده بودی.
از کینه و نفرت مخت پوکیده . از دیدن دخترای دو رو که واسه پول میفروشنت به آدمای سگ صفت و پررو.
از شنیدن قصه عصابت دیگه خورده.از شندین نصیحت که همه برات میکنن ولی خودشونم ازت بدترن.
آره عزیز این سختیا همش ماله منه .نمیدونم میتونم اینارو تحمل کنم یا نه یه جورای واسه خودمم مبهمه.
واسه همینه که روحم میخواد از جسمم آزاد شه
درس خوندن بهونه ی قشنگ واسه زندگی .کلاس رفتن و مدرسه یه کار همیشگی.
امتحان دادن یه درسو خستگی جواب دادن به اون گرفتن تجدیدی.
کتک خوردن از بابا قطع شدن پول تو جیبی.از دیروز تا حالا گذروندن وعده گی.
رفتن به سربازی . سختیه دوران جوونی. کشیدن سیگارو بدبختی. حالا نوبت این شده که جواب پس بدی.
اینجوری احساس میکنی رفتی تو جهنم جایی که امثال مثه تو زیادن.
یه زندان که از اونجا خروس بیرون میدن یه رستوران که به جای غذا دستمال و پوتین میدن.
چشم به هم میزاری این دورانم تموم میکنی .تا روزی که برگ پایان خدمتو گرفتی.
اومدی بیرون .وقتی برای تفریح نداری دس تو جیبت میکنی پولی برا ولخرجی نداری.
کلی آرزو داری که تو مخته اما افسوس میخوری چرا فقط تو خواباته.
دوباره به فکر عوض شدنی اما چطوری هر روز که میره خودتو بدتر میبینی.
وارد یه اتاق تاریک شدی یه دره بسته که توشو اصلا نیده بودی.
از کینه و نفرت مخت پوکیده . از دیدن دخترای دو رو که واسه پول میفروشنت به آدمای سگ صفت و پررو.
از شنیدن قصه عصابت دیگه خورده.از شندین نصیحت که همه برات میکنن ولی خودشونم ازت بدترن.
آره عزیز این سختیا همش ماله منه .نمیدونم میتونم اینارو تحمل کنم یا نه یه جورای واسه خودمم مبهمه.
واسه همینه که روحم میخواد از جسمم آزاد شه