27-08-2014، 15:37
در اتاقي يك زن و شوهر نشسته اند. يكنفر هم در حال خواندن نماز است، نفر چهارم هم روزه دارد. به ناگهان مردي از در وارد مي شود، با واردشدنِ او، اين زن و شوهر به هم حرام مي شوند. نماز آن شخص و روزه نفر چهارم هم باطل مي گردد. چطور چنين چيزي ممكن است؟
آدرويش، خداداده سه تا ميش. يكي شيرش حلال و گوشتش حرام، يكي گوشتش حلال و شيرش حرام و سومي هم گوشتش حرام، هم شيرش.
آمد و رفت، آمد و نرفت، زائيد و نمرد، نزائيد و مرد!
جملات زير، مصداق چه حكايتي هستند؟ « برو، اگر نيامده، بگو بيايد. رفتم، نيامده بود، گفتم: بيايد، چرا نيامد؟ حتماً آمده كه نيامده است. اگر نيامده بود مي آمد.»
شخصي دريك اتاق به ابعاد 5×20×20 متر، خودش را با يك ريسمان دومتري از سقف آويزان مي كند و دار مي زند. وقتي به در اتاق او مي آيند و مي بينند از او صدايي شنيده نمي شود، نگران مي شوند و در را مي شكننبا كمال تعجب مي بينند، او از سقف خودش را دار زده است و در اتاق را از درون قفل كرده و كليد را در جيبش گذاشته است. با اينكه ميز، صندلي، نردبام يا چيز ديگري در اتاق نبوده است، او چگونه خود را دار زده؟
شخصي چگونه – بدون استفاده از هواپيما- خود را دو ساعته به مشهد مي رساند؟
حضرت آدم و حوا شش چيز در بهشت آوردند كه هر يك از آنها منشأ چيزي شد، آن شش چيز كدامند؟
كسانيكه رَحِمِ مادر را نديده اند 9 نفرند، آن 9 نفر چه كساني هستند؟
اكنون چهار تن از پيامبران زنده هستند، آن چهارتن كدامند؟
از حضرت علي (ع) پرسيدند: واجب و واجبتر چيست؟ نزديك و نزديكتر كدامند؟ عجيب و عجيب تر چيست؟ سخت و سخت تر چيست؟ اگر شما بوديد چه جوابي مي داديد؟ حضرت علي چه جوابي داد؟
كيوان به مهماني رفت. او مي دانست دعوت شدگانِ به مهماني بر دو گروهند: راستگو و دروغگو. اما هيچيك از آنان را نمي شناخت. از مردي پرسيد: دروغگو هستي يا راستگو؟ كيوان پاسخ آن مرد را گرفت. پس از دو نفر ديگر پرسيد كه آن مرد چه پاسخي داد. يكي از آنان گفت كه او دروغگوست و ديگري پاسخ داد كه او راستگوست. كيوان از پاسخ اين دو نفر فهميد كه كداميك از اين دو نفر راستگو و كداميك دروغگو هستند. اوچگونه فهميد؟
سه نفر سياهپوست و سه نفر سفيد پوست مي خواهند با قايقي كه بيش از دو نفر گنجايش ندارد از رودخانه اي بگذرند. سفيدپوستها رانندگي قايق را بلدند اما يكي از سياهپوستها رانندگي قايق را نمي داند. اگر تعداد سياهپوستها بيش از سفيدپوستها باشد آنها را خواهند خورد. مثلاً نمي توان دو نفر سياهپوست و يك سپيد پوست راتنها كنار هم گذاشت. اما سپيد پوستها آدمخوار نيستند و اگر تعدادشان زيادتر ازسياه پوستها باشد با آنها كاري نخواهد داشت. چگونه مي توان اين گروه شش نفري را از رودخانه عبود داد، بدون اينكه به هيچيك از آنان آسيبي رسد؟
3پاس فراموش نشه وا
آدرويش، خداداده سه تا ميش. يكي شيرش حلال و گوشتش حرام، يكي گوشتش حلال و شيرش حرام و سومي هم گوشتش حرام، هم شيرش.
آمد و رفت، آمد و نرفت، زائيد و نمرد، نزائيد و مرد!
جملات زير، مصداق چه حكايتي هستند؟ « برو، اگر نيامده، بگو بيايد. رفتم، نيامده بود، گفتم: بيايد، چرا نيامد؟ حتماً آمده كه نيامده است. اگر نيامده بود مي آمد.»
شخصي دريك اتاق به ابعاد 5×20×20 متر، خودش را با يك ريسمان دومتري از سقف آويزان مي كند و دار مي زند. وقتي به در اتاق او مي آيند و مي بينند از او صدايي شنيده نمي شود، نگران مي شوند و در را مي شكننبا كمال تعجب مي بينند، او از سقف خودش را دار زده است و در اتاق را از درون قفل كرده و كليد را در جيبش گذاشته است. با اينكه ميز، صندلي، نردبام يا چيز ديگري در اتاق نبوده است، او چگونه خود را دار زده؟
شخصي چگونه – بدون استفاده از هواپيما- خود را دو ساعته به مشهد مي رساند؟
حضرت آدم و حوا شش چيز در بهشت آوردند كه هر يك از آنها منشأ چيزي شد، آن شش چيز كدامند؟
كسانيكه رَحِمِ مادر را نديده اند 9 نفرند، آن 9 نفر چه كساني هستند؟
اكنون چهار تن از پيامبران زنده هستند، آن چهارتن كدامند؟
از حضرت علي (ع) پرسيدند: واجب و واجبتر چيست؟ نزديك و نزديكتر كدامند؟ عجيب و عجيب تر چيست؟ سخت و سخت تر چيست؟ اگر شما بوديد چه جوابي مي داديد؟ حضرت علي چه جوابي داد؟
كيوان به مهماني رفت. او مي دانست دعوت شدگانِ به مهماني بر دو گروهند: راستگو و دروغگو. اما هيچيك از آنان را نمي شناخت. از مردي پرسيد: دروغگو هستي يا راستگو؟ كيوان پاسخ آن مرد را گرفت. پس از دو نفر ديگر پرسيد كه آن مرد چه پاسخي داد. يكي از آنان گفت كه او دروغگوست و ديگري پاسخ داد كه او راستگوست. كيوان از پاسخ اين دو نفر فهميد كه كداميك از اين دو نفر راستگو و كداميك دروغگو هستند. اوچگونه فهميد؟
سه نفر سياهپوست و سه نفر سفيد پوست مي خواهند با قايقي كه بيش از دو نفر گنجايش ندارد از رودخانه اي بگذرند. سفيدپوستها رانندگي قايق را بلدند اما يكي از سياهپوستها رانندگي قايق را نمي داند. اگر تعداد سياهپوستها بيش از سفيدپوستها باشد آنها را خواهند خورد. مثلاً نمي توان دو نفر سياهپوست و يك سپيد پوست راتنها كنار هم گذاشت. اما سپيد پوستها آدمخوار نيستند و اگر تعدادشان زيادتر ازسياه پوستها باشد با آنها كاري نخواهد داشت. چگونه مي توان اين گروه شش نفري را از رودخانه عبود داد، بدون اينكه به هيچيك از آنان آسيبي رسد؟
3پاس فراموش نشه وا