گـفـتگـوی آزاد نــسـخـه 188[2]

[Mïņ̃†êR]

لینک مستقیممممممممممممممممممممممممم

[!~IмДи~!]

میخـواستم مث قدیم یه BAX جـدید بسآزم .

ولی دیدم دوستـام کم شدن و منم که نیستم اونا دوستای جدید پیدا کردند واسه همین پشیمون شدم -_-

یـآدش بخیر white bax . شعـارمونم این بود me and my bAnd |s white bax .

ولی این دفعه میخوام اسمشو black bax بزارم . فقط حـال و هـول و دیونگی .

پایم

اولین کسی هم که تو فکرم بود بگم تو بودی .

احمـد که مدیر شد رفت تو جمع دسمـال کشـ ـآ . -__- . چقدر ملتو مسخره میکردیم و تیکه و فوش . هر وقت باهم تو گفتگو بودیم باید یکی بن میشد .

حیف شد .

به درک

یادته چقد سر اینکه گفتم اخمد ادم نی با هم دعاو گرفتیم

نمیزاشتم کسی بهش تو بگـه . -_

اولین کسی هم که تو فکرم بود بگم تو بودی .

احمـد که مدیر شد رفت تو جمع دسمـال کشـ ـآ . -__- . چقدر ملتو مسخره میکردیم و تیکه و فوش . هر وقت باهم تو گفتگو بودیم باید یکی بن میشد .

حیف شد .

به درک

هیچوقت یادم نمیره اون روزی که با احمد داشتین با من بحث میکردین -_-

ب آواتارم گیر میدادید -_-

طریقه آشنایی من با ایمان اینگو نه بود

من ی چیزی گفتم نمیدونم چی گفتم :|

ولی ایمان گفت نرو آبجی._.

اینطوری شدم آبجیه ایمان :|

آبجیِ خودمی دیگـه  -_-

[Mïņ̃†êR]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.8pic.ir/images/77028781780634397678.jpg

[✘Nina✘]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

مدیر=دسمال کش:/\
LOL

[✘v!☻lent girl✘]

هعـــی ..



خُدآفس ..

[tyjtfhdhr]

میخـواستم مث قدیم یه BAX جـدید بسآزم .

ولی دیدم دوستـام کم شدن و منم که نیستم اونا دوستای جدید پیدا کردند واسه همین پشیمون شدم -_-

یـآدش بخیر white bax . شعـارمونم این بود me and my bAnd |s white bax .

ولی این دفعه میخوام اسمشو black bax بزارم . فقط حـال و هـول و دیونگی .

پایم

اولین کسی هم که تو فکرم بود بگم تو بودی .

احمـد که مدیر شد رفت تو جمع دسمـال کشـ ـآ . -__- . چقدر ملتو مسخره میکردیم و تیکه و فوش . هر وقت باهم تو گفتگو بودیم باید یکی بن میشد .

حیف شد .

به درک

یادته چقد سر اینکه گفتم اخمد ادم نی با هم دعاو گرفتیم

نمیزاشتم کسی بهش تو بگـه . -_

اولین کسی هم که تو فکرم بود بگم تو بودی .

احمـد که مدیر شد رفت تو جمع دسمـال کشـ ـآ . -__- . چقدر ملتو مسخره میکردیم و تیکه و فوش . هر وقت باهم تو گفتگو بودیم باید یکی بن میشد .

حیف شد .

به درک

هیچوقت یادم نمیره اون روزی که با احمد داشتین با من بحث میکردین -_-

ب آواتارم گیر میدادید -_-

طریقه آشنایی من با ایمان اینگو نه بود

من ی چیزی گفتم نمیدونم چی گفتم :|

ولی ایمان گفت نرو آبجی._.

اینطوری شدم آبجیه ایمان :|

آبجیِ خودمی دیگـه  -_-

مدیریت جو داذرع باس جنبشو داشته باشی نداشته باشی برکنار میی ازش
خیلی ها اینطوری شدن

[✘Nina✘]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[∆ MeRzaD ∆]

سلام .. :|

[Mïņ̃†êR]

لینک مستقیم بزارید نه عکسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس