امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بیماری وحشتناک دختر ۱۸ ساله ایرانی+تصاویر +۱۸

#1
بیماری وحشتناک دختر ۱۸ ساله ایرانی+تصاویر +۱۸


دختری که بیماری عجیبش، کاری با او کرده که می‌خواهد دیده نشود….

سخن از جراحی است و هزینه‌هایی که از عهده هر کسی ساخته نیست. «رویا»ی هجده ساله برای رهایی از درد باید به تیغ جراحان سپرده شود؛ اما نه برای آن دست عمل‌هایی که خیلی از هم سن و سالانش به دنبالش هستند. دختری که بیماری عجیبش، کاری با او کرده که می‌خواهد دیده نشود؛ حتی به قیمت خانه‌نشینی تمام وقت! وقتی صحبت از ناراحتی‌های پوستی می‌شود، بسیاری از ما نگران می‌شویم و انواع صابون‌ها و کرم‌ها را به همدیگر توصیه می‌کنیم؛ سفارشی که اگر درباره صورت باشد، چه بسا حاضر به ریسک رد کردن آن نباشیم که مبادا به ظاهرمان خللی وارد شود. اینجاست که روزی چند بار به سراغ آینه می‌رویم تا اوضاع و احوال صورتمان را رصد کنیم و مبادا با یک لک، زخم، تبخال و… در انظار حضور پیدا کنیم و خدای نکرده، غرورمان جریحه‌دار شود.
چندین نفر واسطه شده‌اند تا گزارشی در مورد این دختر بیمار تهیه کنیم؛ از دوستان همکار رسانه‌ای تا اهالی محل و خادمین مسجد. به محضی که می‌فهمند برای چه تماس گرفته‌ایم، حاضرند همه گونه همکاری داشته باشند. اشتیاقی که شاید از لحن رویا سرچشمه گرفته باشد؛‌‌ همان زمانی که تهیه گزارش روزنه‌های امید را در دلش پر سو‌تر می‌کند و مشتاقانه می‌پرسد: «چه زمانی دوباره زنگ می‌زنید تا کمکم کنید؟» اینجاست که بند دلمان پاره می‌شود که مبادا در انتقال خواسته این جوان سرد و گرم کشیده به مسئولان ناموفق باشیم!
ما دختری هست که به شدت از آینه گریزان و از دیده شدن بیزار است. دختر هجده ساله شوشتری که تنها شش ماه اول زندگی‌اش به آرامش گذشته و از آن به بعد، سمت چپ صورتش را گوشت اضافه فرا گرفته است و اکنون کار به جایی رسیده که از سنگینی نگاه مردم می‌ترسد. می‌ترسد که به جرم ناکرده، زیر ذره‌بینی قرار بگیرد که سزاوارش نیست؛ واکنش‌هایی که با دیدن تصاویر هم می‌شود حدس زد و بیشتر جز تلخی چیزی نیست؛ خیلی‌هایمان طاقت دیدن نداریم.
از‌‌ همان آغاز بروز نشانه‌های بیماری، پدر و مادر رویا که نگران سلامت فرزند بودند، احتمال می‌دادند که در آینده‌ای نزدیک این عارضه برطرف می‌شود و بهبود می‌یابد، ولی رویا با گذر زمان خوب نشد و این زمان بود که بد‌ترین رنج‌ها را با خود برای او با تشدید بیماری به ارمغان آورد.
رویا می‌گوید: آدم از خانه ماندن افسرده می‌شود. دوست دارم بیرون بروم. مگر من دل ندارم؟ بیرون رفتن من تا سوپر سر کوچه است که مجبورم صورتم را در برخورد با آدم‌ها بپوشانم. هم سن و سالان من در این سن دیپلم گرفته‌اند، در حالی که من هنوز سوم راهنمایی هستم. آرزو دارم عمل کنم و خوب بشوم. درس بخوانم و به دانشگاه بروم. مهندس بشوم، ورزش کنم اما… !
هرچه او بزرگتر می‌شد، گوشت‌های اضافه صورتش نیز برجسته‌تر می‌شد؛ بار اضافه‌ای که به دست و پای رویا نیز سرایت کرد و موجب شد تا پدر کارگر، قید مزد روزانه را بزند و با اندک پس انداز موجود، رویای کوچکش را برای درمان به اهواز ببرد.
پزشکان امید بسیاری نداشتند و با جراحی موافق نبودند، ولی پدر هر آنچه داشت، دختر کوچکی بود که نگرانی آینده‌اش بود و این گونه بود که انگشت دختر را به تیغ جراحان سپردند و نتیجه خوبی هم داشت؛ نتیجه‌ای خوشحال کننده که البته موقت بود و زمان زیادی پایدار نماند؛ نه نتیجه و نه عمر پدر زحمتکش؛ با سکته‌ای در سن ۳۷ سالگی.
رشد عجیب گوشت‌های صورت رویا سلامتی او را تحت تأثیر قرار داده است. پلک‌های چشمش به طرز عجیبی کشیده شده و دندان‌هایش نیز به خاطر آویزان بودن صورتش به شدت درد می‌کنند. حتی یک بار نیز تا آستانه مرگ رفته و در هنگام خواب حالت خفگی به او دست داده است، اما می‌گوید: باز خدا را شکر می‌کنم؛ اگر فلج یا قطع نخاعی بودم، چه می‌کردم؟
رویای پدر، بیمار ماند و روزگار سختی برای مادر تنها رقم خورد. اینجا بود که خاله‌اش به کمک می‌آید و سرپرستی برادر و خواهر کوچک‌تر رویا را می‌پذیرد و دختر بیمار و مادرش به یک اتاق پناه می‌برند؛ اتاقی محقر که از توصیف بی‌نیاز است.
حالا نبود پدر به دهه رسیده است و با گذشت زمان، شمار روزهایی که دخترک پا از اتاقش بیرون گذاشته، به مرور کمتر و کمتر می‌شود، تا جایی که نزدیک به یک سال است‌‌ همان حضور انگشت شمار در مدرسه را هم به صفر رسانده و از ترس طعنه‌های مردم، ترک تحصیل کرده است؛ انگار که اتاقش را به همه جا ترجیح می‌دهد؛ اتاق خالی‌اش را!
رویا به خبرنگار ما می‌گوید: کمیته امداد خیلی به ما کمک کرده، ولی اگر این کمک بزرگ را هم انجام دهد، دیگر خیلی خیلی از آن‌ها ممنون می‌شویم. وقتی می‌پرسیم که سراغ دیگر مسئولان و نهاد‌ها رفته‌اند، می‌گوید: نه، کجا باید می‌رفته‌ایم؟ و ادامه می‌دهد: برای عمل باید به تهران بروم و گفته‌اند که هزینه عملم هفت میلیون می‌شود. و مادرش اضافه می‌کند: برای بهبودی دخترم نذر و نیاز زیاد کرده‌ام. بزرگترین نذرم این است که دخترم خوب شود و با هم به پابوس امام رضا برویم…
مادر و دختری که چندین سال است، با اندک مقرری کمیته امداد روزگار می‌گذرانند و‌ گاه اهالی محل هم به یاری‌شان می‌رسند و همین اندازه را هم از خدا شاکرند، ولی یک آرزوی بزرگ هم دارند. حالا رویا خانوم به سن مناسب برای جراحی رسیده و این عمل می‌تواند دوای درد این همه سال‌هایش باشد.
اما سختی این مادر و فرزند گویا پایان ندارد؛ اجاره نشینی، فقر، هزینه‌های آب و برق و… نای زیادی برای ناله کردن هم باقی نگذاشته و به ظاهر با درخواست وام آن‌ها هم مخالفت شده است. گویا بر پایه قوانین موجود (و یا به بهانه قوانین موجود)، این جراحی در دسته عمل‌های زیبایی طبقه بندی می‌شود و فعلا سنگ‌ها به پای لنگ می‌خورند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.irupload.ir/images/co0049unyuf2l0l5saor.jpg
SadSad

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم،
و اگر...


 سپاس شده توسط ...Sara SHZ... ، mohamad66 ، (nasim) ، Armina ، ♥ Sky Princess♥ ، reza u? ، *2gether4ever* ، white angel ، L.A.78 ، The Ginkel ، Tina.t.t ، khoshgel ، pegah-p ، ستارهF.m ، RedSparrow ، ✘ kArTeL ✘ ، noghre ، kame ، Magical Girl ، Deltang ، سحر. ، Amir BF ، انديا ، علی جوکر ، ناروین ، LIGHT ، why lie ، Aryan 1380 ، ♥♥negin♥♥ ، ɱɪɾʌʛє
آگهی
#2
از زندگیش هیچ لذتی نمی بده بد بخت
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بیماری وحشتناک دختر ۱۸ ساله ایرانی+تصاویر +۱۸  1
 سپاس شده توسط Armina ، ♥ Sky Princess♥ ، RedSparrow ، The Ginkel ، ناروین ، r10000
#3
وای چه قدر بد طفلکی امیدوارم که بتونه به چهره زیبا خودش برسه Sad: SadSadSadAngel
. ҉ مـے روے !!!

.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.

و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...

.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!

.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
 سپاس شده توسط mohamad66 ، ♥ Sky Princess♥ ، L.A.78 ، The Ginkel ، ناروین
#4
برا من عکسش نمیادcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcryingcrying
 سپاس شده توسط fat.k ، The Ginkel ، samin90 ، ناروین
#5
عکس نداره ؟؟؟؟؟
هستم اگر هستمم *** گر نروم خستمم
999
 سپاس شده توسط ناروین
#6
SadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSadSad
(12-02-2012، 16:46)parya2 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
بیماری وحشتناک دختر ۱۸ ساله ایرانی+تصاویر +۱۸


دختری که بیماری عجیبش، کاری با او کرده که می‌خواهد دیده نشود….

سخن از جراحی است و هزینه‌هایی که از عهده هر کسی ساخته نیست. «رویا»ی هجده ساله برای رهایی از درد باید به تیغ جراحان سپرده شود؛ اما نه برای آن دست عمل‌هایی که خیلی از هم سن و سالانش به دنبالش هستند. دختری که بیماری عجیبش، کاری با او کرده که می‌خواهد دیده نشود؛ حتی به قیمت خانه‌نشینی تمام وقت! وقتی صحبت از ناراحتی‌های پوستی می‌شود، بسیاری از ما نگران می‌شویم و انواع صابون‌ها و کرم‌ها را به همدیگر توصیه می‌کنیم؛ سفارشی که اگر درباره صورت باشد، چه بسا حاضر به ریسک رد کردن آن نباشیم که مبادا به ظاهرمان خللی وارد شود. اینجاست که روزی چند بار به سراغ آینه می‌رویم تا اوضاع و احوال صورتمان را رصد کنیم و مبادا با یک لک، زخم، تبخال و… در انظار حضور پیدا کنیم و خدای نکرده، غرورمان جریحه‌دار شود.
چندین نفر واسطه شده‌اند تا گزارشی در مورد این دختر بیمار تهیه کنیم؛ از دوستان همکار رسانه‌ای تا اهالی محل و خادمین مسجد. به محضی که می‌فهمند برای چه تماس گرفته‌ایم، حاضرند همه گونه همکاری داشته باشند. اشتیاقی که شاید از لحن رویا سرچشمه گرفته باشد؛‌‌ همان زمانی که تهیه گزارش روزنه‌های امید را در دلش پر سو‌تر می‌کند و مشتاقانه می‌پرسد: «چه زمانی دوباره زنگ می‌زنید تا کمکم کنید؟» اینجاست که بند دلمان پاره می‌شود که مبادا در انتقال خواسته این جوان سرد و گرم کشیده به مسئولان ناموفق باشیم!
ما دختری هست که به شدت از آینه گریزان و از دیده شدن بیزار است. دختر هجده ساله شوشتری که تنها شش ماه اول زندگی‌اش به آرامش گذشته و از آن به بعد، سمت چپ صورتش را گوشت اضافه فرا گرفته است و اکنون کار به جایی رسیده که از سنگینی نگاه مردم می‌ترسد. می‌ترسد که به جرم ناکرده، زیر ذره‌بینی قرار بگیرد که سزاوارش نیست؛ واکنش‌هایی که با دیدن تصاویر هم می‌شود حدس زد و بیشتر جز تلخی چیزی نیست؛ خیلی‌هایمان طاقت دیدن نداریم.
از‌‌ همان آغاز بروز نشانه‌های بیماری، پدر و مادر رویا که نگران سلامت فرزند بودند، احتمال می‌دادند که در آینده‌ای نزدیک این عارضه برطرف می‌شود و بهبود می‌یابد، ولی رویا با گذر زمان خوب نشد و این زمان بود که بد‌ترین رنج‌ها را با خود برای او با تشدید بیماری به ارمغان آورد.
رویا می‌گوید: آدم از خانه ماندن افسرده می‌شود. دوست دارم بیرون بروم. مگر من دل ندارم؟ بیرون رفتن من تا سوپر سر کوچه است که مجبورم صورتم را در برخورد با آدم‌ها بپوشانم. هم سن و سالان من در این سن دیپلم گرفته‌اند، در حالی که من هنوز سوم راهنمایی هستم. آرزو دارم عمل کنم و خوب بشوم. درس بخوانم و به دانشگاه بروم. مهندس بشوم، ورزش کنم اما… !
هرچه او بزرگتر می‌شد، گوشت‌های اضافه صورتش نیز برجسته‌تر می‌شد؛ بار اضافه‌ای که به دست و پای رویا نیز سرایت کرد و موجب شد تا پدر کارگر، قید مزد روزانه را بزند و با اندک پس انداز موجود، رویای کوچکش را برای درمان به اهواز ببرد.
پزشکان امید بسیاری نداشتند و با جراحی موافق نبودند، ولی پدر هر آنچه داشت، دختر کوچکی بود که نگرانی آینده‌اش بود و این گونه بود که انگشت دختر را به تیغ جراحان سپردند و نتیجه خوبی هم داشت؛ نتیجه‌ای خوشحال کننده که البته موقت بود و زمان زیادی پایدار نماند؛ نه نتیجه و نه عمر پدر زحمتکش؛ با سکته‌ای در سن ۳۷ سالگی.
رشد عجیب گوشت‌های صورت رویا سلامتی او را تحت تأثیر قرار داده است. پلک‌های چشمش به طرز عجیبی کشیده شده و دندان‌هایش نیز به خاطر آویزان بودن صورتش به شدت درد می‌کنند. حتی یک بار نیز تا آستانه مرگ رفته و در هنگام خواب حالت خفگی به او دست داده است، اما می‌گوید: باز خدا را شکر می‌کنم؛ اگر فلج یا قطع نخاعی بودم، چه می‌کردم؟
رویای پدر، بیمار ماند و روزگار سختی برای مادر تنها رقم خورد. اینجا بود که خاله‌اش به کمک می‌آید و سرپرستی برادر و خواهر کوچک‌تر رویا را می‌پذیرد و دختر بیمار و مادرش به یک اتاق پناه می‌برند؛ اتاقی محقر که از توصیف بی‌نیاز است.
حالا نبود پدر به دهه رسیده است و با گذشت زمان، شمار روزهایی که دخترک پا از اتاقش بیرون گذاشته، به مرور کمتر و کمتر می‌شود، تا جایی که نزدیک به یک سال است‌‌ همان حضور انگشت شمار در مدرسه را هم به صفر رسانده و از ترس طعنه‌های مردم، ترک تحصیل کرده است؛ انگار که اتاقش را به همه جا ترجیح می‌دهد؛ اتاق خالی‌اش را!
رویا به خبرنگار ما می‌گوید: کمیته امداد خیلی به ما کمک کرده، ولی اگر این کمک بزرگ را هم انجام دهد، دیگر خیلی خیلی از آن‌ها ممنون می‌شویم. وقتی می‌پرسیم که سراغ دیگر مسئولان و نهاد‌ها رفته‌اند، می‌گوید: نه، کجا باید می‌رفته‌ایم؟ و ادامه می‌دهد: برای عمل باید به تهران بروم و گفته‌اند که هزینه عملم هفت میلیون می‌شود. و مادرش اضافه می‌کند: برای بهبودی دخترم نذر و نیاز زیاد کرده‌ام. بزرگترین نذرم این است که دخترم خوب شود و با هم به پابوس امام رضا برویم…
مادر و دختری که چندین سال است، با اندک مقرری کمیته امداد روزگار می‌گذرانند و‌ گاه اهالی محل هم به یاری‌شان می‌رسند و همین اندازه را هم از خدا شاکرند، ولی یک آرزوی بزرگ هم دارند. حالا رویا خانوم به سن مناسب برای جراحی رسیده و این عمل می‌تواند دوای درد این همه سال‌هایش باشد.
اما سختی این مادر و فرزند گویا پایان ندارد؛ اجاره نشینی، فقر، هزینه‌های آب و برق و… نای زیادی برای ناله کردن هم باقی نگذاشته و به ظاهر با درخواست وام آن‌ها هم مخالفت شده است. گویا بر پایه قوانین موجود (و یا به بهانه قوانین موجود)، این جراحی در دسته عمل‌های زیبایی طبقه بندی می‌شود و فعلا سنگ‌ها به پای لنگ می‌خورند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.irupload.ir/images/co0049unyuf2l0l5saor.jpg
SadSad
#7
اخی کاش خوب بشه طفلکی گناه داره اونم مثل ما ادمه خبSad
#8
زندگی همینه دیگه.........Huh
 سپاس شده توسط علی جوکر
#9
از این جور بیماری ها فقط تو ایران هست
 سپاس شده توسط علی جوکر
#10
cryingcryingcryingcrying
بیماری وحشتناک دختر ۱۸ ساله ایرانی+تصاویر +۱۸  1


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  انجمن فلشخور چهارده ساله شد!!!!!!!!!!!
  نامه ی یک دختر کم توقع
  وقتی یه دختر گریه میکنه ..
  متن های فوق العاده زیبا در مورد دختر
  داستان وحشتناک(یکمی)
  هدا نیکو-مدل و بازیگر زیبای ایرانی مقیم کره جنوبی+عکس
  مکالمه دو پسر ایرانی و انگلیسی در مورد زنان ایران وانگلیس
  کپی سریال باری ماهی مرکب از برنامه ایرانی !
Star دختر بود یعنی...........!
  اخیرا کشف کردن حرف فارسی مورد علاقه ی دخترای ایرانی (پ)و(خ)می باشد. . .

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان